اسناد

بدعت‌‌های اهل‌سنت در صدر اسلام
06/12/1397 - 19:25

مظلومیت امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) به جایی رسیده است که مسلمانان صدر اسلام، صرفاً به خاطر بغض ودشمنی با آن حضرت، سنّت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را ترک کرده، خدا را صدا نمی‌زنند و در دین بدعت می‌گذارند:

احمد بن حنبل حضرت علی را خلیفه می‌دانست اما ابن تیمیه قبول نداشت
06/12/1397 - 18:06

ابن تیمیه درباره دوران بنی امیه می‌گوید: «پیروان معاویه قائل بودند که خلیفه بر حق معاویه است، نه علی، چرا که خلافت معاویه مورد پذیرش اتفاقی مسلمانان بوده ولی خلافت علی (علیه‌السلام) آن‌گونه نبوده است، چون خلافتش نه با نص و روایت ثابت شده و نه با اجماع مسلمین.»

تردید پیرامون روایات منابع اهل‌سنت مبنی بر امکان دیدار خداوند
06/12/1397 - 18:05

ابن‌تیمیه در کتاب «مجموع الفتاوی» تردیدهایی پیرامون روایاتی که در برخی منابع روایی اهل‌سنت مبنی بر امکان دیدار خداوند در این دنیا وارد شده، مطرح کرده و برخی از آنها را کفر، پاره‌ای را کذب و برخی دیگر را بهتان دانسته، با این وجود نتوانسته موضعی صریح و آشکار در عدم امکان دیدار خداوند در این دنیا ات

تقویت استکبار در نشان دادن اسلام به عنوان دینی عقل‌گریز
06/12/1397 - 17:39

از جمله مواردی که در حقیقت جاده را برای تقویت استکبار در نشان دادن اسلام به عنوان دینی عقل‌گریز و مخالف با علم هموار می‌سازد، فتاوای ابن‌تیمیه است. وی در پاسخ این‌ سوال که آیا علم کیمیا مجوز شرعی دارد یا خیر می‌نویسد: «علم کیمیا تشبیه مخلوق به خالق است و این مخالف با عقل است.

ابن تیمیه و نسبت دادنِ تحریف قرآن به شیعه
06/12/1397 - 17:15

ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة آورده است:
«الْیهُودُ حَرَّفُوا التَّوْرَاةَ، وَكَذَلِكَ الرَّافِضَةُ حَرَّفُوا الْقُرْآنَ.»

تنقیص اقوال ائمه اربعه اهل‌سنت
06/12/1397 - 16:56

ابن‌تیمیه در جریان تنقیص اقوال ائمه اربعه اهل‌سنت، به مخالفت شاگردان آنان اشاره می‌کند و می‌نویسد: «برخی از اصحاب مالک، ابو‌حنیفه، احمد با احکام فقهی ایشان همچون جمع سه طلاق در یک مجلس مخالفت کرده‌اند. چرا که این حکم را مخالف با کتاب و سنت یافتند.»

دشمنی‌های ابن‌تیمیه با اهل‌سنت بیش از تشیع
06/12/1397 - 16:40

دشمنی‌های ابن‌تیمیه با اهل‌سنت بیش از تشیع بوده است، از باب نمونه وی با زیرکی تمام و با رعایت جانب احتیاط، سعی در پروژه ارزش‌زدایی از ائمه اربعه اهل‌سنت را کلیک زده و در ابتدا با بیانی عامه پسند می‌نویسد: «به اتفاق مسلمین، اقوال و گفتار برخی از بزرگان، همچون ائمه اربعه، حجت و اجماعی نیست.»

فرار سپاه اسلام به فرماندهی ابوبکر به نقل حاکم نیشابوری
06/12/1397 - 11:36

حاکم نیشابوری به نقل از حضرت علی (علیه‌السلام) روایت کرده است که:
«... قال، فانّ رسول الله بعث ابابکر الی خیبر فسار بالناس وانهزم حتی رجع...»
حضرت علی فرمود: رسول خدا عده‌ای را به فرماندهی ابوبکر به‌طرف خیبر فرستاد، ولی شکست خوردند و گریختند.

فرار خلیفه دوم در جنگ احد به نقل طبری
06/12/1397 - 11:36

طبری در تفسیر خود به نقل از عمر بن خطاب نقل می‌گوید که در جنگ احد از شدت ترس مانند بز کوهی به بالای کوه فرار کردم:
«... قال لمّا کان یوم احد فهزمنا مررت حتّی صعدت الجبل، فلقد رأیتنی أنزو کأنّنی أروی.»

فرار خلیفه دوم در جنگ احد به نقل فخر رازی
06/12/1397 - 11:36

فخر رازی در تفسیر خود می‌نویسد:
«و من المنهزمین عمر، الاّ انّه لم یکن فی اوائل المنهزمین و لم یبعد، بل ثبت علی الجبل الی ان صعد النبیّ و منهم ایضاً عثمان انهزم مع رجلین من الانصار یقال لهما سعد و عقبه حتی بلغوا موضعاً بعیداً ثمّ رجعوا بعد ثلاثه ایام.»

شگرد تأویل برای انکار فضائل اهل‎بیت (ع)
06/11/1397 - 20:55

ابن تیمیه دلالت آیه تطهیر را نمی‌پذیرد و می‌گوید: «أمّا آية الطهارة فليس فيها إخبار بطهارة أهل البيت وذهاب الرجس عنهم، وإنّما فيها الأمر لهم بما يوجب طهارتهم وذهاب الرجس عنهم.؛اما در آیه تطهیر، از طهارت اهل‌بیت، خبر داده نشده، بلکه به آن‌ها امر شده که طهارت داشته باشند.»

  شگرد تأویل برای انکار فضائل اهل‎بیت (ع)
06/11/1397 - 16:41

ابن تیمیه در رد فضیلت اهل بیت و دعای پیامبر در حق ایشان می‌گوید:
«ثمّ إنّ مضمون هذا الحديث أنّ النبي دعا لهم... بأن يکونوا من المتقين الذين أذهب الله عنهم الرجس... فغاية هذا أن يکون هذا دعاء لهم بفعل المأمور وترک المحظور.»

مخالفت جدی از سوی وهابیت با مقوله تقیه
06/11/1397 - 16:32

نگاه وهابیت به احکام اسلامی، نگاهی همراه با تعصب و بدون ملاکات قرآنی است. از آن‌جا که وهابیت از قرآن به‌منزله تنظیم‌کننده عقاید، دور گشته، در تنظیم مبانی خود دچار دوگانگی و اشتباه شده است.

دیدگاه ابن‌تمیه درمورد سماع موتی
06/11/1397 - 16:00

ابن عبدالبر از پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حدیثی نقل می‌کند که فرمود: «مردی نیست که بر قبر برادر مؤمنش که در دنیا او را می‌شناخته بگذرد و بر او سلام دهد، مگر این‌که خداوند سلام او را به روح آن میت برساند و میت پاسخ سلام او را بدهد.»

صفحه‌ها