سلام مجدد بهتر بود به جای نقل قول از کتابی که فرمودید آدرس دقیق مطلب رو می نوشتید و ضمنا تقریرات درسته نه تغیرات و همچنین بحار الانوار درسته بهار لانوار... همان طور که عرض کردم تفسیر قرآن و فهم باطن قرآن نه تنها کار علمای فرزانه و عارفی همچون امام خمینی و آیت الله بهجت و آیت الله قاضی نیست و اونها کار خودشون نمی دونستند، بلکه اختصاص به ذوات مقدسه اهل بیت علیهم السلام داره، چه برسه به افرادی مانند سلسله گنابادی که براساس اقرار خودشون و کسانی که از این فرقه برگشتن از تفاسیر و کتابهای دیگران سرقت ادبی کردن و به اسم خودشون تفسیری مثل معراج السعاده رو چاپ کردن. مراجعه شود به رازگشای کیوان قزوینی شیخ المشایخ فرقه گنابادیه که بعدها به دلیل همین سرقت های ادبی و دیگر دروغهای به اصطلاح بزرگان این فرقه از اونها جدا میشه و توبه میکنه. توی یکی از کتابهاش نوشته مدتی دیگه به خدمت قطب نرسیدم و دچار تردید شدید شده بودم، یک روز یک نفر از طرف قطب اومد سراغم گفت این انگشتر رو داده و گفته بندازش توی فلان چاه، من هم انگشتر رو گرفتم ولی به دلیل اینکه شک داشتم توی چاه ننداختم و نگهش داشتم بعداز مدتی همون شخص اومد سراغم و گفت تو رو خواستن باید بری پیش قطب، من هم رفتم، دور سفره نشسته بودند داشتند غذا می خوردند وقتی منو دید گفت که چند وقت پیش حضرت ولی عصر رو دیدم و گفت این انگشتر رو به تو بدم و بگم که شک نکن، وقتی انگشتر رو دیدم دقیقا کپی همون بود که به من داده بودن که توی چاه بندازم، من هم انگشتر خودم رو درآوردم و دادم بهشون و گفتم که اصلا من این رو توی چاه ننداخته بودم که حالا بخواد کسی اونو از چاه بیاره بیرون و برگردونه معلومه که همش حقه بازی.(نقل به مضمون)