اشاعره و انکار ضرورت نصب الهی امام
خلاصه مقاله
اشاعره منکر ضرورت نصب امام از سوی خداوند هستند و دلایلی نیز در این زمینه بیان میکنند. یکی از دلایل آنها احتمال بهوجود آمدن فساد وقتی خداوند امام را نصب کند، یعنی ممکن است اختلاف میان مردم در باب حاکم منصوب و در نتیجه درگیری و خونریزی پیش بیاید. با این استدلال اشاعره باید دیگر امور الهی را نیز منکر شوند، چرا که احتمال ترتب مفسده از سوی انسانها در همه افعال الهی جاری است، انسان مختار است و در همه افعال و احکام الهی توان مخالفت دارد. پس این اعتقاد باطل است و این امر نباید ما را به عدم دستور از سوی خداوند وا دارد و به صرف وجود احتمال مفسده، نباید افعال خداوند را زیر سوال برد که در این صورت، باید خلقت انسان را نیز زیر سوال برد.
متن مقاله
اشاعره منکر ضرورت نصب امام از سوی خداوند هستند و دلایلی نیز در این زمینه بیان میکنند. یکی از دلایل آنها احتمال جاری بودن وجوه فساد بر نصب الهی امام است. فخر رازی در توضیح این دلیل مینویسد: «اگرچه نصب امام از سوی خداوند، مشتمل بر مصالحی است، اما بر آن نیز مفاسدی مترتب است که این امر انجام آن را از سوی خداوند، قبیح میکند. چون خداوند امری که بر آن مفسده بار شود را انجام نمیدهد.»[1] گویا مراد فخررازی از مفسده، به وجود آمدن اختلاف میان مردم در باب حاکم منصوب و در نتیجه درگیری و خونریزی باشد.
مکتب اشاعره اگرچه به دنبال بطلان نصب امام از سوی خداوند است، اما ناخودآگاه باید دیگر امور الهی را نیز منکر شود. چرا که احتمال ترتب مفسده از سوی انسانها در همه افعال الهی جاری است.
انسان مختار است و در همه افعال و احکام الهی توان مخالفت دارد. این امر نباید ما را به عدم دستور از سوی خداوند وا دارد. به صرف وجود احتمال مفسده، نباید افعال خداوند را زیر سوال برد که در این صورت، باید خلقت انسان را نیز زیر سوال برد. چون خلفت انسان بنا به اعتراف ملائکه در برگیرنده مفسده بوده است. نکته جالب توجه کلام خداوند در پاسخ به اعتراض فرشتگان، به خاطر وجود مفسده در خلقت انسان است که فرمود: «قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.[بقره/30] من چیزی را میدانم که شما نمیدانید.» خداوند از مفسده کلامی به میان نیاورده است.
افزون بر این ظاهر عبارات برخی از عالمان مکتب اشاعره، دلالت بر نصب امامت ابوبکر و عمر دارد. به عنوان مثال جرجانی در شرح المواقف، امامت ابوبکر و عمر را با استناد به برخی از آیات قرآن ثابت میکند.[2] حال سوال این است که با توجه به این کلمات، آیا احتمال مفسده بر نصب ابوبکر و عمر وجود ندارد؟
در پایان باید گفت که خداوند مبتنی بر حکمت خود، مسیر صحیح را از ناصحیح مشخص کرده و در این راستا فرموده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً.[انسان/3] ما راه را مشخص کردیم، یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس»؛ عمل عدهای ناسپاس و ظالم، دلیل بر عدم صدور آن فعل از خداوند نمیتواند باشد.
پینوشت:
[1]. فخر رازی، الاربعین فی اصول الدین، قاهره، مکتبه کلیات الازهریه، 1986 ه، ص 261- 262.
[2]. جرجانی، میر سید شریف، شرح المواقف، قم، شریف رضی، 1325 ه، ج 8، ص 263 – 365.
افزودن نظر جدید