دوگانگی ابن تیمیه در برخورد با سلف

  • 1396/10/26 - 11:01
سلف در نزد مسلمانان به معنای گذشتگان صالح است و ابن تیمیه معتقد است صحابه، تابعین و تابع تابعین از منابع شریعت هستند؛ اما در عمل ابن تیمیه دوگانگی وجود دارد، که ناشی از این است که او خود معتقد به سلفیت نیست، بلکه به بهانه سلفیت و تمسک به عمل صحابه می‌خواهد عقاید باطل خود را منطقی جلوه داده و به همه بقبولاند.

سلف در نزد مسلمانان به معنای گذشتگان صالح است که برای آیندگان مایه افتخار و سربلندی بوده‌اند؛ ابن تیمیه در قرن هشتم هجری در معنای سلف بدعت ایجاد کرد و صحابه، تابعین و تابع تابعین را از منابع شریعت قرار داد و به این ترتیب منابع تشریع را از دو مورد (قرآن و سنت) به سه مورد افزایش داد. ابن تیمیه در این باره گفت: «احکام الهی از سه راه ثابت می‌شود: کتاب خدا، سنت پیامبر، و آن‌چه نخستین مسلمانان به آن عمل کرده‌اند و تمسک به غیر از این اصول سه‌گانه برای اثبات حکم شرعی جایز نیست.»[1]
او که احکام و رفتار مسلمانان سه قرن نخست اسلام را جزء منابع شریعت می‌داند، در بعضی مواقع خلاف نظرش سخن می‌گوید. او در مورد وقایع اتفاق افتاده پس از پیامبر اکرم چنین می‌گوید: «آن‌چه ذکر شده در مورد قسم خوردن حضرت زهرا، به این‌که او با ابوبکر سخن نمی‌گوید و مصاحبت نمی‌کند تا این‌که پیامبر اکرم را ملاقات کند (پس از رحلت)، و از مصائبی که بر او آمده نزد پیامبر شکایت می‌کند.» ابن تیمیه این قسمت از تاریخ را رد می‌کند و می‌گوید: «شایسته نیست که فاطمه چنین سخنی بگوید.»[2] و با آیه و روایت نبوی می‌گوید شکایت را باید نزد خداوند ببرد، نه نزد پیامبر.
حال سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا تاریخ را با آیات می‌توان سنجید و هر آن‌چه مخالف آیات تشخیص دادیم، می‌توان نفی کرد و گفت چنین اتفاق نیفتاده، یا این‌که می‌توان به عمل مسلمانان صدر اسلام، تمسک کرد؟!
او اگر معتقد به سلف بود، به جای این اعتقاد باید می‌پذیرفت که می‌توان به غیر خدا، از جمله پیامبر، حتی پس از رحلت نیز می‌توان شکایت (استغاثه) کرد.
این دوگانگی که در اعتقاد ابن تیمیه وجود دارد، ناشی از این است که او خود معتقد به سلفیت نیست، بلکه به بهانه سلفیت و تمسک به عمل صحابه و مسلمانان سه قرن اول اسلامی، می‌خواهد عقاید باطل خود را منطقی جلوه داده و به همه بقبولاند.

پی‌نوشت:

[1]. «سلف در نزد مسلمانان و ابن تیمیه»
«ابن تیمیه و جعل اصطلاح «سلف»»
«واژه‌ی سلف در منابع دینی»
[2]. «مَا ذَكَرَهُ مِنْ حَلِفِهَا أَنَّهَا لَا تُكَلِّمُهُ وَلَا صَاحِبَهُ حَتَّى تَلْقَى أَبَاهَا وَتَشْتَكِيَ إِلَيْهِ، أَمْرٌ لَا يَلِيقُ أَنْ يُذْكَرَ عَنْ فَاطِمَةَ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا -؛ فَإِنَّ الشَّكْوَى إِنَّمَا تَكُونُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى، كَمَا قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ: (إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ) [سُورَةِ يُوسُفَ: 86]، وَفِي دُعَاءِ مُوسَى - عَلَيْهِ السَّلَامُ - اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ، وَإِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَأَنْتَ الْمُسْتَعَانُ، وَبِكَ الْمُسْتَغَاثُ، وَعَلَيْكَ التُّكْلَانُ. «وَقَالَ النَّبِيُّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - لِابْنِ عَبَّاسٍ: " إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ، وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ» " الْحَدِيثُ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ - فِي: سُنَنِ التِّرْمِذِيِّ (كِتَابُ صِفَةِ الْقِيَامَةِ، بَابٌ رَقْمُ 22) وَقَالَ التِّرْمِذِيُّ: " هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ ". وَأَوَّلُهُ فِيهِ: " «يَا غُلَامُ إِنِّي أُعَلِّمُكَ كَلِمَاتٍ: احْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ» . . . الْحَدِيثَ، وَهُوَ فِي الْمُسْنَدِ: ...، وَلَمْ يَقُلْ: سَلْنِي وَلَا اسْتَعِنْ بِي.» منهاج السنة النبوية، ابن تيميه، ج4، ص244.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.