پرسش و پاسخ
بهائیان تجلی خداوند در حسینعلی نوری را توجیه ادعای خدایی او میدانند. این در حالیست که اولا: هیچ انسانی نمیتواند مظهر کامل ذات الهی باشد. ثانیا: منظور از تجلی، ظهور قدرت خداوند بر وجود انسانی پاک است نه واگذاری مقالم الوهیت ثالثا: ادعاهای حسینعلی نوری ارتباطی با تجلی ندارد رابعا: قرآن کریم به امثال بهاءالله، وعده دوزخ داده است.
روایت «سد الأبواب الا باب علی (بسته شدن همه درها به مسجد، به جز درب خانۀ علی علیه السلام به امر پیامبر)» که نقل شده است، ثابت میکند که این فضیلت از فضائل اختصاصی امیر مؤمنان (علیهالسلام) است. از طرف دیگر روایات «سد الأبواب الا باب ابوبکر» نیز ثابت میکند که رسول خدا همه درها را بسته است، جز در خانه ابوبکر؛ و این یک...
از مهمترین ادعاهای وهابیت این است که ایشان سلفی بوده و پیرو سنت سلف هستند. لذا در توجیه تکفیر و تاختن به سایر فرق مسلمان، عقاید خود را برگرفته از آراء سلف میدانند. بر همین اساس یکی از اصلیترین مولفههای تبلیغاتی وهابیت حول این محور است. در واقع آل سعود با تبلیغات وسیع چنان وانمود کرده است که وهابیان سلفی هستند. امری که در دنیای امروز...
عبدالبهاء، در تشریح آموزهی اُلفت و محبت این فرقه، مدعی میشود که تمام حجتهای الهی، به جهت محبت و اُلفت آمده و جميع كتب آسمانی، به همین جهت نازل گشتهاند. این در حالیست که با بررسی اعمال خشونتآمیز پیامبرخواندهی بهائیان درمییابیم که یا وی از حجتهای الهی به شمار نمیآید و یا انتساب ابداع آموزهی اُلفت و محبت به او صحیح نمیباشد.
عباس افندی در توجیه عجز پدر خود از پاسخ به درخواست معجزهی مردم مدعی میشود: «اگر معجزات را برهان اعظم خوانیم، دلیل و حجت از برای حاضرین است نه غائبین». این ادعا در حالیست که با تصدیق پیامبران بعدی و رسیدن خبر متواتر از معجزهی پیامبر، حقانیت پیامبر برای غائبین نیز حجیت مییابد.
یکی از کارشناسان مباحث مذهبی در شبکههای وهابی، چند مدت پیش درباره جواز استمناء گفت: «انسان میتواند در دو صورت، خود ارضایی کند. اولین مورد جایی است که هیجان شهوت بر انسان غلبه کند و دومین مورد جایی است که در موقعیتی قرار گیرد که میترسد به زنا بیافتد. در این دو صورت اگر کسی بترسد به زنا بیافتد استمناء برایش اشکالی ندارد.» البته میتوان گفت...
مبلّغ بهائی در کانال خود مدعی شد که طلب معجزه از مدعی پیامبری، به معنای امتحان پروردگار است و بشر، حق امتحان پروردگار را ندارد. در پاسخ به این ادعا میگوییم: طلب معجزهی مردم از مدعی نبوت، هیچگاه به منزلهی امتحان پروردگار نبوده، بلکه طلب معجزه به معنای آزمودن صحت ادعای رسالت او به شمار میآید.
فرقه صوفیه گنابادیه مدعی تصوف امام خمینی (ره) و ارادت ایشان به فرقه گنابادیه هستند. درحالیکه امام خمینی (ره) صوفیان را افرادی بسیار متکبر معرفی کرده است که دستشان از علوم تهی است و گمان میکنند با استفاده از الفاظی همچون مجذوب علیشاه و محبوب علیشاه حال جذبه و حب دست میدهد.
صوفیان گنابادی مدعیاند که امام خمینی (ره) در سخنرانی و کتاب تفسیر سوره حمد ملا سطلان گنابادی را بهعنوان مفسری طراز اول معرفی کرده است. این در حالی است که صوفیان گنابادی چه در کلیپ تقطیع شده توسط آنها و چه در متن کتاب تفسیر، تمام صحبت امام (ره) را نیاوردهاند.
توصیه مینمائیم که برای رفع مشکلات خود به افرادی که مدعی ارتباط با جنیان هستند و موکّل در اختیار دارند، مراجعه نکنید. زیرا در بسیاری موارد این افراد جنها و حتی شیاطینی را برای رفع مشکل شما مامور میکنند که موجب مشکلات بزرگتر میشود، اگرچه مشکل مورد نظر را به طور موقت برطرف سازند.
مبلّغ بهائی در توجیه عجز پیشوایان خود از آوردن معجزه، مدعی شد: خداوند علیرغم توانايی مزبور، تمايلی به آوردن معجزات ظاهری ندارد. اما بر خلاف ادعای بهائیت، از کتاب آسمانی قرآن استفاده میشود که هیچ پیامبری نیامده مگر آنکه دعوتش همراه با نوعی معجزه بوده است. لذاست که در قرآن، از معجزات پیامبران، تعبیر به برهان شده است.
قرآن کریم کتبی که به حضرت موسی و عیسی (علیهما السلام) نازل شد را دارای نور میخواند ولی در ادامه میفرماید که اهل کتاب، بیشتر مطالب آن را پنهان میکردند و عدهای از پیش خود مطالبی مینوشتند و به اسم کلام خدا به مردم معرفی میکردند. در این نوشته با دیدگاه قرآن در مورد کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان آشنا میشویم.
سران تصوف با نقل داستانهای از حلول خداوند متعال در یک انسان، آنهم بهصورت یک گدای ژولیده، در واقع به دنبال نشان دادن امکان وقوعی حلول خداوند در انسان هستند تا بتوانند پذیرش این امر، که بزرگان آنها ادعایی خدای داشتهاند را برای مردم آسانتر کنند.
متصوفه مدعیاند که قرآن و حدیث معیار سنجش صحت کشف و شهود است. درحالیکه سران تصوف خود معترفاند که استفاده از نقل فقط بهعنوان شاهد و بینه برای کسانی است که اهل کشف نیستند. همچنین بارها در کتب خود با یک کشف و شهود دست به تحریف و تأویل آیه قرآن یا صحیح دانستن حدیث ضعیف یا رد کردن حدیث صحیحی زدهاند.