تفکر الحادی در آئین کابالا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «عرفان یهود» در زبان فارسی «آیین قباله»، «آیین قبالا» و «آیین کابالا» هم گفته میشود. این آیین دارای مضمون شناسی در دو باب یزدانشناسی و آفرینش شناسی است.[1] کابالا پس از پدید آمدن عقیده به معانی مستور عهد عتیق به شکل نوعی افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد. جماعتی پیدا شدند و گفتند که اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند و کتابهایی به نام «قباله» در پی کشف حکمت مرموز در پردهی اعداد و حروف کتب مقدس برآمدند و اسراری را بهزعم خود کشف و بر اساس بازی با کلمات و اعداد، سلسلهای از مطالب و معانی را بیان کردند. مسائل غامض مافوق طبیعی را با این روش تحلیل کردند و بر اساس آن وجود خدا را ناشی از نوری دانستند که از مرکز الهی «مشیت» منبعث میشود. انسان در این تحلیل، عالم صغیری است که تمام کمالات عالم کبیر را به صورت خرد دارد و برای رسیدن قوای عظیم و شناخت مسیحا باید از کلمات، حروف و اعداد استفاده کند. این نگرش باعث به وجود آمدن خرافات و اسباب زحمت اهل ایمان شد.[2]
نگرشهاى كابالايى، مسائل خود را تنها محدود به اقدامات عملى نكرده است. اين انديشه با توليد و تكثير رمانها، فيلمها و مسائلى از اين دست سعى دارد اقدامات فكرى و فرهنگى را در راستاى اهداف خود و سلطه بر انديشههاى ديگران انجام دهد. چنانكه مشهور است داستانهايى همچون هرىپاتر نيز تحت نفوذ تشكيلات جهانى فراماسونى انجام شده است و هدف از آن، تهاجم به ذهن پاك كودكان و جذب كردن آنان به سمت تعاليم الحادى، شيطانى و ماسونى در آينده است چرا كه اگر غير از اين بود، يك نويسنده آماتور و يك داستان بىمحتوا و ضعيف، به هيچ عنوان نمىتوانست به چنين شهرت جهانى دست يابد.
در فیلم «اواتار» برشی از آیندهی جهان را نشان میدهد که انسانها برای دستیابی به منابع جدید انرژی به سیارهای به نام «پاندورا» رفتهاند. در آنجا موجوداتی آبی رنگ شبیه انسان و حیوان زندگی میکنند. محل اصلی زندگی این موجودات درختی مقدس است که حیات تمام کرهی پاندورا و موجوداتش به وی وابسته است و از طریق آن روح مردگان به آرامش میرسد. این درخت، چیزی شبیه مقولهی «درخت زندگی» یا «سفیروت» در کابالا است. در برخی پایگاههای اینترنتی به نقل از یکی از منتقدان داخلی، کابالیست شدن «جیمز کامرون» کارگردان این فیلم بیان شده است که میتواند دلیلی برای وجود این نگرش در فیلم باشد.
انیمیشن «نُه» بر اساس تعالیم «پاراسلسوس» پزشک و کیمیاگر سوئیسی آلمانی ساخته شده است. در بخشهایی از فیلم کتاب کیمیاگری او، به وضوح نشان داده میشود و علاوه بر راه حل مشکلات، بنیان داستان براساس نظریات او شکل میگیرد. در انیمیشن، برشی از آینده نشان داده میشود که تمام انسانها در جنگ با ماشینها از بین رفتهاند. یک دانشمند بر اساس تئوریهای کیمیاگری و جادویی، روح خود را در نُه عروسک تقسیم میکند که هر کدام از آنها نماد بخشی از حیات انسانی هستند و نوع لباس و توانایی هر کدام نشانگر آن است.
پاراسلسوس بیشتر به عنوان طبیبی برجسته شناخته میشود؛ اما علاوه بر آن، در زمینهی مسائل ماورای ماده و ارتباط با ارواح نیز فعالیتهایی داشته است. همچنین وی یکی از اندیشمندان بزرگ کابالا محسوب میشود و همین جهت زندگی او در این انیمیشن لحاظ شده است.
شخصیت اصلی فیلم «متولد نشده» به طلسمی دچار شده است که هیچ راهحلی برای آن یافت نمیشود سرانجام یکی از خاخامهای یهودی از طریق آیین کابالا مراسمی ویژه اجرا میکند و طی آن روح شریر را از بدن او خارج میسازد.
تنها چیزی که درباره تحلیل مضمون این فیلمها میتوان گفت این است که یهود بر اساس ملاحظات تاریخی و بررسی ظرفیتهای درونی اساساً عرفان مستقلی ندارد و اگر چیزی به عنوان آیین کابالا مطرح است، در واقع ترکیب و اختلاطی از کیشهای عرفانی دیگر است. کیشهایی مثل عرفان مسیحیت، یوگا، آیینهای هندی، تفکر نوافلاطونی، آیین زرتشتی و تصوف اسلامی.[3] بنابراین یهود از داشتن عرفان هم در مقایسه با دیگر ادیان و آیینها بهرهای نبرده است و حرفی برای گفتن ندارد و این نشانهی عدم وجود آن در تعالیم یهودی یا کمرنگ بودن آن است.[4]
پینوشت:
[1] . شیوا کاویانی، آیین قبالا، نشر فراروان، 1393، ص 15.
[2] . ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، نشر علمی و فرهنگی، 1392، صص 564 و 565.
[3] . محمدتقی فعالی، آفتاب و سایهها، تهران نشر عابد، 1390، صص 324 و 325.
[4] . جواد امینخندقی، دین و سینما، آموزههای اخلاقی و ارزشی، قم: نشر ولاء، 1391، ص 185.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: جواد امینخندقی، دین و سینما، آموزههای اخلاقی و ارزشی...
افزودن نظر جدید