پشت پا زدن قطب دراویش گنابادی به سیره اهلبیت (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ درحالی در فرقههای صوفیه، روحیه صلح کلی حاکم است و تبرّی جایگاهی ندارد که در دین مبین اسلام، نهتنها تبرّی از دشمنان خدا، واجب، بلکه از مهمترین ارکان دین به شمار میآید. تبرّی در لغت، مصدر عربی، بر وزن تفعّل و از ریشه بَرَءَ و اصل آن تَبَرُّؤ است و در زبان فارسی بیشتر بهصورت تبرّا نوشته میشود. تبرّی در لغت به معنای دوری کردن از چیزی که مجاورت با آن ناپسند است، بیزاری جستن، و مانند اینها آمده است. در فارسی، «تبرّی جستن» به معنای بیزاری و دوری جستن است. [1] تولی و تبری به معنی دوستی خدا، دوستی با دوستان خدا، پیامبران، امامان معصوم و مؤمنان و دشمنی با دشمنان خدا و دشمنان انبیا و اولیای الهی و نیز اعتقاد به ولایت اهلبیت محمد (صلیالله علیه و آله) و دوستی با آنان و دشمنی با دشمنان آنان است. [2]
ائمه اطهار (علیهم السلام) در مواقع مختلف، تبرّی را سیره خود و از لوازم اسلام و ایمان خوانده و آن را واجب دانستهاند و مصادیق این حکم واجب (تبری) را برشمردهاند: «کسانی که به عترت پیامبر (صلیالله علیه و آله) ظلم کردند و حرمت ایشان را شکستند، سنّت رسول خدا را تغییر دادند، برگزیدگان اصحاب پیامبر (صلیالله علیه و آله) را تبعید نمودند، اموال فقرا را بین ثروتمندان تقسیم کردند، ناکثین (پیمان شکنان جمل)، قاسطین (معاویه و طرفدارانش)، مارقین (خوارج)، تمام پیشوایان گمراهی و رهبران ستمکار، قاتل حضرت علی و همه قاتلان ائمه و اهلبیت (علیهم السلام)» [3]
در احادیثی از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) نیز بر اهمیت تبرّی تأکید شده و ایشان برائت (البغض فی اللّهِ) را یکی از مهمترین و استوارترین رشتههای ایمان (مِنْ اَوْثقِ عُری الایمانِ) ذکر کردهاند [4]. نقل است که پیامبر گرامی (صلیالله علیه و آله) در جمع اصحاب فرمود: «کدام دستگیره ایمان از همه محکمتر است؟ اصحاب هر یک چیزی گفتند: نماز، روزه، حج، جهاد و.... پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: همه اینها مهماند؛ لیکن محکمترین دستگیره ایمان، دوستی و دشمنی در راه خداست و اینکه دوستان خدا را دوست داشته باشی و از دشمنان او بیزار باشی.» [5]
ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیه السلام) پرسید معرفت خدا چیست؟ امام فرمود: معرفت به این است که خدا و رسولش را در موالات علی (علیهالسلام) و اقتدا به وی و امامان پس از او و تبری جستن از دشمنان آنان تصدیق کند. ابوحمزه پرسید: چه کنم تا ایمانم کامل شود؟ امام (علیهالسلام) فرمود: دوستان خدا را دوست بدار و با دشمنان خدا دشمن باش، همانگونه که خدا فرمود: با صادقان باش. [6] در حالی سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) بهعنوان چراغ راه هدایت، آشکارکننده این حقیقت است که ایمان، جز با قائل شدن به تبری از دشمنان خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) کامل نخواهد بود که فرقههای صوفیه که داعیهدار اسلام حقیقی هستند، قائل به این رکن مهم دینی نیستند و صلح کل را بهعنوان اصل اساسی برای خود برگزیده و حاضر به ابراز دشمنی و برائت از دشمنان خدا نیستند. کما اینکه نورعلی تابنده بهجای ابراز برائت از دشمنان خدا و اهلبیت (علیهم السلام) با توجه به اصل صلح کل در سخنانی میگوید: «من همیشه هرکسی بیاد، العیاذ بالله از شمر گرفته تا امام حسین (علیه السلام)، درب بازه و من خادم هستم. امام حسین (علیه السلام) تشریف بیاره من خادم هستم. شمر هم بیاد براش همینقدر خادم هستم که چای براش میارم.» در حالی ایشان از خدمت به دشمن خدا و قاتل امام حسین (علیه السلام) سخن میگوید که در زیارت سید الشهداء (علیهالسلام) که از ائمه اطهار (علیهم السلام) صادر شده است با این عبارت از جانیان و قاتلان حضرت، تبرّی میجوییم: «لعنت شود و ملعون باد امتی که شما را کشت، و امتی که با شما مخالفت کرد، و امتی که ولایت شما را انکار کرد، و امتی که بر ضد شما پشتیبانی دشمن کرد، و امتی که حاضر (در صحنه نبرد) بود و شهادت را نطلبید. شکر خدا که جایشان را آتش دوزخ قرار داد.» [7]
پینوشت:
[1]. لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، بیروت، لبنان، ذیل «برء»
[2]. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۱۹۶
[3]. ابنبابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش، ج ۲، ص ۶۰۷-۶۰۸
[4]. متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، حیدرآباد دکن، ۱۹۴۵-۱۹۷۵، ج ۱، ص ۲۵۷
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵-۱۲۶
[6]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۱۶
[7]. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص ۵۶۱
افزودن نظر جدید