محمد علی طاهری و بازسازی ربوبیت مشرکانه

  • 1395/07/04 - 14:46
شبکه شعور کیهانی، یعنی جهان هستی مادی توسط یکی از سه عنصر تشکیل دهنده خود که آگاهی است هدایت و کنترل می‌شود که این عامل غیر از خداست اما جای خدا را در محرک بودن و هدفمند کردن و تدبیر امور جهان گرفته است، خدا فقط خالق و صاحب آن است و امور جهان هستی بطور کامل به آن سپرده شده است و این یعنی نفی ربوبیت الهی در اداره جهان هستی همان چیزی که مشرکان می‌گویند؛ خالقیت از آن خدا و ربوبیت به دست غیر خدا.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ عرفان حلقه مفهومی به نام هوشمندی یا شعور کیهانی را مطرح می‌کند که اساسا این موضوع یکی از اصول فرقه حلقه برای سیر عرفانی محسوب می‌شود، ما در نوشته‌های قبلی به توضیح کامل این مفهوم پرداختیم [1] حال سعی داریم آن‌را با مفاهیم دینی بسنجیم.

در این‌جا دو سؤال مطرح خواهد شد؛
الف) آیا شعور کیهانی مفهومی دینی است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ با کدام مفهوم دینی قابل انطباق است؟
ب) وظیفه و کارکردهای شعور کیهانی چیست؟
در پاسخ به سوال اول باید گفت: در قرآن مفهومی به نام شعور قرآنی مطرح است که حقیقتی ملکوتی است و به بعد الهی و فرافیزیکی اشیاء مربوط می‌شود و تمام هویت آن تسبیح و ستایش خداست. بزرگ‌ترین تفاوت شعور کیهانی با شعور قرآنی در این است که شعور قرآنی حقیقتی معنوی است و همه انسان‌ها به آن مرتبط نمی‌شوند و نجوای تسبیح موجودات را نمی‌شنوند همان‌طور که در سوره اسراء آمده: «تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبْعُ وَٱلْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ وَإِن مِّن شَىْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًۭا[اسراء/44]آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همه تسبیح او می‌گویند؛ و هر موجودی، تسبیح و حمد او می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید؛ او بردبار و آمرزنده است.»
پس شعور قرآنی حقیقتی است که فقط کسانی می‌فهمند که با تزکیه و تقوا، مراحلی از معرفت او را طی می‌کنند و نور خدا به دلشان بتابد. در حالی‌که درباره شعور کیهانی آمده است: «همه انسان‌ها می‌توانند در هوشمندی و شعور حاکم بر جهان هستی به توافق و اشتراک نظر رسیده، پس از آزمایشات و اثبات آن، به صاحب این هوشمندی که خداوند است، پی برده تا این موضوع، نقطه‌ی مشترک فکری بین همه‌ی انسان‌ها شده و قدرت و تحکیم پیدا کند. بنابراین، عامل مشترک و زیربنای فکری بین انسان‌ها، شعور حاکم بر جهان هستی و یا شعور الهی است. در این تفکر و بینش، این عامل مشترک «شبکه شعور کیهانی» نامیده می‌شود.»[2]
در واقع شعور کیهانی پدیده‌ای است که تبیین فیزیکی دارد و مادی است که امکان آزمایش برای همه هست و همه می‌توانند بر سر آن به اشتراک نظر برسند که این با شعور قرآنی در تقابل است.
مهم‌تر این‌که طاهری هیچ استدلال روشنی برای اثبات شعور کیهانی مطرح نمی‌کند! حال چطور همه انسان‌ها می‌توانند در آن به اشتراک نظر برسند و فقط توصیه می‌شود به طور عملی آن‌را تجربه کنید! پس تا این‌جا معلوم شد، شعور کیهانی شعور مدنظر قرآن نیست.
در پاسخ به سؤال دوم (وظیفه و کارکردهای شعور کیهانی) باید گفت: محمد علی طاهری در کتاب انسان از منظری دیگر می‌گوید: «عاملی که به بی‌نهایت حرکت موجود در جهان هستی جهت داده است به گونه‌ای که از میان همه حرکت‌ها، سیستمی کاملا سامان‌دار و هدفمند تجلی پیدا کرده وجود عاملی هوشمند است: که قادر است تشخیص دهد هر حرکتی در چه جهتی و به چه صورتی باید انجام شود تا نتیجه‌ی نهایی آن بتواند سیستمی هماهنگ، هدفمند و گویا باشد. بنابراین ماده و انرژی و یا به عبارت دیگر ساختار جهان هستی، از هوشمندی و یا شعور یا آگاهی به‌وجود آمده است.»[3]
جهان هستی مادی آفریده شده است. هر حرکتی نیز نیاز به محرّک و عامل جهت‌دهنده دارد. این عامل، آگاهی و یا هوشمندی حاکم بر جهان هستی است که آن‌را «شبکه شعور کیهانی» می‌نامیم.[4]
پس کارکردهایی که طاهری برای شعور کیهانی مطرح می‌کند:
1. عاملی است که به حرکت در جهان جهت می‌دهد، برای آن هدف تعیین می‌کند و محرک اولیه آن است.
2. تشخیص می‌دهد هر حرکت در چه جهتی و به چه صورتی باید انجام شود تا نتیجه آن هدفمند باشد (نظارت دائمی).
3. یکی از سه عنصر تشکیل دهنده جهان هستی مادی است.
4. قابلیت تبدیل به انرژی و ماده را دارد و برعکس مخلوق خداست و خدا فقط صاحب آن است.
5. هوشمندی ملکی به نام روح‌القدس است که وظیفه ایجاد قوانین جهان تضاد را دارد.
نتیجه: جهان هستی مادی توسط یکی از سه عنصر تشکیل دهنده خود که آگاهی است هدایت و کنترل می‌شود که این عامل غیر از خداست اما جای خدا را در محرک بودن و هدفمند کردن و تدبیر امور جهان گرفته است، خدا فقط خالق و صاحب آن است و امور جهان هستی بطور کامل به آن سپرده شده است و این یعنی نفی ربوبیت الهی در اداره جهان هستی همان چیزی که مشرکان می‌گویند؛ خالقیت از آن خدا و ربوبیت به دست غیر خدا.
اصل توحید به عنوان یکی از اصول دین یعنی یگانه دانستن خدا، دارای مراتبی است، یکی از مراتب آن تدبیر و ربوبیت تکوینی است، یعنی بعد از این‌که پذیرفتیم آفریننده جهان یکی است باید ایمان داشت غیرخدا کسی دست‌اندر کار تدبیر جهان نیست، اگر کسی قائل به این باشد که جهان را الله آفریده ولی بعد از آفرینش اداره جهان به دست کسانی دیگری است و الله دخالتی در اداره جهان ندارد یا اگر دارد شریکانی هم در اداره جهان دارد یا احتیاج به اجازه او هم نبوده که واگذار کند، خودبخود این مخلوقات که به وجود آمدند به کار تدبیر جهان پرداختند و کار را از دست خدا گرفتند این شرک در ربوبیت و تدبیر است. و این همان عقاید شرک آمیزی است که مشرکان در طول تاریخ گرفتار آن بوده‌اند.[5]

پی‌نوشت:

[1]. مقاله‌ای با عنوان «ماهیت شبکه شعور کیهانی».
[2]. انسان از منظر دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 31.
[3]. همان، ص 30.
[4]. همان، ص 31.
[5]. بقره، آیه 191؛ نساء/ آیه 91.
برای اطلاع بیشتر به؛ نجات از حلقه مراجعه کنید.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.