سلام علیکم پاسخ اینگونه سوالات به مکرر داده شده هم در کتابها "رساله پند صالح ,رساله رفع شبهات,ولایت نامه,باب ولایت راه هدایت و ... " و هم در سخنرانی بزرگان طریقت سلسله نعمت الهی سلطانعلیشاهی ولی برای اینکه این خیال پیش نیاید که من درویش را جاهل یا از دین و احکام بی خبر فرض کنید در حد وسع ادراک فعلی خودم پاسخ میدهم امید به خدای واحد که باعث رفع عنادهای جاهلانه گردد: 1:اولا احکام شرعی و فتوا دادن و بحث پیرامون آن وظیفه مجتهدین است که حد اقل سطح سواد ظاهری باید به حدی رسیده باشد که برای مخاطب نخواهی از صفر توضیح دهی و اینکه حضرت آقای ملاسلطان محمد گنابادی ملقب به سلطانعلیشاه صاحب تفسیر بیان السعاده و بسیاری کتب دیگر که در تفسیر سوره حمد امام خمینی ره ازآن به عنوان یکی از تفاسیر قرانی مورد تایید و تمجید است نام میبرد و اینکه ایت الله محقق که از اساتید حوزوی بوده و بسیاری از مراجع شاگردی ایشان راکرده اند با سیزده درجه اجتهاد از مریدان این مکتب عرفانی و شیخ این سلسله بوده اند پس با مطالعه کتب و اثار ایشان و نیم نگاهی به مرتبه علمی ایشان جایی برای ایراد مباحث شرعیه باقی نمیماند" خمس دو قسمت میشود نیمی حق امام و نیمی حق فقرا یعنی دو تا یک دهم یا همان عشریه که عشر اول یعنی سهم امام راکه به عنوان نماینده ایشان میباید دریافت میداشتند گذشت کرده و فرموده اند نمیخواهیم ولی سهم مساکین و فقرا یا خودتان از روی شناختی که دارید پرداخت کنید یا به افرادی که ایشان تایید فرموده اند بپردازید تا به مستحقان برسانند " پاسخ مورد دوم و چهارم: بهتر است اول تحقیق کنیم و بعد قضاوت اگر منظور شما از روی نوشته های عرفا و اشعار ایشان است باید عرض کنم که در مورد هر گروهی باید اول به ادبیات و فرهنگ ایشان اشنا شد و بعد در رابطه با ایشان نظر داد مثال نشان دادن انگشت بزرگ دست برای ما ایرانیان فحش محسوب میشود ولی برای فرهنگی نشانه تایید است کلمه نظر بازی که در اشعار عرفا امده منظور دیدن جمال نورانی ولی خدا یا نماینده ایشان است نه نا محرمان که اگر کسی این برداشت اشتباه را داشته باشد گناهش گردن خود اوست "تراهم ینظرون الیک و هم لا یبصرون " پاسخ مورد سوم: ما بی نماز نیستیم و به احکام شرع پایبندیم اگر یک نفر درویش نماز نخواند گناهش گردن خود اوست شما یک روز به دادگستری تشریف ببرید در هر منطقه تمامی مجرمان "دزد ,زناکار,کلاهبردار , شرابخوار,قاچاقچی و ... " دین و مذهبشان همان دین و مذهب افراد درستکار است که نمیتوان حمل بر اموزه های مکتب کرد ان فرد خودش گناهکار است اگر آخوندی اختلاس کرد دیگر نمیشود گفت که در حوزه ها درس اختلاس میخوانند یا اگر یکی دیگر پشت سر هم زن صیغه ای عوض میکند بگوییم همه ایشان اینکاره اند این گونه ایرادها بر فرد است نه بر مکتب او مورد 5 و6و7: درویشی تند روی و کند روی در مورد هیچ موضوعی را تایید نمیکند و نشان دهنده بی خبری شماست از مکتب درویشی وگرنه این همه دروغ کثیف را باور نمیکردید خوب اگه یه ذره انصاف خرج داده بودی به این همه درویش به این شکل کنایه ای فحش نمیدادی چه حالی پیدا میکنی یکی در مورد خواهر و مادر خودت این جوری صحبت کنه حالا شما هر چه میخوای بگو بابا ما مسلمانیم , شیعه هستیم و به احکام شرع پایبندیم از خدا بترسید یا حد اقل انسانیت داشته باشید و اینگونه در مود ناموس مردم صحبت نکنید یعنی یک نفر وقتی از منطق وشعور کم بیاره متوسل به فحش و تهمت میشه مورد هشتم: مکتب درویشی در سیاست دخالت نمیکند ولی درویش ازاد است که هر روش فکری سیاسی را اختیار کند مثلا یک مجتهد نمیتواند فتوا دهد به فلان کس رای دهید ولی اگر اکثر مقلدین ایشان به فردی رای دادند و عده ای به دیگری به شخصیت خودشان مربوط است نه مکتبشان , امام حسن مجتبی ع با کناره گیری از حکومت در واقع جدایی دین از حکومت و سیاست را نشان دادند و با حکومت کردن یا نکردن مقام خلیفه اللهی تایید یا عزل نمیگردد و دیگر اینکه چرا جنبش سبز را به دویشی نسبت میدهید تجمع دراویش در سوم اسفند سال 87 به خاطر اعتراض ایشان نسبت به تخریب حسینیه های ایشان بود که فقط به خاطر درویشی تخریب گردید و چه جنایاتی که صورت نگرفته بود و راهپیمایی مردم و انتخابات 4 ماه بعد صورت گرفت . مورد نهم: مورد های دیگر را من بیان میکنم شما پاسخ بدین: 1قلمرو مرجعیت در احکام شرعی یا همان فروع دین است چرا کسی فراتر از حد خود فتوا دهد و با سیاست حکم شرعی را بیان کند منظور فتوا در رابطه با اصول دین که بستگی به خود شخص دارد "توحید نبوت معاد عدل ولایت(امامت)" 2 تکلیف حکم قرانی بیعت که باید دست بر دست رسد سوره انا فتحنا واینکه احکام اسلام تعطیلی نداشته و نداردو اینکه این بیعت ربطی به حکومت ندارد سوره ممتحنه بیعت زنان 3 حکم جهاد "حمله" را فقط امام معصوم ع میتواند بدهد چه کسی حکم حمله به منزل و حسینیه های دراویش را صادر کرد 4 نایبان احکام شرعی امام معصوم 4 نفر بودند که نفر اخری کسی را تایید نکرد چرا وقتی یک نفر خود را نایب امام در احکام شرعی میخواند به او ایرادی وارد نیست 5 از شرایط مرجعیت طبق حدیث عمربن حنظله مطیعا لامر مولاه بوده چه کسی ولی ایشان است وبا که بیعت کرده اند که مطیع او باشند مدرک بایع نسبت به نمایندگی طریقتی اش از طرف معصوم ع چیست 6 حدیث ثقلین را فراموش کرده اید کتاب الله یا همان شریعت و عترتی یا همان طریقت"ولایت" یا ایه ولكل جعلنا منكم شرعة ومنهاجا پیرو کدام طریقت "ولایت"هستید ایرادی ندارد که پیرو کسی باشی و از دیگری انتقاد سالم کنی در صورتی که به تفرقه نیندازی ولی این که بگویی شیعه هستم و اصول مکتب تشیع را باور نداشته باشی و با اینکه اصولا شیعه نیستی در فروع نظر دهی .......؟؟؟ 7 نظر شیعه در رابطه با ولی خدا این است که هر ولی ای را ولی قبلی به صورت تسلسلی و پیوسته انتخاب میکند و از ادم تا خاتم این موضوع بوده و تا قیامت هم هست و هیچ گاه زمین از امام یا نماینده ایشان خالی نمیشود البته این عقیده اجازه نقض کلی عقاید دیگر و اهانت به انها رانمیدهد و نظر بقیه انسانها در رابطه با خدا شناسی محترم است ولی آیا شما شیعه اید؟