تهمتی از ناسیونالیست های افراطی در پهنای تاریخ
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ در مقابل متنها و عکس نوشتهها و ادعاهای نادرست بسیاری که به اسلام در مورد از بین بردن متون آیین زرتشت بیان میشود، زمانی که قرآن و احادیث و متون اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد، بهدست میآید که کوچکترین مجوزی برای سوزاندن کتاب وجود ندارد. ولی برعکس این مطلب دارای شواهد و دلایل روشنی است که همه بر حرمت آثار مکتوب علما توصیه دارند و برای علم و علما و آثار آنها ارزش خاصی را قائلند و نظر تبعیض آمیزی در این مورد برای مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد.
در نامه خلفا به فرماندهان اعزامی به سوی کشورهای دیگر برای جهاد در راه دین، همواره محافظت آثار دینی و عمرانی هر محلی توصیه میشده و در عهدنامههای مختلفی که میان این سرداران با مردم شهرهای مصر و سوریه و فارس و بحرین و عراق و آذربایجان بسته شده، نگهداری آثار و مراعات اعتقادات و عبادات مردم بومی، مواد اساسی این پیمانها را تشکیل میداده است.
در اسناد اولیه تواریخ اسلامی که از سده دوم هجری بدین طرف به صورت مدون برای ما به یادگار مانده است کوچکترین اتفاقی که نمونه چنین عمل نامطلوب محسوب گردد، در این گونه مدارک اصلی دیده نمیشود. عیسویان مصر و شام در همین زمینه آثاری نوشته و به یادگار گذاردهاند، اما در هیچ یک از آنها به چنین اتفاقی اشاره نشده است. در مجموعه آثار تاریخی و جغرافیایی، قصهها و روایات ادبی منقول از سده دوم تا ششم هجری هنوز واقعهای که حکایت از سوزاندن و به آب افکندن آثار نخستین و کتابهای قبل از اسلام دیده نشده است.
حتی گوستاو لبون مینویسد: همین قدر مینویسم که یک همچو حرکت وحشیانهای تا این اندازه مخالف با وضع و عادت فاتحین بوده که فوق العاده باعث تعجب است که یک همچو افسانه مهملی چگونه قبول شده و شهرت یافته است. لیکن در عصر حاضر بطلان این خرافه بهقدری ثابت و و محقق است که دیگر به بررسی و تحقیق احتیاجی نیست. آنچه معلوم و روشن است اینکه قبل از اسلام خود نصاری (مسیحیان) همان طور که خدایان و معابد اسکندریه را منهدم ساختند، کتابخانه آنجا را به کلی سوزاندند و زمان فتح ایران توسط اعراب، اصلاً کتابی باقی نمانده بود که سوزانده شود. [1]
متاسفانه در قرون اخیر استعمار، اقلیتها را بر علیه اسلام تحریک میکنند و زرتشتیان و ناسیونالیست های افراطی افسانه کتابسوزی اسکندریه را به مدائن رسانده و بجای اسکندریه، مدائن را قرار دادهاند.
حق آن است که دو قرن پیش از سیطره اعراب بر ایران و منطقهای که کتابخانه اسکندریه در آنجا قرار داشت، کتابخانه تقریباً خالی از کتاب بوده و چندین دفعه کتابخانه عظیم اسکندریه پیش از حمله اعراب و نفوذ اسلام، گرفتار حریق شده [2] و آن قدر کتاب نمانده بود تا عمروعاص به قول ابن عبری آنرا میان حمامهای شهر برای تأمین سوخت تقسیم کند. [3]
پس میتوان نتیجه گرفت که متاسفانه عدهای این گونه افسانهها و خیالبافیها را ترویج میدهند و عدهای ساده بدون بررسی آنها را باور میکنند.
پی نوشت:
[1]. کتاب تمدن اسلام و عرب، نوشته گوستاو لوبون، محمدتقی فخرداعی گیلانی (مترجم)، صفحه 275.
[2]. کتاب تراث العرب العلمی فی الریاضیات والفلک. تألیف: قدری حافظ طوقان، صفحه 72.
[3]. کتاب کارنامه اسلام، عبدالحسین زرین کوب، صفحه 36.
دیدگاهها
ناشناس
1395/03/29 - 10:34
لینک ثابت
اعراب در تیسپون کتابهای
korosh
1395/04/08 - 16:50
لینک ثابت
به نظر مطلب بالا با رفرنس
حسین
1395/05/02 - 00:30
لینک ثابت
چند سال پیش استاد دانشگاه
korosh
1395/05/07 - 22:21
لینک ثابت
مورخان ایران هم حتی در ترجمه
شكيبا
1395/05/02 - 10:43
لینک ثابت
مسعود (كه باز هم اسمت رو عوض
حسین
1395/05/03 - 16:01
لینک ثابت
اقای شکیبا من به خدا قسم
عرشیا
1395/05/03 - 16:26
لینک ثابت
با سلام اعتراف نویسندگان
شكيبا
1395/05/04 - 10:23
لینک ثابت
عرشیا تاريخ رو نبايد تحريف
عرشیا
1395/05/04 - 15:02
لینک ثابت
با سلام اقای شکیبا این کجاش
شكيبا
1395/05/04 - 15:36
لینک ثابت
آقای عرشيا متأسفانه سطح
جواد
1395/05/26 - 09:32
لینک ثابت
درود
سعد
1395/05/26 - 09:50
لینک ثابت
| اول : کتاب کارنامه اسلام
korosh
1395/05/27 - 14:34
لینک ثابت
جهت اطلاع شما
عرشیا
1395/05/05 - 15:10
لینک ثابت
اقای شکیبا با افرادی که
ناشناس
1400/01/05 - 14:27
لینک ثابت
استاد زرین کوب کتابشو قبل
افزودن نظر جدید