اعتقادات
وهابیان معاصر، این شبهه را مطرح کردهاند که امام علی (علیهالسلام) برای طلب امامت قیام نکرد، ولی حضرت فاطمه (علیهاالسلام) برای طلب فدک خروج کرد و این نشانه وجود تعارض در رفتار آنها است؛ درحالیکه آن دو وجود سراسر نور، در رویارویی و مقابله با غاصبان خلافت، رفتار برابر و یکسانی داشتهاند.
برخی از وهابیان معتقدند که علم غیب مربوط به آینده مخصوص خداوند متعال است در حالی که در روایات بخاری آمده که پیامبر اخبار از غیب دادهاند همانند نزول حضرت عیسی در زمان ظهور امام الزمان است.
برخلاف عقیده وهابیت، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) دارای علم غیب هستند و روایات فراوانی در صحیح مسلم، مؤید این ادعاست که از جمله، خبر دادن از قتل عمار، توسط فرقه باغیه و ... است.
استغاثه به بزرگان اسلام، از باورهای مسلمانان است که هموار بر آن تأکید داشتهاند؛ اهلسنت مالکی نیز با پایبندی به مبانی اسلامی، افزون بر مهر صحت بر استغاثه، به شدت در مقابل فرقه وهابیت ایستاده و این گروه را که منکر استغاثه است، خوارج خواندهاند.
متاسفانه، وهابیت در پرتوی اسم اهلسنت و جماعت، به دنبال انکار استغاثه و مشروعیت آن است؛ این در حالی است که علمای اهلسنت شافعی، همچون علامه قسطلانی، نووی و ... بر استغاثه، مهر صحت زده و بر آن تأکید دارند.
استغاثه به پیامبر (ص) و بزرگان دین، به عنوان عملی مرسوم در میان مسلمانان از جایگاه ویژهای برخوردار است که از سوی مسلمانان به ویژه علمای اهلسنت حنفی مورد تایید قرار گرفته است. این در حالی است که وهابیت منکر این اصل بوده و آن را کاری مشرکانه میپندارد.
یکی از مخاطبین بزرگوار صفحه طریقتنامه، ابراز داشت که استغاثه کننده به غیر خدا، علم غیب یا قدرت بر کارهای فوقبشری را به غیر خدا نسبت میدهد.این در حالی است که نه قدرت و نه علم غیب، مختص خداوند نیست و در دیگران نیز این امور بوده است.
وهابیت خواندن غیر خداوند را امری نامشروع و مشرکانه میداند و این در حالی است که مشروعیت خواندن غیر خداوند (مثل یا عبدالقادر گیلانی گفتن و یا یا علی گفتن و...) برخاسته از سنت بزرگان دین، سیره صحابه و کلام اندیشمندان جهان اسلام است.
وهابیت میگوید شیعیان به سنت و سیره پیامبر عمل نمیکنند و احکام اسلامی خود را از ائمه دریافت میکنند؛ پس مذهب تشیع از دایره اسلام خارج است، و این درحالی است که خود ائمه معصومین آشکارا فرمودهاند: ما هر چه روایت میکنیم، از حدیث و سنت رسول الله میگیریم و ما هرگز رأی شخصی خود را نمیگوییم.
پیامبر اکرم از ابتدای اعلام نبوت خویش، در جریان یوم الدار، امام علی را به عنوان جانشین خویش معرفی کرده است، اما برخی از مخالفین که تاب و تحمل قبول جایگاه امام علی را ندارند، به شبهاتی از جمله کم سن بودن امام علی دامن زدهاند، که شیعه با استناد به آیات قرآن به این شبهه پاسخ میدهد.
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است. که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان قرآنی دارد.
مساله مهدویت به گونهای است که مورد توجه مسلمانان بوده است. بنباز نیز به عنوان یکی از سردمداران فرقه وهابیت بر اصل مهدویت اعتراف کرده و نام او و نام پدر وی را همچون نام پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و پدر او میداند. این در حالی است که هم نام بودن پدر مهدی (علیهالسلام) با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) صحیح نیست.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه وسنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین دانستهاند. با این وجود برخی همچون قرضاوی، قفاری با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات نمودهاند.
وهابیت اصرار دارند که ابوطالب کافر از دنیا رفته و هر کس بگوید ابوطالب با ایمان بوده است، باید کشته شود!