نصب
شیعه معتقد است، جانشینی پیامبر انتصابی است، و اهل سنت آن را انتخابی و توسط مردم میدانند، ولی خلیفه دوم توسط شخص ابوبکر انتخاب شد و اجماعی در انتخاب خلیفه دوم شکل نگرفت. در نتیجه خلیفه میتواند به صورت انتصابی به خلافت برسد و با این روش، هیچ مشکلی پیش نمیآید.
از دیدگاه اشاعره نصب امام از سوی خداوند ضرورت ندارد. چرا که اگر امام تعیین شود چه بسا تشتت آراء و درگیری بیشتر شده و در نتیجه به خونریزی خاتمه یابد. از این روی خداوند کاری را که دارای مفسده است، انجام نمیدهد.
از منظر اشاعره منشا مشروعیت سیاسی امام، رای مردم و یا اهل حل و عقد است که نشان از رضایت خداوند دارد و نتیجه این رای، همان نصب الهی است. این در حالی است که چگونه میتوان رای مردم را کاشف از رضایت خداوند دانست؟
نبی مکرم اسلام بارها و بارها در ایام حیات مبارکش سخن از جانشینی و خلافت خود کرده است و در تمامی آنها یا تلویحا و یا صراحتا جانشین خود را معین نموده است، که بارزترین آنها معرفی حضرت علی (علیهالسلام) در روز غدیر خم است. حال چگونه است که برخی از مسلمانان این امر را نپذیرفتهاند؟ یا چه انگیزهای سبب غصب این مقام شده است؟
به جرأت می توان گفت که اول مظلوم عالم حضرت علی (علیهالسلام) است. مظلومیت از این بالاتر که حتی دشمنان جانی، برتری انسان را بیان و تایید میکنند ولی باز هم حق را سلب کنند. در مورد حضرت علی اینگونه بود. عمروعاص که اشقی الاشقیاء است و در عداوتش شکی نیست، با جسارت تمام بیان فضائل حضرت میکرد .
یکی از مباحث مهم در دین اسلام بحث امامت و ولایت و جانشینی بعد از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) است، که در میان فرق و مذاهب اسلامی مورد اختلاف است و هر مذهبی با استدلال و ادله قرآنی و روایی سعی دارد تا عقیده خود را اثبات کنند، اما آنچه مهم است این حقیقت است که کسی لیاقت این سمت را دارد که از هر جهت بر دیگران برتری داشته باشد و خدا و رسولش به آن امر کرده باشد.
خداوند امام را رهبر مردم و حجت بر اهل عالم قرار داده است. او امامان را براى حفظ دين و راهنمايى مردم انتخاب میكند و همه آنها مورد لطف و عنايت خدايند. آنها را فرمانرواى دين خويش میگرداند و علم خود را در اختيارشان قرار میدهد. جايگاه و منزلت امام بسيار والاتر از محدوده درك انسانهاست و به هيچوجه نمیتواند به انتخاب مردم باشد.