شخص‌ پرستی در فرقه اهل حق

  • 1402/01/19 - 10:26
شخص‌ پرستی یکی از آسیب‌های جدی در فرقه اهل حق است. در این فرقه افرادی را چنان تشخص داده‌اند که آن‌ها را تا مقام الوهیت بالا برده و سخنان آن‌ها را در حکم وحی منزل تلقی می‌کنند. این در حالی است که کرامت و قداست این اغلب افراد ریشه در افسانه‌ها داشته و در هیچ یک از منابع تاریخی و متون دینی نامی از این افراد برده نشده است.
اهل حق

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله آسیب‌های جدی در فرقه‌های انحرافی مسئله شخص‌ پرستی است. اگر چه از دیرباز و در دوره‌های گوناگون زندگی انسان‌ها کم‌وبیش شخص‌ پرستی وجود داشته و همواره انسان‌هایی به دلیل برخی توانای‌هائی که داشته‌اند، توجه مردم را جلب کرده و مشهور و الگو شده و می‌شوند و تا این‌جای کار چالشی در بین نیست؛ اما دشواری و پیچیدگی زمانی است که این علاقه و پیروی و الگوگیری کم‌کم از حالت طبیعی خارج شده و در بستر افراط قرار می‌گیرد و به شخصیت و شخص‌پرستی می‌انجامد. وقتی عشق و دلبستگی به شیفتگی افراط‌گونه دگرگون شود، به‌گونه‌ای که انسان مرید و دلباختهٔ بی‌چون‌وچرای شخص موردِ علاقه‌اش گردد و از او اسطوره سازد و داستان‌سرایی کند؛ معضل آغاز می‌شود. با گسترش این معضل، معضلات دیگر نیز پدیدار می‌گردد.

در فرقه اهل حق این معضل و آسیب، به صورت جدی‌تر مشهود و ملموس است. شخص‌ پرستی در این فرقه تا جایی پیش رفته است که افرادی را چنان تشخص داده‌اند که آن‌ها را تا مقام الوهیت بالا برده و سخنان آن‌ها  در حکم وحی منزل تلقی می‌کنند. [1] آیین و مناسک مذهبی خود را از جمله روزه را برای پاسداشت این افراد به جا می‌آورند. این در حالی است که کرامت و قداست این اغلب افراد ریشه در افسانه‌ها و اسطوره‌های ساختگی داشته و در هیچ یک از منابع تاریخی معتبر و متون دینی موثق نامی از این افراد برده نشده است.

در دین اسلام از آنجا که شخص‌ پرستی، به‌عنوان یک معضل و آسیب اجتماعی، فرهنگی و مذهبی که هم به خود شخص و هم به جامعه ضربه می‌زند، با آن برخورد شدید شده است. تاریخ ادیان و انبیای الهی نشان می‌دهد که یکی از اهداف آنها مبارزه با همین معضل و مشکل اجتماعی بوده است. قرآن کریم بر این حقیقت تأکید می‌کند که اسلام، دین فردپرستی نیست: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ؛[آل‌عمران/144] محمد جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید، و البته خدا جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا کند»      
در تفسیر نمونه، ذیل این آیه آمده است: «مساله فردپرستی یکی از بزرگ‌ترین خطراتی است که مبارزات هدفی را تهدید می‌کند، وابستگی به شخص معین اگرچه پیامبر خاتم (صلّی‎اللّه علیه و آله) باشد، مفهومش پایان‌ یافتن کوشش و تلاش برای پیشرفت، به هنگام از دست‌ رفتن آن شخص است و این وابستگی یکی از نشانه‌های بارز عدم رشد اجتماعی است.» [2]

چه خوب است که بزرگان اهل حق با لبیک به این کلام الهی «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛[یوسف/108] بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم» خود را در مسیر تعالیم سازنده و نورانی اسلام راستین قرار داده و کلام بزرگان خود را جایگزین کلام خدا ننمایند و به آن ها مقام الوهیت ندهند.

پی‌نوشت:

[1]. صفی‌زاده، صدیق، نامه سرانجام، ص17-21

[2]. تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۱۱۶

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.