جنگ قدرت پیامبرخواندهی بهائیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از مرگ علیمحمد شیرازی (باب)، حسینعلی نوری (پیامبرخواندهی بهائیان) در راه رسیدن به ریاست بابیان، اقدامات موذیانهی بسیاری انجام داد. وی در ابتدا با پیش انداختن برادر خود «یحیی صبح ازل»، ذهنها را متوجه او ساخت تا زمینهی ریاست خود را فراهم سازد.[ر.ک: مقاله شخصی سیاح، ص 38]
اما چندی پس از فراهم شدن زمینهی ریاستش، از برادر برائت جست و به بدترین شکل ممکن او را خطاب قرار داد. همچنان که در خطاب به یاران صبح ازل گوید: «و ای قهر مِن ذلک تَعبدُونَ البَقَر ولاتَعرِفُونَ ثم تَدعونَ الله بِأن یخرج لَکم مِن صُلبِهِ عِجلاً لِتَعبُد...[بدیع، ص 172] کدام قهری بالاتر باشد از عبادت کردن شما گاوی را که نمیشناسید (میرزایحیی صبحازل) و سپس از خدا میخواهید گوسالهای از صلب آن بیرون آورد...».
وی در نهایت، شرح دشمنی بیسابقهی خود را با برادر بر سر ریاست بابیان، اینگونه توصیف میکند: «در این ایام، رائحهی حسدی وزیده که قسم به مربّی وجود از غیب و شهود که از اوّل بنای وجود عالم... تا حال چنین غلّ و حسد و بغضائی ظاهر نشده و نخواهد شد».[ایقان، ص 165]
اینها همه در حالیست که پیشوای دوم بهائیان، ملاک انتخاب رهبر جامعه را دوری از حس قدرتطلبی برمیشمارد: «باید شخصی رئیس باشد که خود اصرار در ریاست نداشته باشد. فیالحقیقه در خیال شهرت و برتری نباشد. بلکه بگوید من خود را سزاوار و لایق این مقام نمیدانم و طاقت تحمّل این ثِقل عظیم (بار سنگین) ندارم. اینگونه نفوس، مستحقّق ریاستند. زیرا اگر خیر و فائدۀ عموم مراد است که رئیس باید خیرخواه باشد نه خودخواه؛ و اگر غرض شخصی منظور باشد که این مضرّ به عالم انسانی و منفعت عمومی است». [بدایعالآثار، ج 1، ص 309]
پینوشت:
عباس افندی، مقاله شخصی سیاح، هوفمایم آلمان: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، چاپ اول، 158 بدیع، ص 38.
حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، نسخهی خطی، به خط جناب زین المقربین، ص 172.
حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1998 م، ص 165.
محمود زرقانی (دستیار و سفرنامهنویس عباس افندی در سفر اروپا و آمریکا)، بدایع الآثار، نسخهی الکترونیکی، ج 1، ص 309.
افزودن نظر جدید