راه نقلى، در دسترس عموم
اكنون كه سخن از «راه نقلى» به ميان آمد، مناسب است برخى نكات ديگر را نيز در اين باره متذكر گرديم.
پس از رسيدن به اين نتيجه كه براى نيل به هدف اعلاى انسانى، يعنى قرب به خداى متعال، راهى صحيح وجود دارد و اين چيزى است كه فطرت بشر طالب آن است و تلاش تمامى انبيا(عليهم السلام) نيز رساندن بشر به اين مقصد بوده است، اين سؤال مطرح مىشود كه اين راه چيست و چه ويژگىهايى دارد؟ پاسخ كلى اين سؤال اين است كه راه، همان است كه خداوند به آن امر فرموده و پيامبران را براى نشان دادن آن مبعوث گردانيده است.
اين مطلب ثابت و مسلّم است كه خداى متعال بيش از خود ما كمال و سعادت ما را مىخواهد و از هر انسان ديگرى به ما نزديكتر و مهربانتر است. محبت خداوند به ما از محبت مادر به فرزند خويش بيشتر است و محبت مادر تنها پرتوى محدود و اندك از محبت بىكران الهى است. در واقع، علت بعثت انبيا همين شدت محبتى است كه خداى متعال به انسانها داشته است. به عبارت ديگر، محبت الهى اقتضا مىكند كه نزديكترين راه رسيدن به كمال را به بهترين وجه ممكن براى مردم بيان كند و در اختيار آنان قرار دهد.
بنابراين از يك سو محبت خداى متعال به بندگانش اقتضا كرده كه عزيزترين مخلوقات و بندگانش را براى هدايت و دستگيرى آنان مبعوث فرمايد. از سوى ديگر نيز انبياى الهى هرگونه رنج و خطرى را متحمل گرديده و به جان خريدهاند تا بهترين و نزديكترين راه به «مقصد خلقت» را كه همان «قرب الى الله» است به بشر معرفى كنند.
در حقيقت آيا مىتوان تصور كرد كه خداى متعال با آن رحمت بىانتها و محبت بىكرانى كه به بندگان خويش دارد، از نشان دادن بهترين و كوتاهترين راه نيل به مقصدِ خلقتْ بخل ورزيده باشد؟! به راستى چه چيز مانع آن مىشود كه خداوند چنين راهى را به بندگان خويش نشان دهد؟ قطعاً چنين احتمالى وجود ندارد كه خداى متعال نسبت به بيان چنين راهى براى انسانها بخل ورزيده و مضايقه كرده باشد و يا آن را جزو اسرار قرار داده و تنها براى برخى افراد خاص ذخيره كرده باشد.
البته ترديدى نيست كه معارف الهى داراى مراتب مختلفى است و هر كس ظرفيت درك هر معرفتى را ندارد. اين مطلبى است كه در جاى خود محفوظ و مسلّم است؛ ولى نسبت به مراتب مختلف كمال، هدايت و ارائه طريق از جانب خداوند بايد به گونهاى باشد كه هر كس بتواند به هر درجه و مرتبهاى كه ظرفيت آن را دارد، برسد. از اين رو خداى متعال نيز هدايتش به گونهاى است كه هر كس به فراخور ظرفيت واستعداد خود مىتواند از آن بهره ببرد و همانطور كه گفتيم، در اين جهت هيچ بخلى از جانب خداوند تصور نمىشود.
از سوى ديگر انبياى الهى نيز كه از جانب خداوند براى رساندن اين هدايتْ مأمور شدهاند معصوم هستند و در ابلاغ اين پيام هيچ خللى از ناحيه آنان وارد نشده است. اينگونه نبوده است كه انبيا برخى پيامهاى الهى را به سبب روابط دوستانه و خويشاوندى به برخى افراد خاص اختصاص داده و ديگران را محروم كرده باشند! البته در اين مورد نيز تأكيد مىكنيم كه انبياى الهى نمىتوانستند كُنْهِ هر پيامى را در اختيار هر كسى قرار دهند و خود فرمودهاند:
اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبِياءِ نُكَلِّمُ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ؛(1) ما گروه پيامبران با مردم به اندازه عقل هايشان سخن مى گوييم.
با اين همه، چنين نيست كه پيامبران راههاى قرب الى الله را از توده و عموم مردم دريغ داشته باشند، بلكه مطالب را به صورتى بيان كردهاند كه هر كس به اندازه فهم خود از آنها استفاده كند. به عبارت ديگر، راه را به گونهاى نشان دادهاند كه هر كس بسته به توان و همت خويش بتواند گامهايى در آن بردارد. طبعاً هر كس همت بيشتر و عالىترى دارد، در اين راه بيشتر پيش مىرود و به نتايج و مدارج عالىتر و ارزشمندترى مىرسد و آنها كه همت كمترى دارند به كمالات پايينتر و كمترى نايل مىشوند. سرّ اينكه در قرآن و روايات اصطلاحاً مضامين «متشابه» وجود دارد و يا گفته مىشود كه ظاهر وباطن (و حتى چند بطن) دارند همين است كه افراد واجد صلاحيت بتوانند از بطون و معارف عميق و عالى آنها استفاده كنند و كسانى كه در مراتب پايينترى هستند از ظواهر استفاده كنند و راههايى را كه مناسب با خودشان است فرا گيرند. در هر صورت، چنان نيست كه خداى متعال و انبيا و اولياى دين در نشان دادن كوتاهترين و بهترين راه وصول به مقصد نهايى بخل ورزيده يا كوتاهى كرده باشند.
پاورقی ها * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
1. بحارالانوار، ج 2، ص 242، باب 29، روايت 35.