سلفیت
ابن تیمیه کتاب «منهاج السنه» را به درخواست عدهای در رد منهاج الکرامه علامه حلی نگاشته است، او از هر راهی استفاده کرده که استدلالات محکم علامه را مخدوش کند؛ او با تکذیب و اتهامات ناروا قصد رد کردن دلایل را دارد، در سخنی عجیب میگوید: اصول دین شیعیان چهارتاست؛ توحید، عدل، نبوت، و امامت، که امامت آخرین اصل دین آنهاست.
اسلام در دهههای اخیر رو به گسترش و رشد بود. جوامع غربی برای جلوگیری از رشد اسلام، طرح اسلام هراسی را اجرا کردند. اسلام هراسی به دست گروههای تکفیری اجرا شد و صدمات زیادی به اسلام و مسلمانان وارد شد.
وهابیت مدعیاند به این که نوعی قرائت از اسلام حقیقی هستند. و این در حالیاست که حاشیههای فراوان و تفسیرهای سلیقهای اصل اسلام را تهدید میکند. مشکل ما اسلام نصّ (حقیقی) نیست، مشکل ما فتواها و نظرات غلوّآمیزی است که معلول منفعت طلبیها ، شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی دوره های مختلف تاریخی بوده است
ابن تیمیه میگوید زمانی فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) درخواستی کرد و او به فاطمه خواستهاش را نداد، پس ابوبکر، خلیفه پیامبر نیز میتواند خواسته ایشان را برآورده نکند؛ ابوبکر به کسی در طول عمرش ظلم نکرده و فاطمه هم معصوم نیست که هر چه بخواهد حقش باشد.
سر سلسله وهابیت برای دست پیش گرفتن در مقابل همه لکههای ننگی که به واسطه تفکر الحادی خود نسبت به مسلمانان روا داشته، شیعیان را بدترین طایفه منسوب به کعبه و قبله دانسته است.
ابن تیمیه شهادت دادن خدا و رسول را بر انفاقهای ابوبکر بدون ذکر سند، دلیل میآورد، که این سخن حقیقت ندارد و در مورد انفاقهای ابوبکر تنها چیزی که آمده است این است که او دو شتر به پیامبر اکرم در هنگام هجرت از مکه به مدینه داد که با شرط گرفتن ثمن آن مورد پذیرش پیامبر قرار گرفت و انفاقهای دیگری که به او نسبت دادهاند، با وضعیت معیشتی او و پدرش قبل از بعثت منافات دارد.
امام جماعت مسجدالحرام در شبکه بی بی سی: ... و اگر ما نسبت به کافر شماردن مردم عادی و عوام شیعه مردد باشیم، اما در کافر دانستن همه علما و مراجع شیعه هیچ تردیدی نداریم.
ابنتیمیه حرّانی که در راستای پیروی از سیره بنیامیه، مبنی بر کاستن از جایگاه والای اهلبیت (علیهم السّلام) کوششی مستمر، امّا بیثمر دارد به حزن حضرت زهرا (علیها السّلام) در فراق پدر بزرگوارش اعتراض و آن را مورد نکوهش قرار داده و گفته بر فرض هم بنا باشد این حزن ممدوح باشد به حزن ابوبکر در غار برای پیامبر نمیرسد.
ابن تیمیه در ظاهر به فضایل حضرت زهرا (سلامالله علیها) اعتراف میکند ولی سخنانی میگوید که لازمهاش اعتقاد به عصمت برخی از صحابه یا رفع قلم در مورد این افراد است، و رضایت خداوند را همواره برای آنان پابرجا میداند، ابن جوزی درباره این تفکر و قائلش میگوید: آنان نام عالم بر خود نهادهاند و اعتقادشان کج فهمی است.
متاسفانه برخی مفتیان تندرو در عربستان بدون در نظر گرفتن مصالح اسلامی و ایجاد وحدت در مشترکات در فتاوی خود بحث جهاد با شیعه را مطرح میکنند!
ابن تیمیه میگوید: حضرت زهرا وصیت نکرده است که او را شبانه دفن کنند و کسی بر او نماز نخواند، اگر چنین وصیتی هم میکرد، نباید به آن عمل میشد، چون نماز خواندن مسلمانان بر او به نفعش بود؛ جواب او این است که در کتب صحیح اهل سنت نیز دفن شبانه و نماز نخواندن خلیفه بیان شده است، ...
اهل سنت در تکفیر دیگران احتیاط میکنند. تقی الدین سبکی به صراحت میگوید: مومن حکم به کفر کسی که شهادتین بر زبانش جاری کند، نمیکند. اما ابن تیمیه به صراحت اعلام میکند که افزون بر شهادتین، انجام اعمال عبادی نیز لازم است، بنابراین اگر کسی نماز نخواند، تکفیر میشود.
ناصرالدین البانی» با ابراز تأسف نسبت به بارگاه نبوی در ییشنهادی به دولت آل سعود میگوید: «به اعتقاد من، اگر دولت سعودی میخواهد داعی توحید داشته باشد، باید گنبد سبز بر روی قبر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را به حالت سابقش برگرداند!
سلف در نزد مسلمانان به معنای گذشتگان صالح است و ابن تیمیه معتقد است صحابه، تابعین و تابع تابعین از منابع شریعت هستند؛ اما در عمل ابن تیمیه دوگانگی وجود دارد، که ناشی از این است که او خود معتقد به سلفیت نیست، بلکه به بهانه سلفیت و تمسک به عمل صحابه میخواهد عقاید باطل خود را منطقی جلوه داده و به همه بقبولاند.