خانقاه، نقطه عطف جدایی صوفیه از شریعت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در قرن چهارم واقعهای به وقوع پیوست که نقطه عطف برای تصوف بود و آن ایجاد اولین خانقاه است. واژه «خانقاه» در کتابهای فرهنگ به صورتی قریب به یکدیگر معنی شده است و مرحوم دهخدا ضمن اشاره به برخی از فرهنگها و نوشتههای فارسی و عربی، آنها را در لغتنامه ذکر میکند. [1] خلاصه معنی آن محل اقامت درویشان و صوفیان است. [2] درباره اولین خانقاه دو نظر وجود دارد: گروهی به پیروی از گفته خواجه عبدالله انصاری (م 481 ه) آن را در «رمله» فلسطین و عدهای طبق نظر ابنتیمیه (متوفی 728 هجری) آن را در ناحیه «عبادان» و شهر بصره دانستهاند. [3] به گفته خواجه عبدالله انصاری اولین خانقاهی که برای صوفیان بنا کردند در رمله شام بود که امیری ترسا یک روز به شکار رفته بود و در راه دو تن را دید که به هم رسیدند و دست در آغوش یکدیگر کردند و در آنجا نشستند و آنچه داشتند از خوردنی پیش نهادند و بخوردند و برفتند. امیر ترسا را معامله و الفت ایشان با یکدیگر خوش آمد و گفت من برای شما جایی بسازم تا با یکدیگر آنجا گرد هم آیید، پس آن خانقاه را در رمله بساخت. [4]
اندکاندک صوفیان هرکجا رفتند، خانقاهی ساختند و اینگونه مساجد ترک شد و موقوفات برای خانقاهها معین نمودند و آدابی بنا نهادند؛ حتی برای ورود به خانقاه آداب و رسوم خاصی ساختند و برای هر خانقاه یک متولی بنام شیخ درست کردند. پس از آنکه سالک مراحل سلوک را میپیمود و از شیخ دستور و اجازت برای ارشاد دیگران مییافت از خانقاه شیخ بیرون میآمد اما درجایی دیگر و در یک شهر دیگر، خانقاه تازهای که در واقع شعبهای از خانقاه شیخ بود پدید میآورد. بدین گونه از یک خانقاه که شیخ و مرشدی در یک شهر به وجود آورده بود، چندین خانقاه دیگر در بلاد مختلف پدید میآمد که شیوخ و مرشدان همه آنها نسبت به شیخ خانقاه نخست، حالت تسلیم و فرمانبرداری داشتند و در همه موارد دستور او را به کار میبستند و اهل طریقت او بشمار میآمدند. [5]
اما جدایی محل عبادت صوفیه از مسجد به خانقاه، تمام مسئله نیست؛ بلکه ایشان به جای انجام امور عبادی، در برخی موارد کارهایی که در شرع اسلام از آن نهی شده است را در خانقاه انجام میدهند. پس «اگر مسجد پایگاه دین و شریعت بود، خانقاه پایگاه طریقت و پایگاهی برای گستراندن اندیشه و رفتارهای زمینی و عرفی شدند و بهویژه با پیدایش سماع و رقص صوفیانه در خانقاهها، جدایی میان خانقاه و شریعت افزایش یافت.» [6] که البته این مسئله همان مطلوب مورد نظر دشمنان دین اسلام است. چنانچه مستر همفر جاسوس انگلیسی به خانقاه و گسترش آن به عنوان یکی از برنامههای کشور خود برای جهان اسلام اشاره کرده و میگوید: «گسترش همه جانبه خانقاههای دراویش، تکثیر و انتشار رسالهها و کتابهایی که مردم عوام را به روی گرداندن از دنیا و مافیها و گوشهگیری سوق میدهد، مانند مثنوی مولوی و احیاء العلوم غزالی» [7] صوفیه با تغییر محل عبادت خود از مسجد به خانقاه، در حقیقت راه خود را از دین و شریعت محمدی (صلی الله علیه و آله) که با محوریت مسجد به حیات خود ادامه میدهد، جدا کرده و کمکم همانند تافتهای جدا بافته از آموزههای اسلامی دور شدند و همین امر موجب شد تا بهمرور زمان بر انحراف صوفیان مسلمان افزوده شود.
پینوشت:
[1]. لغتنامه دهخدا، ذیل واژه خانقاه
[2]. دکتر کیانی، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، ناشر کتابخانه طهوری، ص 60
[3]. همان، ص 137
[4]. انصاری هروی، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، سرور مولایی، توس، 1386، ص 10 – 9
[5]. عبدالحسین زرینکوب، ارزش میراث صوفیه، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1392 شمسی، ص 78
[6]. کسروی احمد، صوفیگری، به کوشش امینی محمد، شرکت کتاب، تهران، 1393، ص 29
[7]. خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی، ترجمه احسان قرنی، تهران: گلستان کوثر، ۱۳۷۷، ص 65
افزودن نظر جدید