اعتقادات
ابن تیمیه به هر وسیلهای با رد سند و یا دلالت و یا ظهور روایت تلاش در انکار فضایل و مناقب امیرالمؤمنین دارد. ولی گاهی اوقات سند و متن روایت به قدری مستند و دارای وضوح است که ابنتیمیه راهی جز قبول این روایت و مضمون آن ندارد، در اینجا نیز ابن تیمیه دست از عناد خود برنمیدارد و به تلاش در انکار فضیلت امیرالمومنین ادامه میدهد
وهابیان به تبع مطالبی که در کتب ابن تیمیه درج شده است، و با استناد به آن کتابها، مسلمانان و حتی بزرگان ایشان را به خاطر انجام اموری چون توسل به پیامبر(ص) پس از وفات ایشان، تکفیر میکنند. در حالی که صحابی پیامبر (ص) چنین توسلی را انجام میدادهاند و حتی خلیفهی دوم هم از آن آگاه بوده و هیچ منعی از این قضیه نداشته است.
کسیکه در گفتار وهابیون کوچکترین تاملی کند، پی میبرد که این فرقه دشمنی عجیبی با اهل بیت پیامبر اکرم دارند. ابن تیمیه در چندین جای کتاب خود، دشمنی خود را با اهل بیت ثابت میکند. او میگوید: «اعتقاد به برتری و افضليت اهلبيت رسول الله بر ديگران، از تفكرات عصر جاهليت است كه در آن عصر رؤسای قبيله را بر ديگران مقدم میداشتهاند».
محمد بن عبدالوهاب در کتاب «الرساله فی الرد علی الرافضه» نوشته، وقتی قرآن پیامبر واصحابش را مدح میکند وهمه یاران او مسلمان بودند، چرا باید از اعلام کردن خلافت علی بترسد؟ چرا شما شیعیان بر پیامبر نقص وارد میکنید، و او را متهم به ترس میکنید، پیامبر چون برخدایش توکل داشته است، ازهیچ چیزی نمیترسیده، اصلا دلیلی بر ترس وجود نداشته...
در اينجا صحبت از ترس جان نيست، بلكه از نتيجه كارش بيمناك است و هر مُصلحى و هر پيغمبرى اين ترس را داشته كه امتش حق را نپذيرند و اين نگرانى، به جهت احساس مسئوليت و دل سوزى است و جنبه منافع شخصى ندارد. مانند ترس نبی مکرم اسلام از اعلام خلافت حضرت علی (ع) که از کم بودن مومنین وزیادی منافقین بوده پس ترس پیامبر بهجا وطبیعی بوده.
وهابیت در تضعیف نمادهای عزای سیدالشهداء از هیچ راهکاری رویگردان نیستند، حتّی از پوشش عزاداران حسینی چشم نپوشیده و برای آن نیز شبهاتی بیان کردهاند که از جملهی آنها زیر سؤال بردن پوشش سیاه در عزای اهلبیت (علیهم السّلام) است. که در پاسخ میگوییم: چرا سیره اهلبیت بر این بود که خود اقدام به پوشیدن لباس مشکی نمودهاند؟
وهابیت تحت تعالیم ابن تیمیه سالهاست که سایر مسلمانان، که اعتقاداتی بر خلاف آنها دارند، را تکفیر میکنند. اما گاهی این دامنهی تفکیر به علمای بزرگ و برجستهی اهل سنت هم سرایت میکند. مثل قسطلانی که از بزرگان اهل سنت شافعی است، و به خاطر انجام اموری چون استغاثه، که وهابیت آن را شرک میدانند، قطعا تکفیر خواهد شد.
معمولاً هیچ عالم و هیچ شخص مطلعی در مغایر بودن عقاید باطل وهابیان با مذهب واقعی اهل سنت تردیدی به خود راه نمیدهد. ولی ممکن است برخی در اثر تبلیغات به اشتباه بیفتند و وهابیت را نوعی از مذهب اهل سنت بدانند. که با واکاوی اقوال بزرگان اهل سنت مثل علامه قسطلانی شافعی، در مییابیم که عقاید وهابیت نقطهی مقابل اهل سنت است.
در زمان عمر، در يکی از فتوحات ايران، سبدی از جواهرات سلطنتی را آورده و، به دستور عمر، در بيت المال گذاشته بودند. عثمان آن سبدِ جواهرات را گرفت و بين زن و دخترانِ خود تقسيم کرد.ابو موسی اشعری والی بصره بود. از غنائمِ جنگی، طلا و نقرهای را که با خود آورد، عثمان آنها را گرفت و بين زن و فرزندان خود تقسيم کرد.
شاید بتوان گفت جنگ و خونریزی یکی سختترین حالت در زندگی بشری است چرا که در این رویداد ناخوشایند هستی انسانها در معرض خطر قرار گرفته و عدهای از انسانها در این مسیر جانشان گرفته میشود و عدهای دیگر از انسانهای سالم نیز سلامتی جسمی خود را از دست میدهند و عدهای هم به اسارت رفته و آزادی خود را از دست میدهند.
مسالهی توسل و طلب شفاعت از اولیاء الهی از عقایدی است که در نظر همهی مسلمانان از امور جایز و بلکه مستحب به حساب میآید. اما هستند در این میان کسانی که به اسم مسلمان، به ترویج اراجیفی در میان مسلمانان مشغولند که ریشهی آن نه تنها در عقاید و مبانی مسلمانان نیست، بلکه برگرفته از اعتقادات مشتی منافق و همسو با عقاید یهودیان است.
در حالیکه سالهاست وهابیان به ترویج شبهات در میان مسلمانان مشغولند. اما خودشان از این مهم غافلند که تبعات بعضی از سخنانشان چه فضاحتی را بهدنبال دارد. مثل اینکه میگویند: توسل به پیامبر (ص) پس از رحلت ایشان جایز نیست، چون شرک است. معنای این کلام این است که شریک قرار دادن پیامبر (ص) که در قید حیات است، با خداوند بلا اشکال است.
یکی از بزرگترین خطاهای وهابیت، تعریف کفر با نگاه شرعی است. آنها کفر را فقط در امور شرعی میدانند و تمامی ادله و روایات در مورد کفررا به کفر شرعی مربوط میکنند. در حالیکه بسیاری روایات درباره کفر کلامی است. این چنین است که در برداشت از روایات و ادله شرعی که در آن تعبیر تکفیر شده است، نگاه ایشان از ابتدا به عنوان یک حکم شرعی است.
گروهک تروریستی داعش با زیر پا نهادن تمامی قوانین بین المللی و حتی اسلامی (که خود را وابسته با آن میداند و با اندیشه احیاء الهی و زنده کردن سنت نبوی حکومت خود را برقرار کرده) دست به جنایات متعدد در زمینه رفتار با اسیران، زنان و کودکان، مردم غیر نظامی و غیره زده است که موجب برآشفته شدن اذهان عمومی در سطح جهان شده است.