مباحث تاریخی

در دوران خلافت عثمان، جلوگیری از نشر و نقل احادیث نبوی مانند دوران خلیفه قبل از خود ادامه یافت. عثمان بر منبر می رود و جایز نبودن نقل روایات را مگر در مواردی محدود اعلام میکند. وی صحابه بزرگی چون عمار یاسر، ابوذر و ... را از نقل حدیث باز میدارد.

معاویه و یكى از فرزندان عمر لباس نو و زیبایی بر تن کردند؛ خلیفه با تازیانه به آنان كتك زد و علت آن را غرور پیدا نکردن آنان عنوان کرد. همچنین شخصی که گفته شد، رئیس و بزرگ قبیله است، خلیفه او را با تازیانه زد و گفت: ترسیدم با شنیدن سخن آن مرد، احساس غرور در تو پیدا شود، خواستم این احساس را از سر تو خارج سازم.

در منابع تاریخی آمده که خلیفه از بیان برخی احادیث اکراه داشت و از نقل احادیث منع می کرد و برخی صحابه را به خاطر نقل زیاد حدیث از پیامبر (ص) زندانی کرده، از مدینه ممنوع الخروج كرد و این ممنوعیت تا زمان مرگ خلیفه ادامه یافت.

یکی از خلفا، تازیانه ای داشت و تازیانه او چنان ترس و وحشتى در دلها ایجاد كرده بود كه برخى از بزرگان اهل سنت آن را به شمشیر حجّاج تشبیه كردند؛ نخستین كسیكه با خود تازیانه برمىداشت و افراد را با آن مىزد، این خلیفه بود. خلیفه اگر مىدید كسى از صف جلو یا عقب ایستاده، او را با شلاّق مىزد.

ابوهریره در زمان یکی از خلفا جرأت نمی کرد برخی از احادیث را نقل کند و می گفت اگر این احادیث را در زمان آن خلیفه مى گفتم، سرم را مىشكست! ابن عباس نیز مىگوید: یك سال منتظر ماندم تا شاید بتوانم از خلیفه درباره یك آیه قرآن، سؤال بپرسم، ولى نتوانستم.

علی بن الحسین (علیهما السلام) معروف به زین العابدین و امام سجاد، همانند پدر بزرگوارشان و اجداد طاهرینش (علیهم السلام)، شخصیتی والا و بینظیر داشت و همچون آنان انسانی کامل و وارسته بود، بهطوریکه میتوان او را بهعنوان الگوی یک انسان تمام نمای ممتاز برای همگان معرفی کرد، چرا که شخصیت آن حضرت در تمام ابعاد کامل و تام بود.

در دایرة المعارف قرن بیستم آمده است که در سال ده هجری پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) حج به جا آورد.

حلبی از علمای اهل سنت، در مورد تعداد شرکت کنندگان در خطبه غدیر خم میگوید: «تعداد جمعیت آنان را غیر از خداوند نمیداند؛ گفته شده 40 هزار، 70 هزار، 90 هزار، 114 هزار، 120 هزار و گفته شده بیش از این تعداد بودهاند.»

سبط بن جوزی حنفی میگوید: «علمای تاریخ بر وقوع جریان غدیر اتفاق دارند و همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از صحابه و اعراب و ساکنین اطراف مکه و مدینه، 120 هزار نفر شرکت داشتند.»

عبدالله بنعباس گفت: لعنت خدا بر فلانی باد (منظور معاویه). یکی از بزرگترین روزهای حج نیز از دستبرد آنان در امان نماند. تلبیه زینت روز عرفه است اما آنان با جلوگیری از گفتن تلبیه، زینت این روز را از بین بردند.

سعید بن جبیر میگوید: روز عرفه نزد عبدالله بن عباس بودیم، عبدالله بن عباس پرسید: چرا مردم تلبیه نمیگویند؟ گفتم: از معاویه میترسند. عبدالله بن عباس از خیمهاش خارج شد و با صدای بلند میگفت: لبیک اللهم لبیک و ان رغم أنف معاویه لبیک، اللهم العنهم فقد ترکوا السنه من بغض علی

علمای اهل سنت، امام باقر (علیه السلام) را از فقهای بینظیر مدینه میشمارند، کسیکه از ذریه پاک پیامبر اکرم است و علوم او را نشات گرفته از علم الهی میدانند که از پیامبر اسلام، نسل به نسل به ایشان منتقل شده است و بهخاطر همین او را لقب باقر دادهاند، چرا تمامی زوایای علوم را آشکار کرد و آن را توسعه داد.

ترس از حکام ظالم و دنیا طلبی و ثروت اندوزی بعضی از راویان حدیث، سبب شد تا حدیث شریف غدیر در میان مسلمانان، بسیار مظلوم واقع شود. بعضی از راویان اهل سنت در منابع روایی خود با اشاره به ترس آنان از حکام ظالم، حتی از پرسیدن سؤالاتی درباره حدیث شریف غدیر ابا و ترس داشتند.

علت عدم نقل حدیث شریف غدیر در میان اهل سنت می تواند یکی از این دو دلیل باشد؛ دلیل اول آنکه خلفا و حاکمان غاصب، به دلیل محتوای آن حدیث شریف و ترس از فروپاشی خلافت شان، به ممانعت از نقل حدیث روی آوردند و دلیل دوم اینکه در عدم نشر حدیث شریف غدیر، ترس محدثان اهل سنت و یا دنیاطلبی آنان مشاهده میشود.