شبهه مذمت ترس پیامبراکرم (ص) از اعلام خلافت حضرت علی (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد بن عبدالوهاب نوشته است، شیعه پیامبر را به عدم امتثال امر الهی و نیز به ترس از اعلان ولایت علی متهم کرده است، و حال آنکه پیامبر چون بر خدایش توکل داشته است، از هیچ چیزی نمیترسیده است، چرا باید از اعلام کردن خلافت علی بترسد؟[1]
و اما جواب به شبهه پوچ و بیاساس وهابیت:
معنای توکل داشتن بر خدا این نیست که آن حضرت بدون دقت و برنامهریزی به استقبال حوادث برود، شیعه هرگز خاتم الانبیاء را به نافرمانی متهم نکرده، به یقین خوف آن رسول الهی، از اعلان خلافت، بهخاطر بزرگی حادثه، خوفی مثبت و لازم است. مثل ترس از قیامت، یا ترس از انحراف دینی امت، یا ترس از دست دادن یاران اندک. علاوه بر این، خودِ وهابیت خوف حضرت موسی را لازمه طبیعی بشر بودن دانستند و نوشتند تکلیف کردن انبیاء به نترسیدن، تکلیف به کار محال و خارج از قدرت بشر است، از اینرو خوف انبیای الهی عیب بهحساب نمیآید[2] با این وصف محمد بن عبدالوهاب چگونه خوف داشتن پیامبر اسلام را، بهمنزله متهم کردن او دانسته است.
جناب محمد بن عبدالوهاب خوف انبیای دیگر را چگونه حساب میکنید، که در قرآن ذکر شده؟ حتماً قرآن را هم مانند شیعه متهم میکنید، به شرک یا کفر؟ و این در حالی است که واژه خوف و مشتقات آنها 125 مرتبه در قرآن مجید ذکر شده، مانند خوف حضرت زکریا «وانّی خفت المولی.[مریم/5] من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم كه حق پاسدارى از آيين تو را نگاه ندارند» و خوف حضرت لوط «وقالوا لاتخف.[عنکبوت/33] و گفتند: نترس و غمگين مباش» و خوف حضرت موسی که امیر مومنان علی (علیه السلام) در تحلیلش میفرماید: «موسای کلیم بر خود نترسید، ترس وی از این بود که جاهلان پیروز شوند و مردم را به گمراهی بکشانند.»[3]
بر عکس آن، آیاتی دیگر داریم که ترس را از اولیای خدا نفی کرده مانند «الا انّ أَوْلِياءَ اللَّه لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ[یونس/62] آگاه باشيد دوستان و اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مىشوند» پس در نتیجه وقتی دقت کنیم، میبینیم دو گونه آیات داریم، آیاتی که ترس انبیاء را ذکر کرده و آیاتی که نفی کرده و باید بین آنها جمع و تفکیک قائل شویم، تا بر شان و مقام انبیاء خدشه وارد نشود. چون همه ترسها، مثل هم نيستند، بعضى از ترسها عیب هستند و در شأن اولياء اللَّه نمىباشند؛ ولى بعضى ترسها طبيعى بوده، عیب نيستند. مانند ترس از عصاى اژدها توسط حضرت موسی، مذموم نيست. نوع ديگرى از ترس كه آن هم مذموم نمىباشد، ترس از به نتيجه نرسيدن تبليغ است. در سوره شعراء حضرت موسى (عليه السلام) عرضه مىدارد «قالَ رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ.[شعراء/12] موسى عرض كرد: پروردگارا! از آن بيم دارم، كه مرا تكذيب كنند.»
در اينجا صحبت از ترس جان نيست، بلكه از نتيجه كارش بيمناك است و هر مُصلحى و هر پيغمبرى، اين ترس را داشته كه امتش حق را نپذيرند و اين نگرانى، به جهت احساس مسئوليت و دلسوزى است و جنبه منافع شخصى ندارد. مانند ترس نبی مکرم اسلام، هنگام اعلان خلافت مولی علی (علیه السلام) که از کمی مومنین و زیادی منافقین بوده، که ترسی بهجا وطبیعی بوده است.
پس لطفا از روی تعصب و عناد شیعه را متهم نکنید.
پینوشت:
[1]. محمد بن عبدالوهاب، رساله فی الرد علی الرافضه، ص6« انصب عليا للإمامة ونبه أمتك على خلافته، فقال النبی صلى الله عليه وسلم إن الله بغض أصحابی لعلی، إنی أخاف منهم أن يجتمعوا على إضراری. فصل « مطلب الوصية بالخلافة»
[2]. محمدبن صالح العثیمین، تفسیر القرآن الکریم، دارابن الجوزی، ریاض-عربستان،1423ق، ج3ص98
[3]. سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام،خطبه 4،ص55 «لم یوجس موسی علیه السلام بل اشفق من غلبة الجهّال ودون الضلال»
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/03/26 - 01:11
لینک ثابت
ایول الله
پورصدوقی
1395/03/27 - 21:50
لینک ثابت
دم شما گرم که زحمت می کشید و
علیرضا پرتوی
1395/04/17 - 21:16
لینک ثابت
با اینکه این مقاله را قبلا
پورصدوقی
1395/04/18 - 22:28
لینک ثابت
نظر لطف شماست . بسیار بسیار
افزودن نظر جدید