زیارت قبر پیامبر
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقاید متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید این است که ادعا میکنند از سلفیه بوده و سیره سلف را عمل کرده و هر کس چنین نکند، بر باطل و گمراه است. در سیره سلف داریم که در سفارشی که پیامبر (ص) در خواب به بلال کرد، او از شام برای زیارت قبر پیامبر (ص) به مدینه سفر کرد ولی وهابیت سفر برای زیارت را بدعت و غیر مجاز میدانند.
مفتیان عربستان فتوا دادهاند: جشنهایی که برگزار میشود، اگر مقصود به خاطر مصلحت و تعظیم امور کشور باشد، مثل هفته پلیس، آغاز سال تحصیلی، گردهمایی کارکنان دولتی مانعی ندارد، ولی اگر شباهت به کفار و مشرکین باشد، بدعت است و ممنوع، حتی زیارت کنار قبرپیامبر و دعا به نیت اجابت بدعت است.
برخی از کسانی که ادعای پیروی از اهلسنت واقعی را دارند، به راحتی اعتقادات اصیل اهلسنت را زیر سوال میبرند. زیارت قبور و آهنگ سفر برای آن از جمله اعتقادات اهلسنت است که از سوی که خود را در پوشش اهلسنت قرار میدهند، منع شده است.
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، همچنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آنها است. به عنوان مثال سردمدار وهابیت ابن تیمیه حرّانی، سفر برای زیارت قبور، تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور حتی قبر پیامبر اکرم را حرام می داند
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، همچنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آنها است. به عنوان مثال سردمدار وهابیت ابن تیمیه حرّانی، سفر برای زیارت قبور، تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور حتی قبر پیامبر اکرم را حرام می داند.
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، همچنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آنها است. به عنوان مثال سردمدار وهابیت ابن تیمیه حرّانی، سفر برای زیارت قبور، تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور حتی قبر پیامبر اکرم را حرام می داند.
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، همچنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آنها است. به عنوان مثال سردمدار وهابیت ابن تیمیه حرّانی، سفر برای زیارت قبور، تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور را حرام میداند که علمای بزرگ اهل سنت با این نظر مخالفت کردهاند.
در موضوع حرمت و عدم جواز زیارت قبور و تبرک قبر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه معصومین (علیهمالسّلام) اولیا و اوصیای الهی، نه تنها از سوی هیچ یک از بزرگان مذاهب چهارگانه اهلسنت فتوایی وجود ندارد، بلکه کلماتی در تایید این امر شاهدیم.
از عمده ویژگیهایی که باعث شکلگیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات است. در حالیکه زیارت قبور در سنت نبوی رایج بوده و پیامبر به آن تشویق میکردند، وهابیت با استناد به روایاتی که بعضا دلالت ندارد، آن را مورد نهی میدانند.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب درباره سفر برای زیارت میگوید: زیارت پیامبر مستحب است، ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نمازگزاردن در آنجا انجام گیرد، نه به قصد زیارت باشد.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب (پیشوای وهابیت) با رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب درباره سفر برای زیارت میگوید: زیارت پیامبر مستحب است، ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نمازگزاردن در آنجا انجام گیرد، نه به قصد زیارت باشد.
ابنتیمیه زیارت را بدعت میداند در حالیکه اکثر علمای اسلام، زیارت را مستحب میدانند. تقی الدین سبکی در رد ابنتیمیه کتاب شفاء السقام را تألیف کرده است، تا ثابت کند که بنا بر روایات وارده در منابع اسلامی، زیارت مستحب است.
یکی از مصادیق شرک از نظر محمد بن عبدالوهاب، توسل به ارواح اولیاء الهی است. وی میپندارد ارواح انبیا و اولیاء الهی بعد از مرگ قادر به برآوردن حاجتهای طلبکار و سائل نیستند، لذا توسل به آنها موجب شرک است و این کار خلاف عقیده سلف است. اما در مقابل میبینیم که بزرگان و علمای اهلسنت توسل به ارواح اولیاء الهی را جایز میدانند.
سخن گفتن از محبت و کارهایی که یک دلباخته با محبوب خود دارد، برای دلباختگان قابل فهم است. کسانی که به پیامبر (ص) و فرزندان پاکش (ع) محبت دارند، زنده بودن و نبودن ایشان فرقی ندارد. اعمالشان را قلب پر محبتشان حکم میکند. کسانی که این شیدایی را به فرستادگان خدا ندارند، از اعمال ایشان سر در نیاورده دائماً بهانه تراشی میکنند.