بهائیت
رهبران و پیروان فرقهی بهائیت از ابتدای تشکیل این فرقه تا کنون، به جاسوسی برای بیگانگان پرداختهاند. شاید اسناد به جا مانده از لانهی جاسوسی آمریکا در ایران که پرده از این روابط شوم برمیدارد، تنها یکی از هزاران اسناد این همکاریها باشد. در زمان فعلی نیز، برخی از بهائیان بازداشت شده، به جاسوسی خود برای بیگانگان، اعتراف کردهاند.
بهائیت و تصوف دارای آموزههای انحرافی بسیاری هستند؛ خداانگاری بزرگان، یکی از این آموزههاست که به هیچ وجهی با آموزههای اسلامی سازگار نیست.
در روزهایی که حکام خائن عرب، پشت فلسطین را خالی کردند، مردم غیور یمن هم در کنار فلسطین ماند.
یکی از اشکالات وارده بر انجمن حجتیّه این است که رهبران انجمن حجتیّه معتقدند باید ظلم زیاد شود تا حضرت مهدی عجّلاللهفرجه ظهور فرمایند؛ اما رهبران و طرفداران انجمن میگویند اگر ما بر این عقیده بودیم، باید اجازه میدادیم تا بهائیت آزادانه فعالیت کند. در پاسخ میگوییم شاید برخی از آنان قائل به این نظریه نباشند؛ اما خواسته یا ناخواسته حاصل تفکرشان چیزی جز این نبوده است.
اعضای انجمن حجتیه، اعتقادی به مبارزه با رژیم سفاک و خونریز پهلوی نداشتند و با شعار «جدایی دین از سیاست» نیروی خود را صرف عوامل کم اهمیت کرده و از مبارزه با اصل و ریشه فساد غافل ماند و به همین جهت مورد استقبال دربار و حکومت پهلوی قرار گرفت.
با وجود اینکه رهبران انجمن حجتیه، هدف از تأسیس انجمن را مبارزه با فرقه بهائیت اعلام کرده بودند، اما این مبارزه، کلیت نداشت و فقط محدود به یک قلمرو خاص (مبارزه علمی) بود؛ زیرا در زمان حکومت پهلوی، بسیاری از پستهای اساسی و کلیدی حکومت، مانند وزارتخانهها در تسلط وزرای بهائی بود، اما با این وجود، رهبران و طرفداران انجمن حجتیه، هیچ موضعی در قبال اقدامات حکومت پهلوی و انتصاب افراد بهائی در پستهای اساسی کشور نمیگرفتند.
انجمن خیریه حجتیه مهدویه، در سال 1335 تأسیس شد. این انجمن، اساسنامهای داشت و از جمله مواد اساسنامه این بود که انجمن، به هیچ وجه در امور سیاسی، مداخله نخواهد داشت و به همین دلیل بود که در مقابله با جریان بهائیت که یک جریان کاملاً سیاسی بود ناکام ماند.
یکی از گروههایی که در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروهی به نام «انجمن حجتیه» است. مهمترین و آشکارترین فعالیت انجمن، قبل از انقلاب، مبارزه با بهائیت بود. مبارزه با بهائیت، فلسفه وجودی انجمن را شکل میداد؛ با وجود اینکه بهائیت یک پدیده سیاسی و شبه جاسوسی بود و متقابلاً یکی از راههای مبارزه با آن، برخورد سیاسی بود؛ اما انجمن حجتیه هیچ اعتقادی به دخالت در امور سیاسی نداشت.
یکی از گروههایی که در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه «انجمن حجتیه» است که مخالف «نهضت و انقلاب مردم ایران علیه حکومت طاغوت» بود؛ این مخالفت ناشی از این تفکر بود که انجمن، ورود به عرصه سیاست در زمان غیبت امام عصر (عج) را غلط و موجب لطمه به دین میدانست و معتقد بود که فقط امام معصوم میتواند وارد این عرصه شود.
طبق اعتقاد اعضای انجمن حجتیه، انسان منتظر، انسانی صبور است که باید در مقابل ظلم برای لو نرفتن و پیشبرد کارهای خویش، تقیه را پیشه خود سازد. متأسفانه به تبع این نگرش و اعتقاد به تقیه، آنها مخالف هر نوع قیام در دوران غیبتاند؛ زیرا معتقدند قیام در زمان غیبت، ممکن است باعث تلف شدن نیروها گردد.
انجمن حجّتیه، یک تشکل مذهبی ویژه است که با هدف مبارزه با بهائیت از اواسط سال 1330 در تهران و سپس سایر شهرها پدید آمد. از جمله مبانی انحرافی این جریان میتوان به قراردادن مرجعیت به جای ولایت، جدایی دین از سیاست، مخالفت با تشکیل حکوکت اسلامی و... اشاره کرد.
یکی از فعالیتهای ضد وحدت و جاهلانه انجمن حجتیه که به حق، کمر دین و مکتب اهل بیت (ع) را میشکند و موجب کشته شدن شمار زیادی از شیعیان شده است، تلاش در احیاء جشن روز نهم ربیع الاول است؛ در حالیکه اتحاد امت اسلامی از خاستگاههای فکری، نظری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی برخوردار است و همواره مورد تأکید امامین انقلاب بوده است.
«انجمن حجتیه» در شمار جریانهای استعماری یا در جهت منافع استعمار و استکبار است؛ ازجمله رویه آنها، بیاعتقادی رهبران آن به تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور است. یک دلیل ابتدایی که میتواند این مبنای انجمن حجتیه را باطل کند، این است: ازآنجاییکه دین اسلام مجموعهای کامل از قوانین و بایدها و نبایدهای مربوط به همه ابعاد زندگی انسان است و اجرای این حجم وسیع از احکام و قوانین اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، قضایی، نظامی و خانوادگی اسلام بدون تشکیلات حکومتی میسر نیست؛ رئیس این تشکیلات هم یک جاهل و ناآگاه به اسلام نمیتواند باشد.