احکام بهائی
سایت آیین بهائی در یکی از مقالات خود، به بررسی نهی پیشوایان بهائی از غیبت پرداخت. آری؛ هرچند که برای غیبت قُبحی ذاتی و عقلی متصور است و خداوند متعال در قرآن، از آن به خوردن گوشت برادر مرده تعبیر نموده است؛ اما چگونه پیشوایان بهائی به عنوان مظاهر غیبت و بدگویی میتوانند توصیه به پرهیز از آن داشته باشند؟!
مبلّغان بهائی با انتشار جملهای از سومین پیشوای بهائیت در خصوص جواز «ازدواج برادرزاده» و رجوع حکم تکمیلی آن به بیتالعدل مدعی شدند عدم ذکر «با»، به معنای حرمت ازدواج با محارم است. این ادعا در حالیست که با ضمیمهی این پاسخ شوقی افندی به دیگر اظهارات سرکردگان بهائی، چیزی جز جواز ازدواج با تمامی محارم، غیر از زن پدر به دست نمیآید.
کانالهای تلگرامی بهائی، با اقدام به انتشار ویدیوئی که در آن آیتالله مجتهدی به بیان برخی تفاوتهای میان زن و مرد پرداخته بود، تلاش برای برانگیختن احساسات زنان مسلمان داشتهاند. این در حالیست که پیامبرخواندهی بهائیت با اعتقاد به برتری جنس ذکور و همچنین تبعیض در میزان توارث، اساس شعار تساوی زن و مرد در این فرقه را نقض کرده است.
بهائیان مدعیاند بسیار پیش از آنکه اعلامیهی جهانی حقوق کودک در سازمان ملل تصویب شود، پیشوایان آنان به بیان حقوق کودکان پرداختهاند. اما لازم است بدانیم بسیار پیشتر از پیشوایان بهائی، دین مبین اسلام حقوق کودکان را در قالب: حق حیات و برابری، لزوم تأمین خوراک، تحصیل، تفریح، پرهیز از خشونت و احترام به مقام کودک؛ بیان داشته است.
پیامبرخواندهی بهائیان از یک سو در کتاب اقدس خود به طهارت و پاکی تمامی اشیاء و کثافات حکم کرده و از سویی دیگر دعای کسی که لباسش چرکین باشد را مردود دانسته و شرط طهارت اشیاء با آب را عدم تغییر اوصاف آن معرفی میکند. علاوه بر آن، صدور چنین حکمی در حالیست که گویا این مدعی پیغمبری فراموش کرده که امور تکوینی تغییرناپذیرند.
در یکی از شبکههای مجازی تحت کنترل فرقهی بهائیت، مقالهای در خصوص ازدواج با محارم در بهائیت، منتشر شد. نویسندهی این مقاله مدعی شد که انتساب جواز ازدواج با محارم، به بهائیت، تُهمتی بیش نیست. اما با بررسی منابع بهائی، بدین موضوع پی خواهیم برد که ازدواج با محارم در بهائیت، نه یک تُهمت بیدلیل، بلکه یک مستند تلخ است.
با بررسی احکام فرقهی بهائیت و مقایسهی آنها با یکدیگر به این باور میرسیم که صدور چنین احکامی، از جانب خدای حکیم بسیار بعید است. به طور مثال در بهائیت، شخصی که ضرر مالی بزند، حکم به تبعید، داغ گذاشتن بر پیشانی و سوزاندنش میشود. این در حالیست که مجازات متعرض به ناموس، تنها پرداخت جریمه نقدی به بیتالعدل تعیین شده است!
پیامبرخودخواندهی بهائی از جانب خود، احکامی غیر حکیمانه به خدای تعالی نسبت داده است. از جملهی این احکام جواز رِبا، بخشش گناه زناکار با پرداخت پول به نهاد رهبری این فرقه، واگذاری مقام شارعیت الهی به رهبران و انکار معاد میباشد. با ملاحظهی همین موارد محدود، به غیرحکیمانه و غیرالهی بودن اساس این مسلک پی خواهیم برد.
رِبا به معنای زیادی سودی که وام دهنده از قرضگیرنده میگیرد، در ادیان الهی حرام اعلام شده و در کتاب آسمانی قرآن از آن، تعبیر به جنگ با خدا و رسول شده است. اما پیامبر خودخواندهی مسلک بهائی با نادیده گرفتن این مسئله و چشمپوشی از آثار سوء آن، همسو با نظام سرمایهداری و زرسالاران یهود، به جواز آن حکم نموده است !
«بیان» کتابی است از علیمحمد شیرازی که بهاءالله آن را بهترین کتاب دانسته و به مریدانش دستور داده که به آن عمل نمایند. مطالعهی بخشی از این کتاب، زیر و رو شدن احکام الهی را به خوبی نشان میدهد. احکام عجیب باب، همهی نجاسات را پاک میکند، کسب علم را حرام میداند، رابطهی زن شوهردار با غیر همسرش را مجاز میشمارد و صدها حکم عجیب دیگر.
از جمله احکام فرقهی بهائی که در کتاب اقدس ذکر شده و مبلّغان فرقهی بهائی بر آن تأکید بسیار دارند، حرمت بوسیدن دست غیر است. بهائیان در بیان علّت آن، بوسیدن دست را، عادت علمای اسلام معرفی و آن را نشانهی غرور و خودپسندی میدانند. این در حالی است که عبدالبهاء به این حکم پدر خویش بیاعتنا و خود را تافتهی جدا بافته فرض کرده است.
رئیس «انجمن بهائی برای صلح عمومی» معتقد است که اصل برابری میان زن و مرد، سبب پیشگیری از خشونت و تجاوز نسبت به زنان است؛ اما هر چند که رابطهی این تساوی با جلوگیری از تجاوز، مبهم است؛ فرقهی بهائیت، (جزای عمل شنیع زنا را با دادن طلا به بیتالعدل) نشان داده که پول درآوردن به اسم دین، از دفاع کرامت زنها، برایش مهمتر است.
از جمله تعالیم فرقهی بهائیت، ترک تقلید و تحری حقیقت است، اما باید دانست که نه تنها سران فرقهی بهائی به این موضوعات پایبند نبودند، بلکه سعی نمودند پیروان خود را به گونهای پرورش دهند که نسبت به عقاید و رفتارشان هیچگونه سؤالی مطرح نکنند. بطور مثال شخصی از حسینعلی نوری در مورد قیامت میپرسد، اما در کمال تعجب مشرک خطاب میشود!
در یکی از برنامههای شبکهی آئین بهائی، با چندشآور خواندن جواز ازدواج با پدرخوانده در کشور ایران، خواستار مقابلهی مردم با این حکم شد. در پاسخ میگوییم که در دین اسلام، کسانی که از ازدواج با آنها نهی به میان آمده، بسیار بیشتر از فرقهی بهائیت هستند؛ چرا که سران بهائی تلویحاً به جواز ازدواج با محارم حکم کرده که در اسلام چنین نیست.