بدعتهای مخالفان شیعه در اذان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت در یکی از حملههای خود علیه شیعه روی موضوع اذان، خصوصا روی شهادت ثالثه یعنی «أشهد أنّ علیّا ولی الله» تاکید و با جوسازی و مغلطه به کلام برخی علمای شیعه استناد کرده و شیعه را بدعتگذار، مخالف سنّت و غلو کننده خوانده و با جملاتی تند و زننده همچون این جمله که شیعیان دست کم روزانه سه بار دروغ گفته و اذانی میگویند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان آنها نگفته است. در این زمینه روایاتی نقل کردهاند که برای نمونه به یک مورد آن اشاره میکنیم: «از بریده روایت شده مردی از انصار که محزون و غمگین بود از کنار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عبور کرد و چون غذایی همراه داشت مردم گرد او جمع شدند؛ سپس برای خواندن نماز وارد مسجد شد و خواب، او را فرا گرفت. در عالم خواب شخصی سراغ او آمد و گفت: من علت ناراحتی تو را میدانم، از این رو نحوه اذان را به او خبر داد به این نحو: (الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، أشهد آن لا إله إلا الله، أشهد أن لا إله إلاالله، أشهد أنّ محمد رسول الله، أشهد أنّ محمد رسول الله، حیّ علی الصلاة، حیّ علی الصلاة، حیّ علی الفلاح، حیّ علی الفلاح، الله أکبر، ألله أکبر، لا إله إلا الله، لا إله إلا الله.) و او نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از این موضوع آگاه نمود. حضرت به او فرمود: پیش از تو ابوبکر از اذان خبر داده بود؛ بروید و به بلال بگویید تا به همین شکل اذان بگوید.»[1]
پاسخ: بدعتهای مخالفان شیعه در اذان؛ آنان که با وجود روایات فراوان در کتابهای خودشان که به یک مورد از آنها اشاره شد، همچنان شیعه را متّهم به بدعت در اذان و اقامه میکنند، شایسته است برای بدعتهایی که در اذان خود دارند، پاسخ درخور قبولی فراهم نمایند:
1. حذف «حیّ علی خیر العمل» از اذان رسول خدا، آنچه مسلّم و یقینی است آن که در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جمله «حیّ علی خیر العمل» در اذان وجود داشته؛ چنان که ابن ابی شیبه، استاد بخاری گوید: «علی بن الحسین (علیهما السّلام) هرگاه اذان میگفت، پس از «حیّ علی الفلاح»، «حیّ علی خیر العمل» میگفت و میفرمود: اذان اولیه چنین بوده است.»[2] صاحب اضواء البیان گوید: «فرزند عمر در اذان خود «حیّ علی خیر العمل» میگفت؛ چنان که بلال نیز گاهی چنین اذان میگفت. همچنین علی بن الحسین (علیهما السّلام) میفرمود اذان اولیه چنین بوده است.»[3] متقی هندی در کنز العمال گوید: «بلال در اذان صبح خود «حیّ علی خیر العمل» میگفت.»[4] و یا ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان گوید: «ابو محذوره گفت: جوان بودم که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود در آخر اذانت «حیّ علی خیر العمل» بگو.»[5]
2. افزودن «ألصّلاة خیر من النّوم» به اذان توسط عمر بن خطّاب؛ نکته مهم دیگری که اتّهام زنندگان به شیعه باید به آن پاسخ دهند آن که چرا در حالی که در اذان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جمله «ألصّلاة خیر من النّوم» وجود نداشته، عمر بن خطّاب در زمان خلافت خویش به اذان افزود. بسیاری از علمای اهلسنت و مورد قبول وهابیت بر این معنا تصریح نمودهاند؛ به عنوان نمونه «مالک»، رئیس فرقه مالکیه و گروهی دیگر چنین روایت کردهاند: «مؤذّن نزد عمر آمد تا وقت نماز صبح را به او خبر دهد، اما دید عمر به خواب عمیقی فرو رفته و برنمیخیزد، مؤذّن فریاد برآورد: «ألصّلاة خیر من النّوم»، عمر با شنیدن این جمله دستور داد تا از آن پس این عبارت را در اذان صبح قرار دهند.»[6] و یا ابن حزم اندلسی، رئیس مذهب ظاهریه گوید: «ما «ألصّلاة خیر من النّوم» را قبول نداریم؛ زیرا چنین چیزی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما نرسیده است.»[7]
3. افزودن «ألسّلام علیک أیّها الأمیر» در اذان؛ جالبتر این که حنفی مذهبان به پیروی از یکی از امامان خود به نام امام ابو یوسف جایز میدانند تا پیش از «حیّ علی الصّلاة» جملهای را خطاب به خلیفه و حاکم وقت خود اضافه کرده و بگویند: «ألسّلام علیک أیها الأمیر و رحمة الله و برکاته.» سرخسی در کتاب المبسوط که مهمترین مرجع فقهی حنفی مذهبان است میگوید: «ابو یوسف روایت کرده: اشکال ندارد که حاکم را با گفتن «ألصلاة خیر من النوم» به نماز دعوت کرد و بدین منظور، درب منزل او آمده و بگوید: «السّلام علیک أیها الأمیر و رحمة الله و برکاته» سپس دوبار «حیّ علی الصّلاة» و دوبار «حیّ علی الفلاح» و سپس «ألصّلاة یرحمک الله» بگوید؛ زیرا حاکم، مشغول رتق و فتق امورات مسلمانان است.»[8] همچنین حلبی از سیره نویسان مشهور اهلسنت و مورد قبول وهابیت گوید: «ابو یوسف گوید: از آن جا که حاکمان، مشغول رتق و فتق امور مسلمین هستند اشکالی نمیبینم در این که مؤذّن در اذان بگوید: «السّلام علیک أیّها الأمیر و رحمة الله و برکاته، حیّ علی الصّلاة، حیّ علی الفلاح، ألصّلاة یرحمک الله»؛ به همین دلیل مؤذّن عمر بن عبد العزیز نیز چنین میکرد.»[9]
آیا این گونه حذف و اضافات در اذان، بدعت در دین به شمار نمیرود و تنها شهادت بر ولایت امیرمؤمنان (علیه السّلام) که مطابق با آیات قرآن کریم و روایات نبوی است بدعت به شمار میرود؟!
پینوشت:
[1]. الآثار، أبو یوسف یعقوب بن إبراهیم، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 18.
[2]. مصنف أبی شیبه، أبی شیبه، مکتبة الرشد، ریاض، ج 1، ص 195.
[3]. أضواء البیان، محمد الأمین بن محمد بن المختار الجکنی الشنقیطی، بیروت، ج 8، ص 156.
[4]. کنز العمال، متقی هندی، بیروت، ج 8، ص 161.
[5]. میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ذهبی، بیروت، ج 1، ص 284.
[6]. موطأ مالک، مالک، دار إحیاء التراث العربی، مصر، ج 1، ص 72.
[7]. المحلی، ابن حزم، دار الآفاق الجدیدة، بیروت، ج 3، ص 161.
[8]. المبسوط، سرخسی، دار المعرفة، بیروت، ج 1، ص 131.
[9]. السیرة الحلبیة، حلبی، دار المعرفة، بیروت، ج 2، ص 305.
دیدگاهها
هه ژار
1394/02/07 - 02:37
لینک ثابت
اکثر احادیث وروایات نقل شده
saman
1394/02/07 - 09:18
لینک ثابت
سلام گرامی؛ یعنی آقای بهشتی
هدايت يافته
1394/03/14 - 13:54
لینک ثابت
در کتاب من لا یحضره الفقیه
هدايت يافته
1394/03/14 - 20:26
لینک ثابت
در ضمن روایت علی بن حسین
tahamohsen
1394/10/16 - 02:17
لینک ثابت
سلام و عرض ادب
افزودن نظر جدید