عرفانهای نوظهور
پائولو کوئلیو در یکی از رمانهای خود (با عنوان مکتوب) باور خود را چنین بیان میکند: «هیچکس نمیتواند ثابت کند که خدا وجود دارد و یا وجود ندارد. بسیاری از چیزها در زندگی برای تجربه کردن ساخته شده و هرگز توضیحی دربارهشان داده نشده است عشق نیز یکی از همین چیزها است. خداوند -که عشق است- نیز به همچنین».
مساله پیروی مرید از مراد در سیروسلوک عرفانی یک مساله مهم و اساسی است که مبنای عقلی دارد. زیرا عقل آدمی دستور میدهد که از انسان آگاه و خیر خواه پیروی کند. پیر یا مرشد یا مراد که به عنوان انسان آگاه و رشد یافته شناخته شده است به حکم عقل سزاوار اطاعت است. همانگونه که در مسائل پزشکی نیز چنین است. اما...
در تهذیب نفس منظور این است که در آن ایمان باطنی یا رفتن به باطن دین، یا همان عرفان صحیح، انسان کوشش میکند که در ظاهر دین متوقف نشود و به باطن نیز دست یابد؛ لذا میبینید روی تهذیب نفس توجه و تمرکز وجود دارد. این خود دو شعبه دارد: یکی جنبهی سلبی آن یعنی همان تخلیه یا پیرایش و زدودن رذایل گفته میشود و جنبه دیگرش تحلیه یا آرایش و کسب فضایل است.
مبلغ هر جریان و نگرش میتواند نمایندهای برای خود خارجی و عملی آن جريان باشد؛ به تعبیر دیگر، محبت مبلغ دینی در جذب افراد و اشتباه او در دفع آنان، تأثیر عمیقی دارد؛ چرا که این فرد، کارکرد قویتری در مقایسه با زبان او دارد. گروهی از فیلمها مبلغان دینی را افرادی خشن، بیرحم و سنگدل نشان میدهد.
مهمترین موضوع در مباحث درون عرفانی، هستی شناسی عرفانی است. در عرفان نظری، بحث هستی شناسی، موضوع محوری است. در واقع مسئله کلیدی و اصلی در عرفان نظری، هستی شناسی و تبیین نسبت خدا با خلق است. اینجا نیز یکی از جاهایی است که لغزشگاه است. تا تصور ما از این موضوع اصلاح نشود، پایمان در عرفان میلنگد.
در میان آثار سینمایی و تلویزیونی، موضوع فیلمهای زیادی بحثهای مربوط به خدای متعال است. در این میان برخی فیلمها به طور مستقیم و روشن به این مقوله میپردازند، اما گروهی دیگر به صورت تلویحی، این بحث را مطرح میکنند، به عبارت دیگر موضوع داستان فیلم بهگونهای است که با هر تفسیر ممکن به موضوع خدا نیز مربوط میشود.
محمد احمد، فرزند عبدالله در سال 1848 ميلادي در جزیره نبت سودان متولد شد. در کودکی نزد عالمان خارطوم دانش اندوخت، سپس به جزیره آبا رفت و 15 سال در چاهی به ریاضت مشغول شد. وی از شدت ریاضت و روزه یسیار نحیف گردید. او شیرین زبان بود و سودانیان استعمار زده را به فتح جهان و گسترش عدالت نوید داد !
تناسخ عبارت است از انتقال نفس پس از مرگ به جسمی از اجسام مانند سلول نباتی، نطفۀ حیوان یا جنین انسان؛ یعنی با مردن انسان، روح او از جسم مادی به حیات برزخی نمیرود؛ بلکه در همین دنیا به جسمی دیگر که ممکن است نبات، حیوان یا انسان باشد، منتقل میشود و زندگی مادیاش را ادامه میدهد. این نگرش در مضمون فیلمها نیز وارد شده است و داستان به گونهای این امر را به تصویر میکشد.
نتقامجویی در مضمون بخشی از فیلمهای این بخش را میتوان به عنوان مجازات برای ظلم انسانهای تبهکار و بزهکار در نظر گرفت؛ ولی نباید این امر را فراموش کرد که در این فیلمها مجازات از راههای قانونی و براساس هنجارهای اجتماعی، ناپسند و ناممکن شمرده میشود که حاصل چنین نگرشی، ایجاد هرج و مرج و بیقانونی در اجتماع انسانی است.
دین با عرفان، پاياپاي يکديگر و در حقيقت دو روي يک سکهاند. از نظر عارفان حقيقي اين دو گسست ناپذيرند و سالک در هر مرحلهای بايد هر دو را پاس بدارد. ليکن پارهای از عارف نمايان و صوفيان ناآگاه بر اين گماناند که آنها در مرحله جدا از يکديگرند و با گذر از پلکان دین و صعود به مرتبه عرفان ديگر التزامی به دین ندارند.
یکی از دست مایههای همیشگی فیلمهای تلویزیونی و سینمایی، پرداختن به داستانهایی با محوریت سحر و جادو است. بخش عمدهای از آنچه این فیلمها به تصویر میکشند ساختۀ تخیل و توهم سازندگان است که مراد این بخش از نوشتار نیست. آنچه موضوع اصلی برای بررسی فیلمها است، اصل جادو و چگونگی نگاه به آن است که با موضوع اصلی نوشتار همخوانی دارد.
قانون جذب روی یکی از ویژگیهای منحصر به نوع انسان دست گذاشته، اما به درستی آنرا نشناخته و با توهمات پوچی آمیخته است. بنابراین چون واقعیتی را میگوید، که فطرتا انسانها با این واقعیت آشنا هستند، به آن اعتماد میکنند؛ ولی چون آن واقعیت را تحریف کرده، به خرافه پوچ تبدیل شده است.
این کتاب قصه پیامبری از بنیاسرائیل است که از دست حاکم ظالم منطقه اَخاب فرار میکند، پیامبری که پائولو معرفی میکند، در حدّ فهم خود پائولو از پیامبری است، نه آن پیامبری که خداوند به جهانیان معرفی کرده است. پیامبر پائولو حتی به اندازه یک انقلابی معمولی هم شجاعت و استقامت ندارد به همین جهت گاهی پشیمان میشود و گاهی به خدا اعتراض میکند.
قهرمانها و الگوهای فیلمها، تأثیر شگرفی در تغییر بینشها و کنشهای انسانی دارند. مخاطبی که با فیلم و شخصیتهای داستانی آن ارتباط برقرار میکند، در این پروسۀ تحول قرار میگیرد و اموری را از شخصیت داستانی، دریافت و از آن تبعیت میکند. نکتۀ بسیار مهم در این زمینه، نوع شخصیت داستانی و چگونگی پرداخت و نگاه به آن است.