زیارت به قصد زیارت
خلاصه مقاله
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب، (پیشوای وهابیت) با رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. به این منظور، نیمنگاهی به موضعگیریهای او میکنیم. وی درباره سفر برای زیارت میگوید: «زیارت پیامبر مستحب است، ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نمازگزاردن در آنجا انجام گیرد، نه به قصد زیارت.»
باید گفت که ائمه مذاهب چهارگانه و حافظان احادیث در صحاح و مسانید، روایات زیادی درباره زیارت قبر پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نقل کردهاند، مثلاً سبکی نقل میکند که: «عمر بن عبدالعزیز، گروهی را از شام به مدینه فرستاد تا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سلام بگویند و باز گردند.»
متن مقاله
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب (پیشوای وهابیت) با رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. برای این منظور، کافی است، تنها نیمنگاهی به موضعگیریها و عملکرد و اعتقادات او در طول زندگیش داشته باشیم. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب درباره سفر برای زیارت میگوید: «زیارت پیامبر مستحب است، ولی باید سفر برای زیارت مسجد و نمازگزاردن در آنجا انجام گیرد، نه به قصد زیارت باشد.»[1]
در پاسخ باید گفت که ائمه مذاهب چهارگانه و حافظان احادیث در صحاح و مسانید، روایات زیادی درباره زیارت قبر پیامبر بزرگوار اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نقل کردهاند که پارهای از آنها را در این جا میآوریم:
- عمر بن عبدالعزیز، افرادی را اجیر میکرد که از شام به مدینه بروند و سلام او را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برسانند. سبکی در این مورد نقل میکند که: «عمر بن عبدالعزیز، گروهی را از شام به مدینه فرستاد تا به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سلام بگویند و باز گردند.»[2]
- واقدی درباره سفر عمر بن خطاب میگوید: «آنگاه که عمر بن خطاب با مردم بیتالمقدس مصالحه کرد، کعب الأحبار بر او وارد شد و اسلام آورد و خلیفه از اسلام او خوشحال شد. عمر بن خطاب به او گفت: آیا میتوانی با من به مدینه بیایی، و قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را زیارت کنی و از زیارت آن بهره بگیری؟ پاسخ کعب به درخواست خلیفه، مثبت بود و در بازگشت، همراه او بار سفر بست. وقتی عمر به مدینه رسید، ابتدا وارد مسجد شد و به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سلام کرد.»[3]
- مولوی عبدالرحمن چابهاری میگوید: «به عقیده ما و مشایخ ما، زیارت مرقد مطهر سید المرسلین (صلیاللهعلیهوآله) که روحم فدایش گردد، از عظیمترین قربتها و از مهمترین ثوابها و بزرگترین وسیله برای دستیابی به درجات بلند است. و نزدیک به واجبات است. اگرچه برای رسیدن به آن، جز با تحمل مشقتهای سفر و بدون بذل جان و مال، چارهای دیگر نباشد و باید در موقع مسافرت، نیت کند زیارت آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله) را که بر او میلیونها درود و سلام نازل باد و در ضمن آن، نیت کند زیارت مسجد آن حضرت و سایر اماکن متبرکه و مشاهد شریفه را، بلکه اولویت در آن است که علامه ابن الهمام (شارح هدایة) گفته است و آن اینکه باید زائر در موقع مسافرت صرفاً نیت را برای زیارت مرقد مطهر آن حضرت (علیهالسّلام) خالص کند و در آنجا حاضر شود. زمانی که در آنجا حضور مییابد، زیارت مسجد نبوی شریف نیز حاصل میگردد، زیرا در این صورت مزید تعظیم و اجلال آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله) وجود دارد و با این فرمایش آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله) که: «هر کس که به زیارت من بیاید در حالیکه جز زیارت من هیچ کار دیگری او را بدین امر وانداشته باشد، بر من ثابت میگردد که در روز قیامت برای او شفاعت کنم.» مطابقت دارد و از مولانا عبدالرحمان جامی به اینگونه منقول شده است که وی سفر زیارت آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله) را از سفر حج جداگانه اختیار کرد و همین روش با مذهب محبان صادق نزدیک و یا شیوه عشّاق مناسبتر است و اما آنچه فرقه وهابیت با استدلال به این حدیث شریف که «شد رحال نشود مگر به سوی سه مسجد»، گفته است که مسافر به سوی مدینه منوره را نشاید جز از مسجد شریف، نیت زیارت چیز دیگری را بکند، استدلالی مردود و باطل است. زیرا در این حدیث دلالت بر منع، اصلاً وجود ندارد، بلکه بالعکس، اگر انسانی صاحب فهم، در فهم حدیث دقت نماید، به درستی خواهد دانست که این حدیث با دلالة النص، دلیل بر جواز آن است، برای اینکه علتی که این سه مسجد را از سایر مساجد و اماکن مستثنی قرار داده است، همان فضیلت و برتری مخصوص به خود آنهاست و این برتری و فضیلت با مزیت افزونتری در بقعه شریفه (مرقد مطهر نبوی) موجود است. زیرا بقعه شریفه و سرزمین مقدسی که با اعضای مبارکه جسم اطهر جناب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تماس حاصل کرده است، بر هر چیز دیگری افضل است و حتی بر کعبه مشرفه و بر عرش و کرسی هم برتری دارد. چنانکه فقهاء و علمای مذهب ما به آن تصریح کردهاند، و هرگاه مساجد سهگانه به خاطر فضیلت خاصی که بر سایر مساجد دارند، از عموم نهی مستثنی قرار گرفتند، پس به درجهها اولی است که بقعه مبارکه یعنی مرقد مطهر آن حضرت (صلیاللهعلیهوآله) به خاطر آن فضیلت عامهای که دارد، از نهی مستثنی شود.»[4]
پینوشت:
[1]. الهدیة السنیّة، رساله دوم.
[2]. شفاء السقام، علی بن عبد الکافی سبکی، به نقل از مناسک امام ابوبکر ابی عاصم النبیل، ص 143.
[3]. فتوح الشام، الواقدی، ج 1، ص 244.
[4]. «عندنا و عند مشایخنا زیارة قبر سید المرسلین (روحی فداء) من اعظم القربات و اهم المثوبات و انجح لنیل الدرجات بل قریبة من الواجبات و ان کان حصوله بشد الرحال و بذل المهج و الاموال... .» متن و ترجمه عبارت از کتاب «عقاید اهلسنت در رد وهابیت»، مولوی عبدالرحمان چابهاری نقل میشود.
افزودن نظر جدید