تفرقه هدف استعمار
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ در دهه 1980 میلادی، با ظهور گروه های شیعه مثل «حزب الدعوة» و «سازمان عمل اسلامی» و جنبش «الجیش المهدی» در عراق و «سازمان انقلاب اسلامی» و «جزیرة العرب» و «حزب الله حجاز» در عربستان و فعالیتهای شیعیان در کشورهای کویت، بحرین، عمان و امارات متّحده و همچنین ناآرامیهای استانهای شرق عربستان، موج بیداری جوامع اسلامی آغاز گردید. هرچند که تلاش بیوقفه استعمار در حذف ارزشهای اسلامی و ترویج فرهنگ غرب در جوامع اسلامی نیز وجود داشت.
بدین ترتیب جنگ ایدئولوژیها به وقوع پیوست و از آنجایی که مواجهه با شیعه که با تبعیت از مراجع تقلید خود، حتّی حاکمیت را مجبور به عقب نشینی میکرد، دشمنان شیعه را به فکر تضعیف رابطه مراجع و امّت وا داشت.
از طرفی هم شکلگیری تفکّر جهان تک قطبی در ذهن استعمارگران، سبب شد تا ملتهای مسلمان را تحت کنترل خود در بیاورند و در این راستا در منطقه خاورمیانه به جهت اهمیت ویژه این منطقه، آنها را وا داشت که با برپایی جنگ نرم و فیزیکی، قوای مسلمانان را تحلیل کنند.
نتایج، گویای این است که اهداف قدرت نرم استعمار برای مقابله با موج بیداری اسلامی در این موارد خلاصه میشود:
- ایجاد تفرقه و خودباختگی جامعه اسلامی به جهت مقایسه زندگی مسلمانان با زندگی پیشرفته اروپائیان.
- دینگریزی با اشاعه اندیشه ناسیونالیسم و ایجاد ذهنیت بدبینی نسبت به الگوهای دینی و اشاعه رسومات مذهبی غیر مشروع و نامتعارف در میان مسلمانان.
- خلط تشیع با خرافات و مادّیگرایی و اقامه جنبشهای اختلاف برانگیز.
همگی این اهداف به جهت ایجاد اختلاف بین شیعه است؛ زیرا اختلاف بین شیعیان باعث عمیقتر شدن اختلاف بین شیعه و سنی خواهد شد. به عنوان نمونه میتوان از این جنبشها در تشیع، به شیعه انگلیسی یاد کرد. ایشان بر امور اختلاف برانگیزی همچون قمه زنی، در عزاداری امام حسین (علیهالسلام)، سب خلفا و برائت جستن شیعه و سنّی از یکدیگر، برپایی جشن عید الزهرا، دهه محسنیه و غیر آن، تاکید دارند.
در صورتیکه به تصریح آیات قرآن، کسیکه اصول اعتقادی توحید، نبوّت و معاد را بپذیرد، در جمع امّت واحد اسلامی قرار گرفته و موظف به رعایت وحدت است و علاوه بر بررسی آیات، با بررسی سندی و متنی، بطلان روایاتی که جواز امور مذکور از آن استنباط شده و همچنین بدعت قمه زنی که متولد سه چهار سده اخیر است به اثبات رسیده است.
لذا باید به تبیین مصادیق رفتاری نوظهور شیعه انگلیسی پرداخته شود و با تمسک به قدرت نرم و اصول اعتقادی و رفتاری ناب شیعه، به مقابله با این پدیده نوظهور اقدام شود.
غربیها متوجّه این نکته شدهاند که برای استمرار سلطه خود بر مسلمانان، باید آنها را نسبت به ارزشها و اصول و مبانی فرهنگ اسلامی بیتفاوت کرده و مظاهر فرهنگی خود را بر آنها دیکته کنند.
بدین ترتیب، تلاش برای بیگانه کردن آنان از فرهنگ و هویّت اسلامی خویش آغاز گردید و با رواج اندیشه قومیّت پرستی، ملیّت پرستی و همچنین سیاست تشدید نزاعهای مذهبی شیعه و سنّی و نیز قطعه قطعه کردن سرزمین اسلامی به کشورهای کوچک، همه به مبارزه با آن اندیشه ریشه کن کننده استعمار، یعنی (اتّحاد اسلامی) پرداختند.[1]
بيگانگان همواره در اين فكر هستند كه مقدسات را از مسلمانان بگيرند تا بر آنان سلطه يابند. زمانى «ويليام گلادستون» بنيانگذار استعمار انگليس، قرآن را به زمين مىزند و اعلام مىكند كه تا اين كتاب هست، نفوذ ما در ميان مسلمانان محال است.[2]
«ناپلئون بناپارت» نيز اذعان مىكرد كه اگر مسلمانان به آموزهها و دستورات قرآنشان عمل كنند، هرگز روى ذلت و خوارى نخواهند ديد، مگر آنكه ما در ميان آنها و قرآن جدايى بيفكنيم؛ ايجاد تفرقه بين مسلمانان، از خواستههاى ديرينه مخالفان اسلام و دولتهاى استكبارى بوده است و جلوههاى گوناگونى دارد.[3]
پینوشت:
[1]. مطهری، مرتضی، نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، تهران: انتشارات صدرا، 1376.
[2]. علل پيشرفت اسلام وانحطاط مسلمين، زینالعابدین قربانیلاهیجی، ص433..
[3]. ر.ك: قرآن در آیينه بزرگان، سیدمصطفی علوی، ص1.
Add new comment