مکاتب اهل سنت

06/24/1397 - 10:50

یکی از مصیبت‌های جانسوز تاریخ اسلام، حادثه فراموش نشدنی عاشورا و کربلاست، و پیامبر اکرم(ص) بارها درباره این حادثه سخن فرموده و ضمن پیش‌گویی‌هایی از چگونگی وقوع آن، بر شهادت مظلومانه فرزندشان امام حسین(ع) اشک ریخته‌اند. پیامبر که نسبت به حوادث آینده از راه وحی و علم الهی آگاه بوده‌، این حقیقت را در مناسبت‌های مختلف بیان کردند.

06/24/1397 - 09:11

اهل سنت نیز مانند شیعیان اهل بیت را دوست دارند. اما سوال این‌جاست که اگر اهل سنت محب اهل بیت هستند، پس چرا در شادی و عزای اهل بیت خوشحال یا ناراحت نیستند! به نظر می‌رسد که تقصیر و کوتاهی از علمای اهل سنت است، که حقایق را برای مسلمانان بازگو نکرده‌اند، زیرا امام حسین از همه مسلمانان است و فقط اختصاص به شیعیان ندارد.

06/24/1397 - 06:57

سوال اینجاست که اگر امامان شیعه، از غیب مطلع اند و می دانسته اند که قرار است کشته شوند چرا با دست خویش جان خود را به خطر انداختند ؟ اگر امام حسین (علیه السلام) علم به شهادت خود داشتند، چرا به کربلا رفتند و جان خود را از دست دادند؟

06/24/1397 - 03:58

در میان جوامع و ادیان بویژه در دین اسلام با تمام مذاهب آن عزاداری و سوگواری وجود داشته است، چرا که این مراسمات امری انسانی و نوعی عاطفه و احساس میان مردم است که جهت تسلی دل و آرامش روحی و التیام و ناراحتی‌های روانی در برابر مصائب و حوادث جانسوز و دردناک اشخاص برگزار می‌شود. که باعث خشنودی رضایت بازماندگان را فراهم می‌کند.

06/23/1397 - 23:47

خداوند گنهکاران را به سوی حق دعوت می‌کند و نوید زندگی خوب، سوای اعمال گذشته‌ای که داشتند، به آن‌ها می‌دهد؛ نمونه تاریخی آن، اسلام آوردن «وحشی»، قاتل حمزه سیدالشهداء، است که می‌ترسید توبه‌اش پذیرفته نشود، آیه‌ای نازل شد و در رحمت به روی او گشوده شد، ولی برخی علمای اهل سنت، نسبت به شیعه، چنین روشی ندارند، و در مواردی که رفتار آنها را خلاف تشخیص می‌دهند، حکم به عدم قبول توبه و قتل را صادر می‌کنند.

06/07/1397 - 22:55

برخی عالمان اهل سنت، اقرار کرده‌اند، قاعده قبح تقدیم مفضول بر افضل را قبول ندارند؛ مثل ابن ابی‌الحدید که می‌گوید: «حمد خدای را که شخص ناشایست را بر شایسته‌ترین افراد مقدم داشت.» ابن حجر هیثمی نیز می‌گوید: «اهل سنت اجماع دارند بر صحت رهبری شخص ناشایست در حالی‌که فرد شایسته‌ای میان جامعه اسلامی هست، چرا که اجماع دارند خلافت عثمان، صحیح است.»

06/07/1397 - 18:03

حادثه غدیر توسط 110 تن از صحابه و 89 تن از تابعين نقل شده است، و بزرگان اهل سنت، به وقوع آن یقین پیدا کرده، و به صحت آن اعتراف کرده‌اند: «برای حدیث غدیر سندهای فراوانی ذکر شده، هیثمی آن را در کتابش جمع کرده، و «ابن عقده» طرق این حدیث را در کتابی مستقل آورده که ابن حجر سند برخی از آن‌ها را صحیح و برخی دیگر را حسن دانسته است.»

06/07/1397 - 16:12

علی‌رغم متواتر بودن جریان غدیر خم در کتب فریقین، ولی باز برخی از مغرضین اهل سنت به خاطر جهل و نادانی و تعصبات بی جا و همچنین انکار بزرگان سلف خود، سعی دارند تا جریان مهم تاریخی غدیر را به بوته فراموشی بسپارند. روز عیدی که خلافت و وصایت پیامبر به مردم ابلاغ گردید و مسلمانان و حتی خلفای غاصب در این روز ابراز شادی کردند.

06/07/1397 - 14:43

عبدالعزیز دهلوی می‌گوید اگر حدیثی به حد تواتر برسد در حکم آیه قرآن است. با توجه به این سخن حدیث غدیر متواتر است پس عمل به مقتضای آن مانند عمل به قرآن واجب است.

06/07/1397 - 12:30

حدیث غدیر بر خلاف ادعای برخی که درصدد کم نشان دادن فضائل امیرالمومنین علیه السلام هستند، در میان علما و حدیث شناسان اهل سنت ،حدیثی متواتر و یا صحیح است.

06/07/1397 - 12:21

حقیقتا با توجه به نقل تواتر و صحت فراگیر حدیث غدیر عدم نقل آن در صحیحین از چه روست؟ آیا تا کنون از خود پرسیده اید که اگر چنین فضیلتی در حق دیگران وارد می‌شد، آیا باز هم همین کتمان و عدم نقل ها اتفاق می‌افتد؟!

06/07/1397 - 11:11

حدیث غدیر یکی از مهمترین و محکمترین احادیث وارده در میان فرق مسلمین می‌باشد لذا برخی سعی در کم رنگ جلوه دادن این حدیث می‌کنند و یا در صحت سندی و اعتباری آن خدشه وارد می‌کنند که حاکی از جهلشان می‌باشد، اما به اعتقاد بزرگان فریقین این حدیث علاوه بر متواتر بودن از حیث سند و اعتبار هم جایگاه والایی دارد و کثیری آن را تائید می‌کنند.

06/07/1397 - 11:10

غدیر روز جشن و شادی برای تمام مسلمین عالم است که خداوند آن را برای همگان مایه چشم روشنی و فخر قرار داده است. هر چند در میان فرق مسلمین اختلاف است، اما دلیل نمی‌شود که حق مطلب ادا نشود و موضوع مهمی که در این روز اتفاق افتاده است را کسی انکار کند؛ لذا علمای اهل سنت هم به جایگاه بلند این روز اشاراتی کرده‌اند.

06/04/1397 - 19:53

ابن تیمیه فرار از جنگ‎های صدر اسلام را توجیه می‌کند و می‌گوید: گاهی شجاعت شمشیر زدن در میدان نبرد است، و گاهی دعا کردن است؛ وی همچنین گفته است: شجاعت مورد نیاز رهبران، شجاعت قلبی است، از این‌رو بدون شک ابوبکر از عمر شجاع‌تر و عمر از عثمان، و عثمان از علی و طلحه و زبیر شجاع‌تر بوده است؛ او اقرار خلفا و کلام علمای اهل سنت در مورد فرار خلفا از جنگ‌ها را نخوانده یا خود را به غفلت زده است.

صفحه‌ها