تعاریف متفاوت از "شطح"
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ "شطح" یکی از موضوعاتی است که در میان متصوفه و بعضاً اهل عرفان با تعابیر متفاوت یا حتی متعارض از آن یاد میشود. تفاوت دیدگاهها در مورد شطح تا جایی پیش میرود که گاهی گوینده آن کافر و مرتد خوانده شده و به همین دلیل مورد مذمت مخالفان شطح قرار میگیرد و گاهی موافقان، شطح را از انوار نورانی و وحیانی دانسته و گوینده آن را تا حدی که توان تصور بدانجا خطور کند در اوج مینشانند. همین تفاوت دیدگاهها درباره شطح است که نتیجه آن بروز تعاریف مختلف از آن در مکاتب مختلف شده و هر مکتب فکری به تبع عقاید و معتقدات خود، تعریفی از شطح بیان کرده است. در این مجال فقط قصد داریم تعاریف متفاوتی که درباره شطح استقراء کردهایم را بدون قضاوت کردن به درستی یا نادرستی آن بیان کرده تا در فرصتهای آینده بتوانیم به تطبیق هر یک از تعاریف با معارف اسلامی بپردازیم.
در پی جستجو درباره معنای لغوی شطح به این نتیجه رسیدیم که در برخی موارد محققین یا نویسندگان به جای بیان معنای لغوی شطح، به بیان معنای اصطلاحی شطح اکتفا کردهاند.
اما درباره شطح سه دیدگاه مطرح است.
1. موافقان شطح
«شطح به فـتح شـین به معنی سخنانی اسـت که در حـال وجد و بیخودی از اهل معرفت صادر گردد و شنیدن آن بر ارباب ظاهر،سخت دشوار آید و بدگمانی و انـکار را سـبب شود.»[1]
ابو نصر سرّاج در اللّمع، مشطاح را بهمعنای خانهای که در آن آرد میکنند، آورده است به این عـلّت کـه حـرکت بسیار سبب بیرون ریختن آرد از اطـراف آن مـیشود.[2]
نکتهٔ جالبتوجّه آن است که در تمامی معانی داده شده، مفهوم حـرکت وجـود دارد چنانکه به گفتهٔ روزبهان بقلی «در عربیّت گویند شطح، اذا تحرّک؛ شطح حرکت است پس در سخن صوفیان مأخوذ است از حرکات اسرار دلشان.»[3]
و ابـو نـصر سرّاج در اللّمع آورده«فالشطح لفظة ماخوذة من الحرکة،لانّها حرکة اسرار الواجـدین اذا قوی وجدهم.»[4]
2. مخالفان شطح
در اقرب الموارد کلمهٔ "شطحه" به فتح شین و حاء خروج از احکام جاری و مقرر است.
دهخدا در لغتنامه آن را بهمعنای سرریز دیگ میداند. محمّد دارا شـکوه در مـقدمهٔ حسنات العارفین پس از اشارت به سریانی بودن اصل کلمه، واژهٔ «چتی» بهمعنای سخن بیهوده را که در فارسی عامیانه افغانستان رواج دارد، صورت تغییر یافتهٔ شطح میداند.[5]
«شطح کلامی است که از آن بوی خودپسندی و دعوی به مشام میرسد.»[6]
3. ممتنعین
در منتهی الأرب، تاج العروس، آنندراج و ناظم الاطبا شطح به کسر شـین و تـشدید طاء، کلمهای است که با آن بزغاله یک ساله را زجر کنند و برانند. شطح در اصل کلمهای سریانی است و به معنی توسعه یافتن و توسعه بخشیدن بوده، سپس وارد زبان عربی گردیده و معنای آن دگرگونی و تحولیافته است.[7]
باید توجه داشت که معانی مختلفی که از شطح بیان شد، برگرفته از مبانی اعتقادی مختلف درباره شطح است که در مجالی دیگر باید به توضیح و تطبیق هر یک از آنها پرداخته شود.
پینوشت:
[1]. سجادی جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، طهوری، تهران، چاپ چهارم، 505
[2]. سرّاج طوسی ابونصر عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، لیدن، 1944 م، ص 453
[3]. بقلی شیرازی روزبهان، شرح شطحیات، طهوری، تهران، چاپ سوم، 1374، صص 56-57
[4]. سرّاج طوسی ابونصر عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، تصحیح نیکلسون، لیدن، 1944 م،،ص 453
[5]. لغتنامه دهخدا، ذیل کلمه شطح
[6]. جرجانی محمد شریف، تعریفات جرجانی، مکتبه لبنان، 1969 م، ص 132
[7]. داراشکوه شاهزاده محمد، حسنات العارفین، تهران موسسه تحقیقات و انتشارات ویسمن، 1352، ص 16
افزودن نظر جدید