منطق مسلمانی فردوسی در شاهنامه
حکیم ابوالقاسم فروسی در سرودن شاهنامه، از ادبیات قرآنی نیز بهره بُرده است. برای نمونه وقتی میخواهد آفرینش خداوند را ستایش کند، میگوید سپاس آن خدایی که با کاف و نون، جهان را آفرید و این همان آیه قرآن است که میفرماید: إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ...
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حکیم ابوالقاسم فروسی (رضوان الله علیه) مسلمان و پیرو اهل بیت پیامبر بود. اشعار دلنشین او در ستایش محمد و آل و محمد (علیهم السلام)، در شاهنامه موجود است. در اثبات مسلمان و شیعه بودن فردوسی، اسناد به قدری است که جای تردید نیست.(1)
در این راستا، حکیم ابوالقاسم فروسی (رحمة الله علیه) در سرودن شاهنامه، از ادبیات قرآنی بهره بُرده است. چنان که این گونه خداوند را میستاید:
دو گيتى پديد آمد از كاف و نون
چرا نى بفرمان او در نه چون
سپهرى برين سان كه بينى روان
توانا و دانا جز او را مخوان
بباشد بفرمان او هرچ خواست
همه بندگانيم و او پادشاست (2)
یعنی: هر دو جهان (دنیا و آخرت) از کاف و نون پدید آمد که این اشارهای است که آیه شریفه قرآن: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ [یس: 82] هنگامی که خداوند به چيزى اراده فرمايد، امرش اين بس كه مىگويد: کُن [باش] پس موجود مىشود.» کاف و نون، در این سروده فردوسی، همان كُنْ است که در قرآن آمده است. فردوسی در ادامه میگوید: «چرا نى بفرمان او در نه چون» یعنی چرا به فرمان چنین خداوندی نیستی؟
در بیت بعدی آمد: سپهر، یعنی آسمان را میبینی که این چنین روان و در گردش است، پس جز خداوند را توانا و دانا مخوان. این بیت هم در تضاد با اندیشه زرتشتی است. چون در عقیده زرتشتی، اهریمن (خدای تاریکیها) در تقابل با اهورامزدا (خدای روشناییها) قرار دارد و اهریمن چنان توانا است که گاهی در نبرد، اهورامزدا را به ستوه میآورد. حال آنکه در قرآن، الله، قدرت بلامنازع است و هیچ کس توان ایستادن در برابر ارادهی او را ندارد.
در بیت سوم هم میفرماید که همه چیز به فرمان خداوند است و ما همگی، بندهایم و او پادشاه است. این بیت، ترجمهای از آیه شریفه قرآن است که میفرماید: «وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ [روم: 26] و هر که در آسمانها و زمین است، تحت فرمانروایی اوست و همه برای او بنده و فروتناند». در آیات متعدد قرآن آمده: «وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ... [نور: 42] پادشاهی آسمانها و زمین برای خداوند است».
ممکن است برخی بگویند این اشعار، در شاهنامه آمده، سرودهی فردوسی هم هست، ولی به نقل از اسکندر بیان شده است. در پاسخ میگوییم که این عبارت، سروده و منطقِ حکیم ابوالقاسم فردوسی است، وگرنه اسکندر که حدوداً 900 سال پیش از ظهور اسلام، به پادشاهی رسید، چه میدانست کاف و نون چیست؟ به عبارتی، "شاید" این سروده به نقل از اسکندر باشد (و شاید هم به نقل از خود فردوسی، در لابلای داستان اسکندر باشد) اما در هر صورت، یقیناً برخاسته از منطق فردوسی است.
پینوشت:
1. بنگرید به: «موبد اوشیدری: فردوسی یک مسلمان شیعه بود.»، «فردوسی: راه رستگاری در تبعیت از محمد و آل محمد»، «آر سی زِنِر: فردوسی یک مسلمان شیعه بود»، «تشیع فردوسی در گفتار نظامی عروضی»
2. حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، برگه 798.
دیدگاهها
saman
1402/01/31 - 13:47
لینک ثابت
کانال «باستاننامه» پیرامون
افزودن نظر جدید