عدم خلود جهنمیان و لذت آنان از عذاب جهنم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اعتقادات فاسد و باطل فرقهی صوفیه، که بعضی از بزرگان این فرقه، به آن قائل بوده، عدم خلود اهل آتش در جهنم است، که جهنمیان را برای همیشه معذب در آن نمیدانند. چنانکه محیالدین ابن عربی به عدم خلود برای اهل آتش و متنعم شدن به عذاب جهنم اشاره کرده و گفته: «عاقبت اهل آتش، نعیم است، زیرا صورت آتش، بعد از پایان یافتن مدت عقاب، برای کسی که در آتش بوده، سرد و سلام خواهد گشت و عذاب جهنم برایشان شیرین و گوارا خواهد شد، چرا که عذاب از «عَذب» (گوارا و دلپذیر) مشتق شده و این نعیم دوزخیان است.»[1] همانطور که مشاهده میکنید ابن عربی ادعا کرده كه پس از مدتی، عذاب به معنی درد و رنج برای همهی مجرمین، ملحدین و كفّار منقطع شده و آنان در همان آتش جهنم در نعمت و خوشی به سر خواهند برد.
اعتقاد ابن عربی و پیروان وی، به ظهور و تحقق اسمای الهی از جمله رحمان و رحیم، سبب انکارپذیری آنان نسبت به خلود جهنمیان در عذاب شده و به نوشته ابن عربی در الفتوحات المکیة، اهل آتش پس از اینکه به قدر اعمالشان عذاب چشیدند، در جهنم مشمول فضل و رحمت حق میگردند، به گونهای که دیگر آتش را احساس نمیکنند. «و لابّد لاهل النار من فضل الله و رحمته فی نفس النار بعد انقضاء مده موازنه ازمان العمل، فیفقدون الاحساس بالآلام فی نفس النار لانّهم لیسوا بخارجین من النار ابداً فلایموتون فیها و لایحیون فتتخدّر جوارحهم بازاله الروح الحساس منها.[2] اهل آتش پس از آنکه تاوان کردارهای خود را به واسطه عذاب پرداختند، رحمت و فضل الهی شامل آنها میشود و در همان آتش، احساس درد و رنج را از دست میدهند، چون ابدا از آتش جهنم جدا نمیشوند، پس در این آتش نه میمیرند و نه زنده میشوند که این حالت، نوعی تخدیر است که احساس را از بین میبرد، نه عذاب را.»
این قول ابنعربی، مخالف اجماع تمام مسلمانان است و برای اینکه با این اجماع در ظاهر مخالفتی نکرده باشد به ظاهر به خلود در آتش دوزخ قائل شده و عذابشان را دائمی دانسته است. اما در حقیقت وی به عدم خلود عذاب، برای جهنمیان تصریح میکند که جهنمیان پس از مدتی به آتش، عادت و الفت پیدا میکنند و در نتیجه آتش برایشان شیرین و گوارا میگردد.
مرحوم داود الهامی در این مورد مینویسد: «این پندار ابن عربی با هیچ یك از آیات خلود و جاودانگی عذاب سازگار نیست، مخصوصاً در بعضی از آنها تصریح شده است كه هر زمان پوستهای تن آنها از میان برود، خداوند آن را به پوست نوینی تبدیل می كند تا عذاب را بچشد و اصولاً تهدید به خلود در آتش، تهدید به عذاب دائم است و اگر مبدّل به نعمت جاودانی گردد، تهدید آمیز نیست.»[3]
این نظر فقط مختص ابن عربی نیست، بلکه پیروان مکتب وی نیز به انسگرفتن اهل آتش با آتش دوزخ و لذتبردن از آن معتقدند. چنانکه عبدالرزاق کاشی در شرح فصوص الحکم نوشته است که «پس از گذشت مدتی طولانی، اهل آتش با آتش انس و الفت میگیرند و نه تنها از آن معذب نمیشوند، بلکه لذت هم میبرند.»[4] داوود قیصری از دیگر شارحان فصوص الحکم ابن عربی نیز، گفته: «کسی که موصوف به رحمانیت و رحیمیت است، هیچ فردی را به عذاب ابدی دچار نمیکند و این مقدار عذاب هم که در شریعت از آن خبر دادهاند برای رساندن آنان به کمالات مقدرشان است.»[5]
در آیات و روایات مختلف آمده است همانطور كه اهل بهشت، در بهشت و نعمت، مخلّد می باشند، كفار و مشركین نیز تا ابد در جهنم خواهند بود و طعم تلخ عذاب الهی را خواهند چشید. قرآن در مورد عذاب همیشگی كفار و مشركین می فرماید: «و یَخْلُد فیه مُهاناً[فرقان/69] همیشه با خواری در آن خواهد ماند.» و نیز در این آیه: «خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ [بقره/162] همواره در این لعن (و طرد و نفرین) میمانند؛ مجازاتشان تخفیف نمییابد.»
کلمه خالد و مشتقات آن، حدود ۹۵ بار در قرآن مجید آمده که بیش از ۳۰ مورد آن در باب خلود دوزخیان است. با اینکه، معنی خلود جاودانگی در نعمت بهشت یا عذاب دوزخ است، لیکن ۹ بار همراه کلمه «ابداً» آمده که سبب رفع هر نوع شبهه در جاودانگی آنان است،این کلمه ۳ بار در باب عذاب ابدی دوزخیان و ۶ بار در باب نعمت ابدی بهشتیان است. در آیاتی مانند آیهی ۱۶۹ سوره نساء و آیهی ۶۵ سوره احزاب و آیهی ۲۳ سوره جن، که دربارهٔ کافران و ظالمان و عاصیان در برابر خدا و پیامبر اوست، بعد از «خالدین فیها» عبارت «ابداً» آمده است.[6] که معنای خلود دوزخیان و عذاب دائمی برای این افراد را میرساند.
از طرف دیگر در رأفت و مهربانی خداوند متعال هیچ شکی وجود ندارد و همانطور که در دعای جوشن کبیر آمده: «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه[7] ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است.» رحمت او بسیار وسیع است. اما اینطور نیست که نسبت به ظالمان و مستکبران غضبی نداشته باشد. که در غیر این صورت، خلقت دوزخ و عذاب جهنم لغو خواهد بود. لذا نباید برای این که مردم از رحمت و رأفت الهی ناامید نشوند آنها را نسبت به عذاب عادلانه الهی بیتفاوت کنیم.
پینوشت:
[1]. ابن عربی ، فصوص الحکم، و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران، نشر الزهرا، ۱۳۶۶ش، ج۱۷ ص۱۶۹.
[2]. ابن عربی، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، (بی تا) ج1 ص ۳۰۳و
[3]. داود الهامی، داوریهای متضاد درباره ی محی الدین عربی ، قم، مکتب اسلام، 1379، ص 189.
[4]. عبدالرزاق کاشی، شرح فصوص الحکم، چاپ مجید هادی زاده، تهران ۱۳۸۳ش، ص۱۲۳.
[5].. داوود بن محمود قیصری، شرح فصوص الحکم، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۷۵ش، ص۷۲۶.
[6]. محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران ۱۳۹۷ق، ذیل «خلد».
[7]. شیخ عباس قمی، مفاتیحالجنان، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، چاپ پنجم، 1391، فصل19، ص 122.
دیدگاهها
saman
1395/09/25 - 11:36
لینک ثابت
جناب محق الحقیقه دیدگاه شما
j.taheri
1395/09/27 - 19:50
لینک ثابت
در تایید مقاله فوق و اینکه
رضا
1395/09/30 - 10:00
لینک ثابت
با عرض سلام خدمت نویسنده
افزودن نظر جدید