عرفانهای نوظهور
تهاجم فرهنگى، مقولهاى حقيقى و برنامهريزى شده است و تنها راه مبارزه با آن نيز مصونيت بخشيدن به جوانان و ديگر افراد جامعه است. سحر و جادو فرهنگ و عقیدهای است که توسط سینمای غرب به کشورهای هدف منتقل میشود. متواتر در سطح جامعه دیده میشود که استفاده از سحر و جادو برخلاف پیشرفت تکنولوژی در جامعه بیشتر شده است.
تعاليم و آموزههاى الحادى كابالايى پايه و اساس فراماسونرى امروز را تشكيل مىدهد و مىتوان كابالا را مادر فراماسونرى امروز ناميد. انديشههاى الحادى كابالا به باورهاى مذهبى تمدنهاى قديم جهان، به ويژه دوران فراعنه مصر توجه خاص دارند و سعى دارند در كشورهايى كه مذهب در آنها از قدرت لازم برخوردار نيست، نفوذ كنند. از اينرو در اروپا و آمريكا كه كليسا و مسيحيت در آنها تضعيف شده است، نفوذ بيش از حدى دارند.
اهانت به اديان الهى به عنوان آزادى بيان در اعمال و سخنان این فرقه ترويج و تبليغ مىشود. امروز گروههاى شيطانپرستی عملاً پرچم جنگ با خدا را برافراشتهاند. گذشته از اعتقادات، اعمال و سنبلها، شيطانپرستان ظاهرى متفاوت با ديگران دارند كه مىتوان آنها را حتى از جمع تشخيص داد. این فرقه توانست با کمک سینما در تمام نقاط دنیا نشر پیدا کند.
اجمالاً مىدانيم جن، گاهى در زندگى انسان تأثير گذاشته و برخى از انسانها نيز در زندگى جنيان مؤثر مىباشند. جنيان میتوانند با برخى از انسانها ارتباط برقرار كنند. و گاهى ارتباط بعضى از انسانها با جن مشرك و كافر، موجب افزايش گمراهى و طغيان آنها مىشود: «و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مىبردند و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيان ايشان مىشدند».
با نگرش محتوايى به مضامين كتابهاى مقدس آیین مسیحیت، روشن مىگردد كه دچار تحريف گشتهاند چرا كه اگر كتاب مقدس دچار زياده و نقصان و تغيير در لفظ و مفاهيم نبود، هيچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستيز نداشت. سینمای غرب دست به ترویج این عرفان کرده است. ولی آنچه مشخص است، عرفانی که از این آیین سرچشمه بگیرد، اعتباری ندارد.
شکی نیست که در طول تاریخ افراد زیادی مدعی عرفان بودند و مسلکهایی را هم در این باب به بشریت عرضه کردند، اما باید توجه داشت که نسبتی عمیق بین عرفان و ظواهر دینی و عقل وجود دارد، و درک این نسبت میتواند ما را از بسیاری از انحرافات نجات دهد و میتواند محکی باشد تا هر مسلکی، ادعای وصول به حقیقت را نکند.
در مکتب ذن متون مقدس جایگاهی ندارد، مناسک و ساختن معبد نفی شده است. انزواطلبی مطلق حاکم است. هرگونه عقلانیت و فلسفه مطرود است و علم هم در نظر این مکتب جایی ندارد.در آیین ذن خدا نیست، معاد نیست، وحی و نبوت نیست و اساساً دینی وجود ندارد. آنچه در این آیین به چشم میخورد نیروی تائو و عوامل طبیعی است که هیچ ارتباطی به عرفان ندارد.
«اپوس دئی» فرقهای است مربوط به مسیحیت كه ریاضت و شکنجهی بدنی و تزکیهی نفس را در قالب عبادات خودآزارانه و تحقیر جسمانی انجام میدهد و اين اعمال را در راستای رستگاری و آمرزش روح میداند. در این بین سینما و تلویزیون با قدرت نفوذ و جذب خود در راه ترویج این فرقه بر آمده است؛ که این فرقه به نوعی بر گرفته از ادیان هندی میباشد.
شبکه شعور کیهانی، یعنی جهان هستی مادی توسط یکی از سه عنصر تشکیل دهنده خود که آگاهی است هدایت و کنترل میشود که این عامل غیر از خداست اما جای خدا را در محرک بودن و هدفمند کردن و تدبیر امور جهان گرفته است، خدا فقط خالق و صاحب آن است و امور جهان هستی بطور کامل به آن سپرده شده است و این یعنی نفی ربوبیت الهی در اداره جهان هستی همان چیزی که مشرکان میگویند؛ خالقیت از آن خدا و ربوبیت به دست غیر خدا.
شيطان كه توصيفگر هر موجود متمرّدى است، تبلور اوليهاش در ابليس بود، اما این اغواگرى شيطان، تنها در انسانهايى مؤثر است كه جانب شرّ را بر خير ترجيح مىدهند. اما خالصان و خداجويان حقيقى، گزندى از او نمىبينند. چنان كه شيطان خود بر ناتوانى خويش در اين زمينه اعتراف كرده، مىگويد: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ».
پایه و اساس عرفان حلقه مفهومی به نام هوشمندی یا شعور کیهانی است که شالوده تعالیم این فرقه است و برای عارف شدن باید به حلقههای آن متصل شد و چیزی غیر از اتصال به شعور کیهانی نمیتواند راهبر و پیشبرندۀ سیر عرفانی باشد: «اساس این عرفان بر اتصال به حلقههای متعدد شبکه شعور کیهانی استوار است و همه مسیر سیر و سلوک آنرا از طریق اتصال به این حلقهها صورت میگیرد.»
آنچه که طاهری پیرامون زیارت قبور گفته است در تضاد اساسی با آموزههای دینی است. از آنجایی که محورِ درمانیِ فرقهی حلقه بر موجوداتی به نام اجنه و ارواح سرگردان، استوار است و این موجودات به زعم طاهری عامل ایجاد بیماری محسوب میشوند، فلذا طاهری همه چیز را با محوریت و توجه به این موجودات مورد سنجش قرار میدهد.
اين كه صنعت سينماى هاليوود امروزه، در انحصار بزرگان يهود است، نيازى به اثبات ندارد. با مرور اجمالی پروتكلهاى جهانى يهود به سهولت مىتوان دريافت كه صهيونيسم بين الملل، به هدفى كمتر از تصاحب كامل دنيا و تشكيل حكومت واحد جهانى نمىانديشد و براى نيل به اين مقصود، ترويج خرافات مخصوصاً خرافات دينى را به عنوان يكى از راهكارهاى اساسى خود برگزيده است.
عالم ارواح عالم مجردات است و انسان میتواند با این عالم ارتباط برقرار کند، ولی نمیتوان اثبات کرد. به طور مثال اگر شخصی موجودی را ببیند و آن موجود ادعا کند که فرشته یا موکل آسمان یا زمین یا روح مرده یا زنده است نمیتوان آن را اثبات کرد. در این بین اشخاصی هستند که با کمک جن این کارها را انجام میدهند و ادعا میکنند که احضار ارواح کردهاند.