سنت اهل بیت، جدای از سنت پیامبراکرم نیست
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شبکه کلمه وابسته به وهابیت، در کلیپی به نام «عمامههای فریب» با پخش سخنانی از یاسرالحبیب مدعی شد که شیعه اعتقادی به استمرار وحی دارد و دین را باید از ائمه بگیریم و در ادامه، برای مستند کردن این شبهه، روایتهای کتاب اصول کافی را به عنوان مدرک بیان کردند و گفتند که کتاب اصول کافی، شانزده هزار روایت دارد و فقط نود روایت آن از پیامبراکرم است، چرا؟ چون شیعه معتقد است ما دین را از امامان می گیریم، و پیامبر اکرم فقط برای بیست سه سال، وجودش نیاز بود و دین را ناقص رها کرده است و الان باید دین را از امامان بگیریم. در واقع وهابیت با تشویش اذهان و حربهای خاص، مدعی است که شیعیان، دین و احکام اسلام را از ائمه خود میگیرند، به دلیل آنکه ایشان را معصوم میدانند، بنابراین شیعیان به سنت پیامبر، عمل نمیکنند، پس از دایره اسلام خارج هستند.
جواب:
1- ای کاش کمی بررسی میکردید و روایتهای نقل شده از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را دقیق نگاه میکردید؛ بالغ بر هشتصد روایت است، نه نود تا ... و نکته مهم اینکه مابقی روایتها که نقل شده است، به تصریح خود اهل بیت، برگرفته از پیامبر اکرم میدانند. چند نمونه را بیان میکنیم:
الف: در روایتی به نقل از جابر، آمده است، به ابوجعفر امام باقر (علیهالسلام) گفتم: هر گاه برایم حدیثی میفرمایی، سند آن را نیز برایم ذکر نما. فرمود: «پدرم، از جدّم، از پیامبر خدا، از جبرئیل، از خداوند، مرا حدیث کرده است، و هر حدیثی که برای تو میگویم، با همین سند است.»[1] این روایت نشان میدهد که احادیث اهل بیت، از صحّت اصطلاحی نیز برخوردارند و همۀ آنها مسند و حلقههای زرین آن، همگی استوار و معتبرند.
ب: روایت دیگر از امام صادق (علیهالسلام) است؛ هشام بن سالم و حمّاد بن عثمان و دیگران، روایت کردهاند: از امام صادق شنیدیم که میفرماید: «حدیث من، حدیث پدرم است، و حدیث پدرم، حدیث جدّم، و حدیث جدّم، حدیث حسین، و حدیث حسین، حدیث حسن، و حدیث حسن، حدیث امیر مؤمنان، و حدیث امیر مؤمنان، حدیث پیامبر خدا، و حدیث پیامبر خدا، سخن خداوند است.»[2]
این روایت، مانند روایت پیشین میتواند، ناظر به مسئله اسناد باشد. در این صورت امام صادق (علیهالسلام) بر استواری و اعتبار و اتصال سلسله سند خود تا پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) تأکید ورزیده است. احتمال دیگر آن است که مقصود امام یکسانی نظر و رأی اهل بیت با پیامبر اکرم و همسانی رأی ایشان با اراده و فرمان الهی باشد. در هر دو صورت، این حدیث سرچشمه اهل بیت را همان سرچشمه حدیث پیامبر میداند و بدینسان حجّیت سخنان و سیره خاندان پیامبر را آشکارا بیان میکند.
ج: روایت دیگر، سخن امام کاظم (علیهالسلام) در جواب پرسش «خلف بن حماد» است که فرموده است: به خدا سوگند! من به تو جز از جانب پیامبر خدا و او از جبرئیل از خدواند عزیز جلیل خبر نمیدهم.[3]
د: این رشته همچنان ادامه دارد و امام رضا (علیهالسلام) با بیانی کلّی دربارۀ سخنان همۀ اهل بیت و خطاب به «یونس بن عبدالرحمان»، راوی و شاگرد فرزانه خویش میفرماید: ما اگر حدیثى بیان میکنیم، سازگار با قرآن و موافق با سنّت مىگوییم؛ ما از خدا و پیامبر او حدیث مىکنیم و نمىگوییم: «فلان و بهمان گفت» تا سخنمان متناقض باشد. سخن آخرین فرد ما، همانند سخن نخستین فرد ما است و سخن نخستین فرد ما، مؤیّد سخن آخرین ما است.[4]
قابل توجه محققین و کسانیکه فکر میکنند شیعه به خاطر کم نقل کردن و بیتوجهی به احادیث پیامبر اکرم، از سنت پیامبر جداهستند، بد نیست بدانند موسسه دارالحدیث، کتاب بزرگی در چندین جلد با نام «حِکم النبی الاعظم» یعنی حکمت نامه پیامبر اعظم، دارد که هزار حدیث شیعه و سنی را از پیامبراکرم در کنار هم آورده است؛ شبیه این کار را هم بنیاد پزوهشهای آستان قدس رضوی دارد.
(تمام مطالب مذکور برگرفته از مکاتبه بین نویسنده و حجت الاسلام والمسلمین «عبدالهادی مسعودی خمینی» قائم مقام دانشگاه قرآن و حدیث است.)
نتیجه:
کتب ما روایاتی را در باب علوم رسول خدا و چگونگی تعلیم و انتقال آن علوم به امام علی (علیهالسلام) و ائمه بعد از آن بیان میکند که حاکی از این است که ائمه، کتب و علومی را که حاوی سیره و سنت و روایات رسول اکرم است، به یکدیگر انتقال میدادند؛ مانند این روایت: رسول خدا به حضرت علی فرمودند: آنچه بر تو املاء میکنم، بنویس؛ حضرت علی عرض کرد: ای رسول خدا! آیا میترسی فراموشم گردد؟ نبی مکرم اسلام فرمودند: من از فراموشی تو بیمناک نیستم. من از خدا خواستهام تو را نگه دارد و چیزی را فراموشت نگرداند، ولی برای شریکانت بنویس؛ امام میگوید: گفتم شرکای من چه کسانی هستند، ای رسول خدا!؟ پیامبر فرمودند: امامان از فرزندانت.[5]
با این حساب، شبهه فاصله زمانی در نقل روایت بین پیامببر اکرم و امامان هم حل میشود. همچنین محدثان و فقیهان مکتب تشیع، روایاتشان را مستقیماً از امامان اهل بیت (علیهمالسلام) گرفتهاند، چون امامان ما نیز آشکارا فرمودهاند: ما هرچه روایت میکنیم، از حدیث و سنت رسول الله میگیریم.[6] پس در واقع، ما شیعیان، سنت پیامبر را از اهل بیت دریافت میکنیم و به آن عمل میکنیم؛ چون شخصی از امام صادق (علیهالسلام) مسأله پرسید و پس از دریافت پاسخ خود گفت: اگر مساله چنین و چنان باشد، نظر شما درباره آن چیست؟ امام فرمود: آنچه من به تو پاسخ دادم از رسول خدا بود، ما از پیش خود چیزی نمیگوییم.[7]
نویسنده: مصطفی پورصدوقی
پینوشت:
[1]. مستدرك سفينة البحار، نمازی، شيخ علی شاهرودی (متوفای 1405 هـ. ق) مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، ج2، ص237.
«قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِی الباقِرِ: إذا حَدَّثتَنی بِحَدیثٍ فَأَسنِدهُ لی. فَقالَ: حَدَّثَنی أبی، عَن جَدّی، عَن رَسولِ اللّهِ، عَن جَبرَئیلَ، عَنِ اللّهِ، و کلُّ ما اُحَدِّثُک بِهذَا الإِسنادِ..»
[2]. كافی- ط الاسلامية، كلينی، ج1، ص53، ح14، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد.
«سَمِعنا أبا عَبدِ اللّهِ یَقولُ: حَدیثی حَدیثُ أبی، و حَدیثُ أبی حَدیثُ جَدّی، و حَدیثُ جَدّی حَدیثُ الحُسَینِ، و حَدیثُ الحُسَینِ حَدیثُ الحَسَنِ، و حَدیثُ الحَسَنِ حَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ، و حَدیثُ أمیرِ المُؤمِنینَ حَدیثُ رَسولِ اللّهِ، و حَدیثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ الله.»
[3].كافی- ط الاسلامية، كلينی، محقق/مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج3، ص92، الی 94، ح1.
«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ وَ رَوَاهُ أَحْمَدُ أَيْضاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ الْكُوفِيِّ...فَبَكَيْتُ فَلَمَّا سَكَنَ بُكَائِي قَالَ مَا أَبْكَاكَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ كَانَ يُحْسِنُ هَذَا غَيْرُكَ قَالَ فَرَفَعَ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ وَ اللَّهِ إِنِّي مَا أُخْبِرُكَ إِلَّا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»
[4]. التعليقة على إختيار معرفة الرّجال، سيّد محمّدباقر حسيني استرآبادی، محقق: سيد مهدی رجائی، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهمالسلام لإحياء التراث، قم، ج2، ص490.
«فَإِنَّا إِنْ تَحَدَّثْنَا حَدَّثْنَا بِمُوَافَقَةِ الْقُرْآنِ وَ مُوَافَقَةِ السُّنَّةِ، إِنَّا عَنِ اللَّهِ وَ عَنْ رَسُولِهِ نُحَدِّثُ، وَ لَا نَقُولُ قَالَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَیَتَنَاقَضَ کَلَامُنَا إِنَّ ـ کَلَامَ آخِرِنَا مِثْلُ کَلَامِ أَوَّلِنَا وَ کَلَامَ أَوَّلِنَا، وَ کَلَامَ أَوَّلِنَا مُصادِقٌ لکلامِ آخِرِنَا.»
[5]. قندوزی، ينابيع المودة لذوی القربى، تحقيق: سيد علی جمال أشرف حسينی، أسوه، دار الأسوة للطباعة والنشر، 1416ق، ج1، ص73.
«الباب الثالث: في بيان أن دوام الدنيا بدوام أهل بيته: وبيان انهم سبب لنزول المطر والنعمة وبيان فضائلهم.» «ولكن أكتب لشركائك قال: قلت: ومن شركائي يا نبي الله؟ وبهم يصرف الله عن الناس البلاء، وبهم تنزل الرحمة من السماء...»
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد(ص)، محمد بن حسن صفارقمی، محقق: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى، نشر مكتبة آيةالله مرعشی نجفی، قم، 1404ق، ج1، ص167-168، ح22.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع اكْتُبْ مَا أُمْلِي عَلَيْكَ قَالَ عَلِيٌّ ع يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ تَخَافُ النِّسْيَانَ قَالَ لَسْتُ أَخَافُ عَلَيْكَ النِّسْيَانَ وَ قَدْ دَعَوْتُ اللَّهَ لَكَ أَنْ يَحْفَظَكَ فَلَا يَنْسَاكَ لَكِنِ اكْتُبْ لِشُرَكَائِكَ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ شُرَكَائِي يَا نَبِيَّ اللَّهِ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِكَ بِهِمْ يُسْقَى أُمَّتِي الْغَيْثَ وَ بِهِمْ يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ بِهِمْ يُصْرَفُ الْبَلَاءُ عَنْهُمْ وَ بِهِمْ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ مِنَ السَّمَاءِ وَ هَذَا أَوَّلُهُمْ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى الْحَسَنِ ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى الْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِكَ.»
شیخ طوسى، الأمالی، دار الثقافة، قم، 1414ق، ص441، ح46.
«وَ قَدْ دَعَوْتُ اللَّهَ لَكَ يُحَفِّظُكَ وَ لَا يُنْسِيكَ، وَ لَكِنِ اكْتُبْ لِشُرَكَائِكَ.قُلْتُ: وَ مَنْ شُرَكَائِي يَا نَبِيَّ اللَّهِ قَالَ: الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِك...»
[6]. کتاب مرزدار مکتب اهل بیت «سیری در احوال وافکار و آثار مرحوم علامه عسکری(ره)»، محمد باقر ادیبی لاریجانی، انتشارات دانشکده اصول الدین، 1387ش،ص215
[7]. کافی، کلینی، ط الاسلامیه، ج1، ص58، ح21، الطبعة الثالثة 1388 ه، ناشر: دار الكتب الاسلامية مرتضى آخوندی تهران - بازار سلطاني.
«علي، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن قتيبة قال: سأل رجل أبا عبد الله عليه السلام عن مسألة فأجابه فيها، فقال الرجل: أرأيت إن كان كذا وكذا ما يكون القول فيها؟ فقال له: مه ما أجبتك فيه من شئ فهو عن رسول الله صلى الله عليه وآله لسنا من: "أرأيت فی شیء" في شیء.»
افزودن نظر جدید