از تحریم حلال خدا تا فتوا به جواز فساد و فحشا
چندی پیش بود که فتوای عجیب به اصطلاح «جهاد نکاح» از سوی برخی مفتیهای سلفی منطقه مطرح شد و توسط شیخ «محمد العریفی» مفتی مشهور سلفیهای عربستان سعودی نیز به شدت مورد تبلیغ قرار گرفت اگرچه بسیاری معتقدند که طرح این نظریه در ابتدا مربوط به خود عریفی بوده است ، اما پس از اینکه این فتوا مورد اعتراض و مخالفت گسترده بسیاری از علمای اهل سنت و جامعه اهل تسنن قرار گرفت و آن را یک بیشرمی و بی آبرویی بزرگ برای علمای وهابیت دانستند ، عریفی نسبت صدور این فتوا به خود را مورد انکار قرار داد و آن را تکذیب نمود
هرچند علمای اهل تسنن بدلیل فحشای بزرگ در این فتوا با آن مخالفت و آن را محکوم کردند، اما طولی نکشید که سیل زنان سالخورده و دختران جوان و حتی نوجوان فریب خورده و هوسباز به سوریه گسیل شد تا بتوانند به اصطلاح برادران جنگجوی سلفی خود را در سوریه برای جنگیدن مقابل ارتش سوریه تقویت کنند و به آنها روحیه بدهند.
جالب توجه این که علمای اهل سنت و مفتیان سلفی در حالی به جواز و حلیت این نوع بی بندو باریها فتوا می دهند که از آن طرف همواره شیعیان را به دلیل جایز دانستن حکم ازدواج موقت ، اهل بدعت دانسته و گاه تا آن جا به افراط کشیده می شوند که در مورد نطفه شیعیان نیز اظهار نظرهای غیر منصفانه ای را مطرح می نمایند ، با وجود اینکه شیعه بر طبق آیات قرآن کریم و اخبار نبوی و سیره صحابه عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله معتقد است که اصل اجواز و حلیت زدواج موقت ریشه ای قرآنی و روایی داشته و پیامبر اکرم نیز مهر تایید بر آن زده اند به گونه ای که جواز این مساله و عمل بدان در زمان آن حضرت و پس از ایشان در زمان ابوبکر و حتی اوایل خلافت عمر نیز جزء سیره صحابه و مسلمانان به شمار می آمد و کسی قائل به حرمت آن نبود تا این که عمر حیرت همگان را برانگیخت و ناگهان فتوای حرمت این عمل را اعلام نمود ، چیزی که حتی در زمان حیات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز شنیده نشده بود و از آن پس بود که با تهدیدات عمر کسی جرات روی آوردن به این نوع نکاح را پیدا نکرد و کم کم این بدعت خلیفه که در مقابل نص صریح قرآن کریم ، سنت پیامبر و سیره اصحاب بود به یک حکم واقعی الهی تبدیل شد که تا کنون نیز دامنگیر اهل سنت شده است .
از مقایسه ای بسیار ساده و ابتدایی میان این دو نوع ازدواج ، بر همگان روشن می گردد که مخالفت با حکم واقعی الهی و تحریم آنچه را خداوند متعال و پیامبرش بر بندگان خویش حلال نموده اند ، انسان را به چه منجلابهایی از فساد می اندازد که برای ارضای غریزه جنسی خویش در شرایطی که به همسر دائم خود دسترسی ندارد ، به جای عمل به حلال خدا به زشت ترین فسادهای اخلاقی رو آورده و برای توجیه عمل خویش آن ها را در قالب نوعی نکاح آن هم از برترین نکاحها که پاداش آن بهشت برین است معرفی می نمایند
و این است حال و روز مذهبی که از خلیفه واقعی رسول خدا روی گردان شده و به دنبال امام خود حرکت نکند .آیا این همان اسلام آمریکایی نیست ؟
حال در مرحله اول به بررسی اجمالی جهاد نکاح می پردازیم :
سوال :
چرا از منظر اسلام ، جهاد نکاح،همان زنا و فحشاست البته با نامی دیگر ؟
پاسخ را در چند مورد خلاصه می نماییم
الف: در جهاد نکاح نگه داشتن مدت عده برای زن ، هیچ معنا و مفهومی ندارد . در این نوع نکاح ، زنان در میان نامحرمان دست به دست میشوند و پس از هوسبازی هر مرد با آن ها و اتمام وقت تعیین شده برای آن ها ، زن را به دیگری می سپارند و هیچ زمانی برای نگه داشتن عده از سوی زن در نظر گرفته نمی شود . و این جاست که فاجعه ای بزرگ رخ می دهد و گوشه و کنار ویرانه های حاصل از جنگ در سوریه را می بینی که جنین های بی جان سقط شده و رها گشته اند چرا که هدف از جهاد نکاح تنها هوسبازی و ارضای غرائض جنسی است و نه تولید نسل ! ، گذشته از اینها وقتی عده ای در کار نباشد ، وضعیت پدر آن فرزندان نیز نامشخص خواهد بود پس بهترین راه نابود کردن آثاری است که در آینده دامنگیر زنان گردد .
ب : علاوه بر این سؤالی که مطرح میشود این است که در صورت تولد فرزند، حق و حقوق فرزندان متولد شده در این نکاح بر عهده کیست، اگر فرزندی متولد شود، آیا پدر وی مشخص است، آیا این فرزندان نامشروع نیستند، چه کسی مسئولیت سرپرستی و نفقه وی را برعهده خواهد گرفت ؟ پدر نامعلومی که شاید فردا در جنگ کشته شود ؟
ج :در این نوع از نکاح ، هر زنی در هر شرایطی میتواند شرکت کند حتی زن شوهر دار، بنابراین عنوان ازدواج، فریبی بیش نیست و در این ماجرا بیشتر فحشا مطرح است تا قوانین ازدواج.
د: اذن و اجازه از سوی پدر نیز برای دختران باکره و کم سن و سال مطرح نیست و مهاجرت به سوریه و یاری سربازان ارتش آزاد سوریه ( تروریستها ) بر همه دخترانی که به ضرورت این ازدواج پی برده اند ، لازم و واجب است حتی اگر پدر و خانواده آن ها مخالف این سفر و این ازدواج باشند
ه : این ازدواج نیازی به خواندن هیچ نوع صیغه نداشته و مهریه نیز در آن محلی از اعراب ندارد . . .
حال آیا شما فرقی بین زنا و این ازدواج مشاهده می نمایید ؟
آری تنها یک فرق وجود دارد و آن هم در تفاوت عنوان این دو عمل است که مفتیان هوسباز سلفی ، برای کاستن از بار منفی و زشت زنا ، نام آن را به جهاد نکاح تغییر داده اند تا این گونه موجبات فریب افکار عمومی و ساده لوحان را فراهم آورند .
البته بنا به اخبار منابع آگاه خبری این فتوا تنها به نکاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلکه منجر به ظهور پدیدهلواط و همجنسبازی در میان گردانهای شورشی نیز گردید. اخیراً تصاویری منشتر شده که نشان از گسترش این پدیده شوم در میان شورشیان سوری دارد.
حال به بررسی ازدواج موقت می پردازیم
الف : قبلا گذشت که اصل این ازدواج و حلیت آن در قرآن کریم ذکر شده و آیه ای هم که ناسخ آیه مربوط به این نکاح باشد در قرآن کریم نیامده است ، علاوه بر این که پیامبر اکرم نیز نه تنها از آن منع ننموده اند بلکه در مواردی نیز به برخی از صحابه پیشنهاد چنین ازدواجی را داده اند ضمن اینکه سیره عملی اصحاب نیز بر جواز و انجام چنین ازدواجی بوده است .[1]
ب : نگه داشتن عده برای زن پس از اتمام مدت زمان ازدواج موقت لازم و ضروریست و در صورتی که مرد بداند عده زن تمام نشده حق ازدواج با او را ندارد . این عده گاه ماهها به طول می انجامد و یکی از ثمرات بزرگ آن مشخص شدن وضعیت باردار بودن یا نبودن زن و همچنین معلوم بودن پدر واقعی فرزند است .
ج : اسلام به طور مفصل و کامل احکام مربوط به فرزندی را که از ازدواج موقت میان دو نفر شکل گرفته بیان کرده است و آن فرزند را رها ننموده است ، لذا در صورت به وجود آمدن فرزند ، آن فرزند متعلق به پدر خود بوده و او موظف به پرداخت نفقه وی می باشد . . .
د : در ازدواج موقت انسان حق ازدواج با زنان شوهر را نداشته و در این صورت ازدواج وی باطل و عمل ایشان زنا محسوب می گردد ، همچنین دختران باکره نیز تنها با اذن پدر یا ولی خویش می توانند متعه نمایند
ه : این ازدواج بدون خواندن صیغه مربوطه ، رضایت طرفین ، تعیین مدت زمان عقد و تعیین مهریه اگر چه کم باشد ، منعقد نمی گردد .
اکنون پس از بررسی اجمالی این دو نوع ازدواج چند سوال را مطرح می نماییم :
1- آیا بهتر نیست که پیروان اهل سنت و وهابیت ، عناد و تعصب خویش را کنار گذاشته و به جای تحریم حلال الهی و تجویز حرام خدا ، به سنت نبوی و سیره واقعی صحابه باز گردند ؟
2- به نظر شما آیا یکی از دلایل فتوا دادن به جهاد نکاح و رواج آن در میان اهل سنت ، نیاز شدید برخی به ارضای غریزه جنسی خویش از یک طرف و از طرف دیگر عدم وجود راهی حلال و شرعی که بتواند ایشان را از این تنگنا بیرون آورد نبوده است ؟
3- آیا اگر خلیفه دوم به تحریم حلال خدا حکم نمی کرد اکنون دیگر ضرورتی برای روی آوردن پیروان وی به روشهای مختلف زنا و فحشا با عناوین فریبنده بود ؟
ببینید مفتیان سلفی چگونه شیعه را بر حلال دانستن ازدواجی که خدا و روسولش جواز آن را امضا کرده اند مورد هجمه قرار می دهند و از سوی دیگر خود در منجلاب فساد و فحشا غوطه ورند .
آری این است ثمره پشت کردن به امام معصوم و پذیرفتن ولایت غیر معصوم .
پی نوشت ها:
[1] دلائل بر حلیت متعه بسیار است از جمله:
الف : آیه 24 /نساء: ( فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ...) و زنانى را كه متعه[ ازدواج موقت] مىكنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده ايد. (بعداً مى توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است . علمای بزرگ اهل سنت این آیه را در باب متعه ذکر کرده اند مثل طبری در جزء 5 از تفسیر کبیرش و فخر رازی در جزء 3 از تفسیر مفاتیح الغیب -ضمنا ناسخی برای آیه ذکر نشده است
ب : نکاح متعه در صدر اسلام شایع و مشروع بوده و صحابه کبار در زمان رسول الله به آن دستور عمل می کردند واین مطلب مورد اتفاق جمیع مسلمین است
ج : اخبار اهل سنت هم بر این مطلب تاکید دارند از جمله در صحیح بخاری ومسند احمد بن حنبل از ابو رجاء از عمران بن حصین نقل شده که گفت : نزلت آیة متعة فی کتاب الله ففعلناها مع رسول الله ولم ینزل قرآن بحرمته ولم ینه عنها رسول الله حتی اذا مات قال رجل برایه ما شاء (یقال انه عمر) ، آیه ( جواز ) متعه در کتاب خدا بر ما نازل شد و ما آنرا انجام می دادیم همراه با رسول خدا و پس از آن آیه ای که آن را تحریم یا نسخ کند نازل نشد و رسول خدا صلی الله علیه و آل نیز از آن نهی نفرمودند تا زمانی که ایشان از دنیا رفتند که در این هنگام مردی ( عمر ) با رای و نظر خویش آنچه را می خواست گفت و آن را تحریم نمود.
در ص535 جزء اول صحیح مسلم بن حجاج باب نکاح متعة است که: حدثنا الحسن الحاوائی قال حدثنا عبد الرزاق قال اخبرنا ابن جریح قال قال عطا قدم جابر بن عبد الله الانصاری معتمرا فجئناه فی منزله فساله القوم عن اشیاء ثم ذکرو المتعة فقال:نعم استمتعناعلی عهد رسول الله و علی عهد ابی بکر و عمر. .... جابر بن عبد الله انصاری از عمره آمدو ما به منزلش رفتیم ، مردم از او در مورد اموری سوال نمودند که از جمله آنها متعه بود ( که حکم آن چیست ؟) جابر گفت بله ما در زمان رسول خدا و در دوره ابی بکر و عمر متعه می کردیم ( متعه حتی در مدت زمانی از دوره عمر نیز حلال بود تا اینکه وی در دوران آخر خلافتش آنرا تحریم نمود )
در ص467 جزء اول کتاب صحیح مسلم باب المتعة بالحج والعمرة مسندا از ابی نضرة روایت نموده که گفت : من نزد جابر بن عبد الله انصاری بودم شخصی بر او وارد شد فقال ابن عباس والزبیر اختلفا فی المتعتین فقال جابر:فعلناهما مع رسول الله ثم نهی عنهما عمر فلم نعدهما ...شخصی بر جابر وارد شد و گفت : ابن عباس و زبیر در مورد حکم متعه اختلاف نمودند ( یکی آنرا حلال و دیگری حرام دانست ،به نظر شما حکم آن چیست ؟) جابر گفت : ما آنرا همراه رسول خدا و در زمان وی انجام می دادیم تا اینکه عمر از آ« نهی نمود ...
احمد بن حنبل در ص25 جزء اول مسندش خبر ابی نضرة را به طریق دیگر نقل کرده وهر دو نیز روایت دیگری را نقل می کنند از جابر که در جای دیگر گفته: کنا نستمع بالقبضة من التمر و الدقیق علی عهد رسول الله و ابوبکر حتی نهی عمر فی شان عمرو بن حریث.
ترجمة: ما در زمان رسول خدا و ابوبکر به قبضه ای از خرما وگندم خورده شده و آرد متعه می کردیم (بدین معنا که آنها را به عنوان مهریه زن قرا ر می دادند ، کنایه از این که این امر بسیار رایج و آسان بوده است ) تا آنکه عمر آن را در مورد عمرو بن حریث نهی کرد ( وبعد هم در مورد عموم مردم نهی نمود...)
حمیدی در جمع بین الصحیحین از عبد الله بن عباسروایت نموده که گفت: در زمان رسول اکرم متعه می کردیم تا آنکه عمر به خلافت برخاست و گفت خدای متعال برای پیغمبر خود هر چه می خواست حلال می کرد واکنون او در گذشته و قرآن به جای خویش باقی است پس چون حجی یا عمره ای را شروع کردید آنرابه اتمام برسانید چنان که خدا فرموده است. و از متعه زنان توبه کنید واگر مردی را که نزد من آوردید که متعه کرده است سنگسارش می کنم. از این دسته اخبار در کتب اهل سنت فراوان است به علاوه اینکه عده ای از اصحاب از قبیل ابی بن کعب و ابن عباس وعبد الله بن مسعود و سعید بن جبیر و سدّی آیه متعه را به این طریق قرائت نمودند ، فما استمتعتم به منهن الی اجل مسمی ( زنانی را که تا وقت معلومی متعه می کنید ...)
دیدگاهها
ناشناس
1392/06/07 - 17:05
لینک ثابت
من شیعه هستم اما از نظر من
hadi
1392/06/09 - 18:06
لینک ثابت
دوست عزیز، شیعه واقعی امامان
من
1392/06/14 - 02:47
لینک ثابت
چقد شبیه پیروی چشم و گوش بسته
معصومه
1392/06/10 - 09:11
لینک ثابت
دوست عزیز یکی از منعیات اسلام
منتقد
1392/06/13 - 12:42
لینک ثابت
شما که با منعیات اسلام آشنایی
دانيال
1392/06/12 - 17:05
لینک ثابت
با تشكر از شما
دانیال2
1392/06/13 - 12:43
لینک ثابت
فرزند شیطان!
hadi
1392/06/16 - 19:00
لینک ثابت
فرض سوال شما غلط است
منتقد
1392/06/13 - 12:39
لینک ثابت
کسی که در کامنت اول خودش رو
معصومه
1392/06/14 - 11:08
لینک ثابت
لعن الله قوم الضالمین وعلی
hadi
1392/06/16 - 19:04
لینک ثابت
ازدواج موقت
ناشناس
1392/06/28 - 00:32
لینک ثابت
ازدواج موقت متفاوت از صیغه
hadi
1392/06/28 - 16:25
لینک ثابت
ازدواج موقت ، صیغه و متعه همه
ژوپیتر
1392/06/29 - 11:59
لینک ثابت
با توجه به تحلیل یادداشت های
hadi
1392/06/29 - 23:06
لینک ثابت
دوست عزیز دیدگاه شما نامفهوم
معصومه
1392/06/30 - 16:44
لینک ثابت
جوابی عالی وبجا بود
بنده خدا
1392/06/31 - 19:20
لینک ثابت
برید فیلم زندگی خصوصی رو
hadi
1392/07/01 - 16:11
لینک ثابت
اگه شما به اسم صیغه به قول
اهل شیعه
1392/08/14 - 09:37
لینک ثابت
یک دنیا سپاس از این جوابهای
علی
1392/08/14 - 09:48
لینک ثابت
دوستان عزیز میدونید علت تمام
زن
1392/08/14 - 09:58
لینک ثابت
كاري به اسلام ندارم چون شكي
افزودن نظر جدید