رؤيت خدا و چند دليل در رد آن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ منظور از رؤیتی که متکلمان امامیه آن را ممتنع و محال میدانند،آن رؤیتی است که با چشم به طور حقیقی دیده میشود نه آن رویت قلبی که در روایات اهلبيت (علیهم السلام) آمده و یا بر اساس شهود علمی تامّ در بین عرفا مصطلح میباشد. بلکه رؤیتی که از قدیم الایام در بین بعضی فرقههای اسلامی مثل اشاعره و غیره مطرح بوده مورد نظر است که اجمالاً به اقوال در مسئله میپردازیم. به طور کلی راجع به رویت حق تعالی سه قول معروف وجود دارد.[1]
1- تمام متکلمان عدلیه اعم از امامیه و معتزله و زیدیه اجماع و اتفاق دارند که خداوند تعالی با چشم دیده نمیشود نه در دنیا نه در آخرت.
2- فرقههای کرامیه و مجسمه خداوند تعالی را همراه با جسم بودن و دارای جهت توصیف مینمایند و معتقدند هم در دنیا و هم در آخرت خداوند دیده میشود.
3- اشاعره و اهل حدیث درحالیکه از ثبات جهت و جسمیت خداوند متعال دوری مینمایند معذلک معتقدند خداوند در روز قیامت دیده میشود و مؤمنان همچون ماه شب چهاردهم او را میبینند.[2] اما متأخران آنها مثل رازی در تلخیص المحصل و فاضل قوشجی در شرح التجرید سعی نمودهاند این رؤیت محال را تصحیح نمایند اما بیانی دارند که شبیه به این است که آرزوی وجود شیء را داشته باشند و در همان حال به عدم وجودش تاکید نمایند.
ادله امتناع رویت خداوند تعالی؛ به طور کلی برای ممتنع و محال بودن رویت خداوند تعالی دلایلی را ذکر کردهاند که اجمالاً به آن اشاره میشود.
- لزوم جهت داشتن خداوند: زیرا هر چیزی که دیده شود لازم است در جهتی استقرار یابد مثل جسم و یا مثل عرضی که در محلی واقع شود در حالی که خداوند منزه از جسم بودن و جهت داشتن است، پس دیده نخواهد شد.
- لزوم محدودیت و ترکیب: اگر کل ذات خالق را ببینیم لازم میآید خداوند در یک محدوده قرار گرفته و متناهی باشد و اگر بعضی از ذات خالق را ببینیم لازم میآید خداوند مرکب و دارای اجزا و ابعاد مختلف باشد که هم محدودیت و متناهی و هم ترکیب از ذات خداوند دور است.
- در جواب حضرت موسي (علیه السلام) خداوند فرمودند: «لَنتَرانی [اعراف/142] هرگز مرا نخواهی دید.» که اهل لغت "لَن" را به معنی نفی ابدی آوردهاند، وقتی که حضرت موسی پیامبر اولوالعزم و معصوم نمیتواند خداوند را ببیند به طریق اولی دیگران که چنین مقامی را ندارند خداوند را نخواهند دید.[3]
پینوشت:
[1]. الالهيات، تلخیص، ص 203
[2]. به نقل از شیخ اشعری در کتاب الابانه، ص 21(الاهیات، ص 203)
[3]. خدابنده، عبدالله، شناخت فرقه اهلحق، امیرکبیر، 1382، صص 85 و 86
برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک به کتاب شناخت فرقه اهل حق اثر عبدالله خدابنده انتشارات امیر کبیر
افزودن نظر جدید