مخالفت اسلام با خانقاه در صوفیه

  • 1397/08/16 - 18:53
یکی از بدعت‌های فرقه‌ی صوفیه، ایجاد خانقاه یا زاویه است که در آن به ترویج عقائد باطل و ایجاد تفرقه بین مؤمنین پرداخته و سعی در پراکنده کردن مؤمنین از مسجد و ضرر رساندن به اسلام را دارند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فضای مجازی، وقتی نسبت به خانقاه صوفیه و آسیبی که این خانقاه به جایگاه مسجد و اسلام وارد می‌کند مطلبی نوشتم، یکی از طرفداران این فرقه گفت: چرا اهل کتاب مانند مسیحیان و یهودیان، حق فعالیت مذهبی در اماکن عبادی خود دارند و دولت جمهوری اسلامی هم با آنان مدارا کرده و نسبت به آنان عکس‌العملی نشان نمی‌دهد، اما صوفیه از این حق برخوردار نیستند و نمی‌توانند آزادانه در این خانقاه به فعالیت عبادی خود بپردازند؟
گفتم: دین اسلام، مسیحیت و یهودیت را به عنوان ادیان الهی به رسمیت می‌شناسد و حضرت موسی و عیسی (علیهم‌السلام) و حضرت مریم (سلام الله علیها) از مقدسات اسلامی به شمار می‌روند و ایمان به آنها و به تورات و انجیل، برهر مسلمانی واجب است. به‌عبارتی دین حضرت مسیح(ع) در زمان خود دین رسمی خداوند بوده و در آیات قرآن مورد تأیید قرار گرفته است، ولی به علت تحریف و نفوذ عقاید باطل در آنها، از رسمیت افتاده و اسلام آن را دین کامل نمی‌داند. مثلا «تورات، دارای سه نسخه است: نسخه عبرانی، نسخه سامری و نسخه یونانی»[1]  و اینکه عقل انسانی بعضی از مبانی اعتقادی این ادیان را، نمی تواند باور کند. مثلا در تورات خدا به صورت انسانی معرفی شده که راه می رود، آواز می خواند، دروغگو و فریب کار است زیرا به آدم گفته است که اگر از درخت نیک و بد بخورند خواهند مرد ولی بعدا آدم و حوا از میوه آن درخت خوردند و نه تنها نمردند بلکه به نیک و بد هم آشنا شدند.[2] در حالی که در کتاب قرآن هیچگونه تحریف و مبانی غیر عقلی وارد نشده است.
اما صوفیه چون از دل اسلام و با اسم اسلام پا به میدان گذاشته، با ترویج عقائد باطل و بدعت‌های مختلف، اسلام را خدشه‌دار کرده و آن آموزه‌های ناب اسلام را وارونه جلوه داده است.
صوفی: آیا آیه یا روایتی که خانقاه را زیر سؤال ببرد و آن را مردود بداند سراغ داری؟
گفتم: در قرآن نسبت به مسجد ضرار که توسط منافقین و با هدف کم‌رنگ کردن حضور مسلمین در مسجد و ایجاد تفرقه بین مسلمین بنا شده، نهی شدید وارد شده که خداوند دستور تخریب چنین مسجدی را به رسول خود داده است. «وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ[توبه/107]و آن‌هایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است، و نیز کمینگاهی است برای کسی که قبلاً با خدا و پیامبر او به‌جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند یاد می‌کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم، ولی خدا گواهی می‌دهد که آنان قطعاً دروغگو هستند.»
بنابراین از آنجا که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) چیزی به نام خانقاه وجود نداشته است، ساخت خانقاه، که در مقابل مسجد و برای ضرر رساندن به اسلام و تفرقه میان مؤمنین بنا شده، قطعاً ازجمله بدعت‌هایی است که در تصوف به وجود آمده است.
صوفی: با چه سند و مدرکی می‌گویید که صوفیان با احداث خانقاه، سعی داشتند مقابل مسجد بایستند و با شیعیان و فقها مبارزه کنند؟
گفتم: صوفیان بعد از اینکه تبدیل به فرقه شدند و تشکیلات گروهی پیدا کردند «برای آنکه در مقابل هجوم مخالفان تنها نمانند، جماعت‌های برادری و فرقه‌های خاص اخوت درست کردند و در برابر مسجد و مدرسه که پناه‌گاه  متشرعه و فقها بوده است، برای خویش زاویه و خانقاه ساختند و رفته‌رفته آدابی و ترتیبی از آن خود به وجود آورده‌اند که منتهی به پیدایش سلاسل صوفیه شده است.»[2]
صوفی: اگر فرقه‌های صوفیه اهل بدعت هستند و خانقاه از مصادیق بدعت به‌شمار می‌آید، پس حسینیه‌ها و مدرسه‌های جدید هم بدعت‌اند، زیرا همه این پدیده‌ها نو و جدید هستند؟
گفتم: اولا هر امر نو و جدیدی بدعت و مذموم نیست. بدعت مذموم به معنای انتساب غیر دین به دین است و خانقاه به عنوان ترویج دهنده‌ی اعمال غیر دینی و انتساب آن به دین، از نشانه‌های آشکار بدعت است.
ثانیا: حسینه‌ها و مدارس جدید باعث ایجاد فرقه‌های دینی و موجب کم‌رنگ کردن حضور مردم در مسجد و تفرقه میان مسلمانان نشده‌اند، برخلاف خانقاه که افعال و اعمالی که در این مکان انجام می‌شود برخلاف اسلام و آموزه‌های اسلامی بوده، و نمونه بارز بدعت در دین است. هر چند امروزه با تغییر نام خانقاه به حسینیه، سعی در فریب افکار مردم دارند ولی همچنان اعمال غیرشرعی و بدعت‌گونه‌ی خود را در این حسینیه‌ها انجام می‌دهند.
بنابراین میان ادیان الهی و فرقه‌های بدعت‌گذار تفاوت اساسی وجود دارد. مسیحیت و یهودیت و زرتشت، خود را به اسلام مستند نمی‌سازند؛ ولی فرقه‌های صوفیه همانند سایر فرقه‌های منحرف چون بهائیت و بابیت، رنگ اسلامی به خود گرفته، با نفاق به ترویج خویش می‌پردازند.

پی‌نوشت
[1]. شعرانی، میرزا ابوالحسن، راه سعادت، تهران، نشر صدوق، چاپ سوم، 1363، صص 206 و207.
[2]. تورات، سفر پیدایش، باب دوم و سوم.
[3]. عبدالحسین رزین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۹۲، ص ۳۵.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.