بهائیت وشیخیه
مبلّغ بهائی در کانال خود، مدعی نوشتن نامهای توسط پیامبرخواندهی بهائیان میشود که در آن، ادعای علم الهی و اُمیّت خود را مطرح نموده است. اما لازم است بدانیم بر خلاف ادعای اُمیّت پیامبرخواندهی بهائیان، مبلّغین بهائی، در عین حفظ ظاهر اُمیّت پیامبرخواندهی خود، در لابهلای آثارشان به درس خوانده بودن حسینعلی نوری اعتراف کردهاند.
پس از مرگ علیمحمد باب، حسینعلیبهاء برای به دست گرفتن ریاست بابیان، اقدامات بسیاری انجام داد. وی پس از پذیرش موذیانهی ریاست برادرش یحیی صبحازل و آمادهسازی زمینهی ریاست خود؛ برادر را آماج توطئهها و توهینهای خود قرار داد. اینها همه در حالیست که عبدالبهاء ملاک انتخاب رهبر جامعه را، دوری از حس قدرتطلبی او برمیشمارد.
یکی از کانالهای تلگرامی بهائیت، مطلبی با عنوان «نامه بهاءالله در شش سالگی» به انتشار درآورد و درآن، پیامبرخواندهی بهائیان را درس نخوانده و اُمی معرفی نمود. اما این ادعا در حالیست که عزّیه نوری (خواهر پیامبرخواندهی بهائیان)، صراحتاً برادر خود را اهل درس و مشق معرفی کرده و اساساً ادعای اُمیت حسینعلی نوری را رد میکند.
جناب عبدالبهاء ضمن مقایسهی مردم آمریکا با ایران، علّت سختی، گرفتاری و گرانی را که گریبانگیر ایرانیان شده است را عدم ایمان ایرانیان معرفی میکند. حال اگر ملاک ایمان را پیروی از فرقهی ضالّهی بهائیت در نظر بگیریم، تعداد بهائیان ایران از آمریکا بیشتر است. عجیبتر آنکه ملحدی چون عبدالبهاء، ایمان ایرانیان را زیر سؤال میبرد.
سناتور «جان مک کین» را میتوان یکی از مهمترین طرفداران تحریم هرچه بیشتر مردم ایران دانست. وی پس از آزادی یکی از سرکردگان مجرم بهائی در ایران، مدعی نقض حقوق بهائیان ایران شده و خواستار آزادی هرچه بیشتر آنان میگردد. اما مگر بهائیان برای آمریکا چه فایدهای دارند که در کنار تحریم مردم ایران، حقوق آنان برای آمریکاییها مهم است؟!
پیامبرخواندهی بهائیان در یکی از اظهاراتش، علمای شیعه که در مصیبت حضرت سیدالشهداء عزاداری میکنند را از قاتلین آن حضرت ظالمتر میداند. اما به راستی که علّت دشمنی بهائیت با علمای شیعه به خاطر این بوده است که ایشان همواره مروج آزادگی و ظلمستیزی بوده و از این جهت؛ با دشمنی جیرهخواران استعمار و استکبار مواجه شدند.
جناب عباس افندی در توصیهای که به مناسبت انتخاب رهبر جامعه نمود، مردم را به انتخاب بیمیلهای به قدرت فراخواند. این در حالیست که با بررسی نوع رهبری او درمییابیم که وی، در مسیر حفظ قدرت خود، از هیچ اقدامی دریغ نکرده است. همچنان که با برادر خود ستیز نمود و در این راه، وصیت پیامبرخواندهی بهائیان را نیز زیر پای نهاد.
مبلّغ بهائی در کانال خود به نقل از عبدالبهاء مدعی شد: رئیس جامعه باید از حبّ ریاست و خودخواهی به دور باشد. اما توصیه به پرهیز از خودخواهی رهبران در حالیست که اساساً، مهمترین انگیزهی تشکیل بهائیت، رسیدن پیشوایان به قدرت بوده است. همچنان که عزّیه نوری، اقدام حسینعلی نوری در ترور ناصرالدینشاه را در این راستا برمیشمارد.
علیمحمد باب، در دلیل بر حقانیت خود میگوید: چون چشم و گوش و بینی و دهان با خودِ چهره، پنج میشود و باب نیز طبق حساب اَبجد، پنج است و هاء که حرف اول کلمهی هویت و به عدد اَبجد پنج است، پس من مهدی یا باب آنم. عجیب است بهائیان، از یکسو دلیلیت معجزه را منکر میشوند و از سویی دیگر، چنین دلایل سبکی در حقانیت پیشوایانشان ارائه میدهند!
چندی است تشکیلات بهائیت اقدام به ساخت مستندی با نام «سفر پرفروغ» کرده است. در این مستند تلاش شده تا سفرهای عبدالبهاء به غرب، به شکل برجستهای بررسی و کراماتی برای او تراشیده شود. اما در حقیقت سفرهای عبدالبهاء با هدف استفاده از فضای رسانهای و زد و بندهای سیاسی برای پیشبرد بهائیت در جهان بوده است.
یکی از خبرگزاریهای تشکیلات بهائیت مدعی شد، در پی بازداشت 7 بهائی زندانی در یمن، سازمان ملل خواستار آزادی فوری آنان شد. اما دفاع از 7 بهائی زندانی در حالیست که بیش از 75 درصد مردم یمن با مشکل کمبود غذا، دارو و نااَمنی مواجهاند! نمایندهی بهائیت در این گزارش همچنین، مقامات ایرانی را عامل بازداشت بهائیان یمنی معرفی میکند!
پیشوایان بهائی یکی از آموزههای دوازدهگانهی خود را موضوع تطابق دین با علم و عقل معرفی میکنند. این ادعا تا جایی پیش میرود که عبدالبهاء، هر موضوعی که خلاف علم و عقل باشد را چیزی جز وَهم نمیپندارد. این در حالیست که پیشوایان بهائی در آثار خود، مطالب خلاف علمی و عقلی بسیاری را چون نظریهی خلقالساعه مطرح کردهاند.
بلافاصله پس از آزادی مهوش ثابت (از سرکردگان مجرم تشکیلات بهائی)، فائزه هاشمی رفسنجانی به ملاقات او میشتابد. مرحوم هاشمی رفسنجانی پیشتر با استعماری خواندن بهائیت و آیتالله مکارم با جرم خواندن چنین اقدامی؛ از دیدار فائزه با مقامات بهائی انتقاد کرده بودند. اما گویا این شخصیت ضد نظام و مرجعیت، بر لجاجت خود اصرار دارد.
یکی از نشانههای حجتهای الهی، پاسخ به درخواست معجزهی مردم، برای اثبات حقانیتشان میباشد. اما از آن جهت که پیشوایان دروغین بهائیت از وجود چنین توانی تُهی بودند، بهائیان به انکار اصل دلیل معجزه و همچنین معجزات پیامبر اسلام، روی آوردهاند. این در حالیست که معجزات بسیاری برای پیامبر اسلام نظیر شقالقمر و ردّ الشمس، ذکر شده است.