تصوف
یکی از بدعتهای فرقهی صوفیه، ایجاد خانقاه یا زاویه است که در آن به ترویج عقائد باطل و ایجاد تفرقه بین مؤمنین پرداخته و سعی در پراکنده کردن مؤمنین از مسجد و ضرر رساندن به اسلام را دارند.
در اسلام تأکید زیادی بر رعایت شریعت و تکالیف الهی شده که همان انجام واجبات و ترک محرمات است که تا آخر عمر از هیچ مسلمانی ساقط نمیشود. ولی بعضی از صوفیان، که خود را مسلمان و شیعه میدانند، قائلند بر این که سالک به هنگام وصول به حقیقت، شریعت از او ساقط و دیگر هیچ تکلیفی بر آنان نیست.
اطاعت از امام معصوم برای شیعیان واجب است چه در زمان حضور امام باشیم و چه در زمان غیبت امام، که حضرت حجت بن الحسن باشد، که اطاعت از هیچ کسی غیر از امام و کسی که امام دستور بر اطاعت از او دهد واجب نیست، بنابراین این عقیده صوفیان که اقطاب آنان از امام زمان (ع) اجازه دارند یک دروغ بزرگ است.
یکی از عقاید فرقهی صوفیه، این است که در زمان غیبت، اطاعت از قطب را بر مریدان خود واجب دانسته و قائلند بر اینکه از طرف امام اجازه ولایت بر مردم دارند، در حالی که به دلایل مختلف، این عقیدهی آنان رد شده و تنها کسانی که امام معصوم (علیهالسلام) أمر بر پیروی از آنان کرده، ولی فقیه (مجتهد جامعالشرایط) است.
پیام مشترک همه پیامبران الهی، دعوت مردم به یکتاپرستی بود که کسی جز خداوند متعال شایسته پرستش نیست، اما عدهای از دنیاپرستان مانند فرقه صوفیه برای فریب مردم و گمراه کردن آنان از مسیر الهی به مریدان خود گفتهاند، در هنگام عبادات خصوصا نماز، باید تمام فکر و ذهنتان تصور صورت قطب باشد و اذکار و عبادات بدون اذن قطب باطل است، که این عمل آنان چیزی جز شرک به خداوند متعال نیست.
در مسلک صوفیه اعتقادات خاصی رواج دارد که میتوان گفت از بدعتها و انحرافات این فرقه است، که یکی از این موارد توهین و گستاخی بعضی از صوفیان نسبت به ساحت مقدس حضرت رسول اکرم (ص) بوده که در کمال وقاحت علاوه بر اهانت، خود را نیز برتر از حضرت دانستهاند.
بیشک حمله تروریستی تلخ اهوازکه توسط گروهک الاحوازی صورت گرفت، شباهتهایی با جریانات اتفاق افتاده در بهمن ماه سال گذشته توسط فرقه صوفی سلطان علیشاهی داشت. از جمله اینکه برخی از بزرگان آنها مورد حمایت کشورهای غربی میباشند و از حمایتهای مالی، رسانهای و پناهندگیهای سیاسی بهره میبرند.
فرقه سلطان علیشاهی ازجمله فرقههایی است که مدام به مریدان خود میگویند که هیچگاه نباید ذکر و فکر خویش را رها کنند. ذکر و فکری که منظور از ایشان تصور صورت قطب در ذهن مرید در تمام حالات است. که با گفتن هربار ذکر باید صورت مرشد و قطب خود را در نظر آورند.
خداوند متعال از میان تمام ادیان در طول تاریخ، دین اسلام را بهترین و کاملترین دین قرار داده است، لذا بر تمام انسانها واجب است که از دین اسلام و آخرین پیامبر پیروی کنند. اما عدهای از دنیا پرستان از نام اسلام سوء استفاده کرده و مذاهب و فرقههای مختلفی را بهوجود آوردهاند که فرقهی صوفیه سلطان علیشاهی نمونهای از آن است. سران این فرقه با تفسیر بهرأی از قرآن و برداشت شخصی از آیات قرآن، خود را جانشین اهلبیت (ع) در زمان غیبت دانستهاند.
یکی از فرقههایی که با ادعای اسلام و مسلمانی، از نام اسلام سوء استفاده کرده، صوفیه است. از دلایل بطلان این فرقه، مخلوط بودن آن با تفکرات و اعتقادات ادیان و فرقههای مختلف است که رهبران این فرقه وارد این مسلک کردهاند، در حالی که بهترین و کاملترین دین، اسلامی است که توسط پیامبر اکرم (ص) برای هدایت بشر آوردهاند.
دربارهی پیدایش فرقهی تصوف، عوامل مختلفی ذکر شده است، اما یکی از عوامل صحیح در ایجاد این فرقه، ظهور شخصیتهای ساختگی و به ظاهر دلسوز مانند حسن بصری، سفیان ثوری و ... بود که زهد افراطی را در دستور کار قرار داده و حتی با ائمهی معصومین (ع) نیز مخالفت کردند.
مجالس صوفیان خصوصا سماع آنان، که همراه با غنا و رقص است بنا بر نظر اسلام حرمت دارد، حتی بعضی از مجالس آنان که همراه با جذبه و از خود بیخود شدن است هر چند با شنیدن آیات قرآن باشد، حرام است مانند حرمتی که بر اثر شراب وضع شده و عقل را زایل میکند.
حمایت از ظالم در قرآن مورد نکوهش و حتی وعده عذاب دوزخ داده شده است، که محمد غزالی بهصراحت از ظالم و قاتلی همچون یزید حمایت کرده و لعن او را از این جهت که مسلمان است جایز ندانسته است.
یکی از خصوصیات سران تصوف قبل از قرن هفتم، سنّی بودن مذهب آنان بود که حتی بعضی از آنان، تسنن را شرط ورود به تصوف دانستهاند. حال از صوفیان مدعی تشیع، باید پرسید چرا از کسانی که مذهبی غیر از مذهب شیعه داشته پیروی کرده و آنان را از بزرگان خود بهحساب آوردهاند.