پناهندگی انسان به جن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با توجه به آیات وارد شده در قرآن کریم میتوان اثبات کرد که جن موجودی خیالی نیست و واقعیت دارد. و ارتباط انسان با این موجودات از سابق تا به امروز موجود میباشد. این ارتباط ممکن است به صورت تسخیر و بهرهکشی از جن توسط انسان باشد یا مسخر شدن انسان برای جن. قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ ﭐلْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ ﭐلْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقاً» [سوره جن، آیه ۶] راغب میگوید: کلمه «عوذ» به معنای پناهنده شدن به غیر است و جمله «رهقه الامر» معنایش این است که فلان امر بر او احاطه کرد، کلمه «رهق» به گناه و طغیان هم تفسیر شده، بعضی هم آن را به ترس و شرّ معنا کردهاند، بعضی دیگر گفتهاند: به معنای ذلت و ضعف است. و همهی این معانی لازمه معنای اصلی کلمه است و مراد از پناه بردن انس به جن، به طوری که گفتهاند این است که در عرب رسم بوده که وقتی در مسافرت در شب به بیابانی بر میخوردند از شر جانوران و شر سفیهان جنّی به عزیز آن بیابان که سرپرست جنیان است، پناه میبردند و میگفتند: من پناه میبرم به عزیز این وادی از شر سفهای قومش.[1] و از «مقاتل» نقل شده که گفته: اولین کسی که به جن پناهنده شد طایفهای از یمن و سپس قبیله بنی حنیفه بودند، و آنگاه در همهی عرب رایج شد، ولی در زمان بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از رونق افتاد. ابن شهر آشوب روایت کرده است که تمیم داری در منزلی از منزلهای راه شام فرو آمد و چون خواست بخوابد، گفت: امشب من در امان اهل این وادیم که ناگاه ندایی از آن صحرا شنید که پناه به خدا ببر که جنیان کسی را امان نمیدهند از آنچه خدا خواهد و به تحقیق که پیغمبر امیّان مبعوث شده است و ما در «حجون» در پی او نماز کردیم و مکر شیاطین برطرف شد و جنیان را به تیر شهاب از آسمان راندند برو به نزد محمد (صلیاللهعلیهوآله) رسول پروردگار عالمیان.[2]
البته بعید نیست مراد از «پناهنده شدن به جن» این باشد که بعضی از انسانها برای رسیدن به مقاصدشان به کاهنی مراجعه کنند، از او بخواهند جن را به کمک دعوت کند، و اینکه گفتهاند: رسم بوده هرگاه از اذیت و ضررهای جن میترسیدند، به مردانی از انس مراجعه میکردند، مربوط به همین معنا است.
برای بررسی این عنوان به دو آیه از قرآن کریم اشاره میکنیم: «و یاد کن روزی را که خدا همهی آنان را گردآوری میکند، سپس به فرشتگان میگوید: آیا اینان شما را همواره میپرستیدند؟! * فرشتگان میگویند: تو منزهی، تویی سرپرست ما نه آنان، بلکه آنان همواره جن را پرستش میکردند که بیشترشان به آنها ایمان داشتند». [سوره سبأ، آیهی ۴۰ و ۴۱] در اینکه مفهوم پاسخ فرشتگان چیست؟ در میان مفسران بحث و گفتوگو است و هر یک برای آن تفسیری داشتهاند، اما آنچه نزدیکتر به نظر میرسد این است که منظور از «جن» شیطان و سایر موجودات خبیثی است که بتپرستان را به عمل تشویق میکردند و آن را در نظرشان زینت میدادند، بنا بر این مراد از عبادت جن، همان اطاعت و پیروی از فرمان و پذیرفتن وسوسهی آنها است، فرشتگان با اظهار تنفر و بیزاری و اعلام نارضایتی به این کار، میگویند: عامل اصلی این فساد، شیاطین بودند هر چند در ظاهر ما را پرستش میکردند.[3]
در آیه «و مشرکان برای خدا همتایانی از جن قرار دادند، در حالی که خدا همه آنها را آفریده است و بدون هیچ دانشی، برای او، پسران و دخترانی ساختند او منزه و برتر است ازآنچه وصف میکنند!». [سوره انعام، آیه ۱۰۰]
در این آیات به گوشهای از عقاید نادرست و خرافات مشرکان و صاحبان مذهب باطله و جواب منطقی آنها اشاره شده است. در اینکه آیا منظور از جن در اینجا معنی لغوی آن یعنی موجودات ناپیدا و پوشیده از حس انسان است یا طایفه جن که قرآن بارها دربارهی آنها سخن گفته است، مفسران دو احتمال دادهاند:
بنابر احتمال اول ممکن است آیه اشاره به کسانی داشته باشد که فرشتگان یا هر موجود ناپیدای دیگر را میپرستیدند، ولی بنا بر احتمال دوم، آیه اشاره به کسانی میکند که طایفه جن را شریکهای خداوند یا همسران او میدانستند، «کلبی» در کتاب «الاصنام» نقل میکند که یکی از طوائف عرب به نام «بنو ملیح» که شعبهای از قبیله «خزاعه» بود، جن را میپرستیدند، حتی گفته میشود که پرستش و عبادت جن و عقیده به الوهیت آنها در میان مذاهب خرافی یونان قدیم و هند نیز وجود داشته است و به طوری که از آیه ۱۵۸ سوره صافات «وَ جَعَلُوا بَینَهُ وَ بَینَ الجِنَّةِ نَسَباً» (خداوند و جن را خویشاوند میدانستند) استفاده میشود در میان عرب کسانی بودند که نوعی رابطه خویشاوندی برای جن با خدا قائل بودند و به طوری که بسیاری از مفسران نقل کردهاند قریش بر این باور بودند که خداوند با جنیان ازدواج کرده و فرشتگان ثمره این ازدواجاند! سپس به این پندار خرافی پاسخ گفته و میگوید: «با اینکه خداوند آنها را (یعنی جن را) آفریده است».[4]
پینوشت:
[1] . علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت داراحیاء التراث العربی، ۱۳۶۰، ج ۶۰، ص ۱۲۱.
[2] . شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج ۱، تهران: نشر گلی، ۱۳۹۰، ص ۹۱.
[3] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۸، تهران: دارالکتب الاسلامی، ۱۳۵۷، ص ۱۱۸.
[4] . علیمحمد راهی، جایگاه و نقش جن در نظام آفرینش، قم: نشر ادیان، ۱۳۹۴، ص ۱۲۲.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: علیمحمد راهی، جایگاه و نقش جن در نظام آفرینش...
افزودن نظر جدید