انحرافات، بدعتها
برخی از متصوفه برای اعتباری بخشی به این عمل، خرقه پوشی را سنت پیامبر (ص) دانستند و لذا خرقه خود را به پیامبر (ص) رساندند. برخی از بزرگان صوفیه نیز مدعی داشتن خرقه رسول خدا (ص) بودند و ادعا میکردند که خرقه آنها دقیقاً همان خرقه رسول خدا (ص) است.
درحالی ائمه اطهار (ع) در مواقع مختلف، تبرّی را از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانستهاند که فرقههای صوفیه که داعیهدار اسلام حقیقی هستند، صلح کل را بهعنوان اصل اساسی برای خود برگزیده و حاضر به ابراز دشمنی و برائت از دشمنان خدا نیستند. چنانچه نورعلی تابنده به جای ابراز برائت از دشمنان اهلبیت (ع) میگوید که حاضر است به شمر هم خدمت کند.
یوسف مردانی در زمان حیات خود از با سابقهترین مشایخ فرقه دراویش گنابادی بهشمار میرفت. وی که باید از مروجان قرآن و معارف اهل بیت (ع) باشد در سخنانی مریدان خویش را از قرائت قرآن کریم برحذر داشته. چراکه معتقد است خواندن قرآن به این صورت فایدهای ندارد. وی همچنین در سخنانی توهین آمیز حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) را نوکر و کنیز یهود و نصارا خطاب میکند.
یکی از شگردهای صوفیه در اعتباربخشی به مسلک و طریقه خود، مصادره علما و مشاهیر به نفع طریقه خود و مسلک صوفیه است. دراویش گنابادی هنوز از این شیوه نخنما شده در مصادره بزرگان و مشاهیر دست برنداشته و در فاصله کوتاهی بعد از شهادت علی لندی، سعی در مصادره این شهید عزیز به نفع فرقه دراویش گنابادی داشتند و با وقاحت تمام، این شهید عزیز و خانواده محترم او را درویش خواندند.
متصوفه بر این اعتقاد هستند که به هر شخصی از هر طبقه و مذهب و مشربی باید به دید احترام نگریست و حتی جنگ و نزاع و دشمنی بر سر مسائل دینی را کنار گذشت و با آنها دوستی کرد. از این رو نورعلی تابنده میگوید: اگر شمر هم به منزل من بیاید به او خدمت میکنم. این درحالی است که خداوند متعال در قرآن کریم مؤمنان را از دوستی و همنشینی با دشمنان خدا و اهلبیت (ع) برحذر داشته است.
نورعلی تابنده قطب سابق دراویش گنابادی با توجه به عقیده فاسد صلح کل که از عقاید مشترک بین همه طرائق صوفیه در سخنانی عجیب گفت که درب خانه من که شعبهای از حسینیه است بهروی همه باز است، اگر امام حسین (ع) بیاید به او خدمت میکنم. اگر شمر هم بیاید به او خدمت میکنم!
اقطاب دراویش گنابادی مدعی نیابت خاصه از امام زمان (عج) هستند و ادعا میکنند که سلسله اقطاب آنها با واسطه به امام زمان (عج) میرسد و آنها در عصر غیبت کبری موظف به دستگیری در امور قلبی و عرفانی و گرفتن بیعت، برای حضرت و به نیابت از ایشان هستند. اما مصطفی آزمایش در سخنانی منکر نیابت خاصه در عصر غیبت کبری شده است و قائل به نیابت عامه ای میشود که آنهم در مورد فقها است.
شیخ دراویش گنابادی در اعتراض به طرح ساماندهی فضای مجازی با تفسیر بهرأی، بهصورت غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران را طاغوت خواند. وی طاغوت را کسی میداند که میخواهد انسان را به تقلید و اطاعت کورکورانه وادار کند. درحالی وی چنین ادعایی در مورد جمهوری اسلامی دارد که تبعیت محض و اطاعت کورکورانه مریدان از قطب، از اصول اساسی در تصوف است.
مصطفی آزمایش، طاغوت را به شخص منعکننده از شنیدن اقوال و اجبار کننده به تقلید تفسیر کرده و بهنوعی ریشه تقلید را زده است. همچنین وی معتقد است که اصل قرآن و خردورزی بر این است که انسان باید به هر سخنی گوش دهد. اما نهتنها آیات قرآن و کلام اهلبیت (ع) بلکه حتی عقل نیز چنین اجازهای را برای شنیدن هر سخن را به هر انسان عاقل منصف نداده و آنها را به رعایت حریمهای الهی فراخوانده است.
مصطفی آزمایش شیخ دراویش گنابادی با تفسیر به رأی در مذمت تقلید سخن راند و تقلید کردن را به قافله شتری تشبیه کرد که پشت سر شتر اول که توسط ساربان مهار شده است حرکت میکنند. در حالی وی با تفسیر به رأی خود "طاغوت" را کسی خوانده است که دیگران را به تقلید وادار میکند که کلمه طاغوت به مظاهر شرک و کفر تفسیر شده است.
در قرن چهارم واقعهای بهوقوع پیوست که نقطه عطف برای تصوف بود و آن ایجاد اوّلین خانقاه است. اندکاندک صوفیان هرکجا رفتند، خانقاهی ساختند. صوفیه با تغییر محل عبادت خود از مسجد به خانقاه، در حقیقت راه خود را از دین و شریعت محمدی (صلی الله علیه و آله) که با محوریت مسجد به حیات خود ادامه میدهد، جدا کرده و کمکم همانند تافتهای جدا بافته از آموزههای اسلامی دور شدند.
اقطاب دراویش گنابادی ادعا میکنند که جنید بغدادی نائب امام زمان (عج) برای دستگیری و گرفتن بیعت در غیبت کبری بوده است ولی نورعلی تابنده نهتنها او را نائب امام زمان (عج) بلکه او را یکی از نواب اربعه معرفی میکند. اما مصطفی آزمایش درست برخلاف همه اقطاب این فرقه خصوصا نورعلی تابنده، بحث نیابت خاصه را تمام شده میداند و به نوعی نیابت جنید بغدادی از امام زمان (عج) را منکر میشود.
اکثر اقطاب دراویش گنابادی در پی اثبات نیابت خاصه برای جنید بغدادی هستند و مدعی اند که مسئله دستگیری بعد از امام زمان (عج) به جنید بغدادی رسیده است و جنید نیز به نیابت از حضرت مهدی (عج) و با اجازه ایشان، نوابی برای هدایت مردم در امور طریقت انتخاب کرده است. ولی مصطفی آزمایش از مشایخ این فرقه، برعکس همه اقطاب سخن گفته و می گوید مسئله نیابت خاصه در عصر غیبت کبری تمام شده است.
اقطاب صوفیه گدایی را امری واجب برای مریدان خویش بهشمار می آوردند، چراکه آن را وسیلهای برای تهذیب نفس و خارج کردن طمع دنیا از دل می دانستند.اقطابی که مریدان خویش را برای قطع طمع دنیایی به گدایی وادار میکردند و برخی از آنها از همین راه، ثروتمند شدند، اگرچه گیرنده خوبی بودند ولی برخی از آنها دست دهندهای خوبی نداشتند و نهایت خساست را نسبت به مریدان خویش به خرج میدانند.