مسیحیت تبشیری
کشیش مسیحی که توهم توطئه دارد، مدعی است علت گرمایش زمین، شیطان است و دلایل طبیعی دروغی بیش نیست! او این وقایع را به خاطر آخر الزمان می داند!
در میان مسیحیان، گروههای پمطیکاستی، تفسیری عجیب از مسیحیت ارائه میدهند. آنها معتقدند کشیشان میتوانند به یک سری ارتباطات فراطبیعی، خدا را در بدن مومنان مسیحی حاضر کنند. ویدئوی فوق یکی از این نمونههاست
کشیش #بنی_هین که در فریبکاری تحولی شگرف بنیان نهاد، این بار دعا میکند ایران به کشوری مسیحی تبدیل شود.
کشیش مسیحی معترض است چرا عنوان "حضرت" را برای لوط نبی به کار میبریم! او معتقد است که ایشان شخصی گناه کار بوده! این درحالی است که طبق انجیل، حضرت لوط مردی پارسا است.
برخی کشیشان مسیحی چند وقتیست مدعی هستند پایان دنیا رسیده و ایران آیندهای هولناک خواهد داشت! البته تاریخ نشان داده که این ادعاها توهمی بیش نیست.
کشیش مسیحی که در اظهارات دور از خرد، از چیزی فروگذار نیست، علت مرگ و میر ایرانیان را پرستش الله تعالی میداند!
شبکه مسیحیت تبشیری طی پیامی، مسلمانان را به پیروی مسیحیت دعوت کرده است. متن این دعوتنامه با مبانی مسیحیت در تعارض است. دعوتکنندگان، مسیحیت را دین ندانسته، درحالیکه در عهد جدید، از مسیحیت بهعنوان دین یاد شده است. آنها ادعا کردهاند که مسیحیان بنده خدا نیستند و فرزند خدایند؛ اما عهد جدید مسیحیان را بنده هم میداند. اطمینان 100 درصدی به نجات هم مضراتی دارد که از جمله آنها، بیرغبتی به انجام اعمال صالح است.
یکی از دلایلی که مسیحیان برای اثبات الوهیت مسیح می آورند، زنده کردن مردگان توسط ایشان است؛ چرا که در عهد قدیم زنده کردن مردگان، کار خدا دانسته شده است. این در حالی است که در کتاب مقدس انبیای دیگری هم این کار را کرده اند. کتاب مقدس مسیحیان خود شهادت می دهد که این معجزات به امر الهی است و افراد قدرتی جدای از قدرت الهی ندارند.
طبق اعتقاد مسیحیان، انجیل یوحنا توسط یوحنای حواری نوشته شده است. دلایلی که برای این ادعا مطرح میشود، یکی شهادت ایرنئوس از پلی کارپ است و دیگری ادعای خود انجیل یوحنا. نقادان معتقدند که ادعای ایرنئوس معتبر نیست؛ چون در نوشتههای پلی کارپ چنین چیزی وجود ندارد و قسمتی از یوحنا که مورد استناد مسیحیان است، بعداً به این کتاب اضافه شده.
مسیحیان تبشیری اشکالات مسلمانان به آموزه فدا را به این دلیل که شیعیان به شفاعت امام حسین(ع) معتقدند، وارد نمیدانند. این در حالی است که اعتقاد به شفاعت امام حسین(ع) با آموزه فدا تفاوتهای اساسی دارد. به عنوان مثال شفاعت مختص شخص خاصی نیست، اما فدا مختص مسیح است.
مسیحیان ادعا میکنند کسی که مسیحی میشود نجات او حتمی است؛ اما در اسلام مشخص نیست که شخص، نجات پیدا میکند یا خیر. پاسخ این است که آموزه اطمینان به نجات ابدی، انگیزه کار خوب را از بین می برد و کسی که در حالت خوف و رجا به سر میبرد، سعی بیشتری برای انجام کارهای نیک دارد.
آگوستین قدیس، عمومیت و گسترش مسیحیت را دلیل بر حقانیت آن میداند. این استدلال، مغالطه توسل به اکثریت است. ضمن اینکه مسیحیان در امپراطوری روم در مقایسه با پیروان دیگر ادیان در کشورهایی نظیر چین و هند اکثریت جمعیت را دارا نبوده است. هم در قرآن و هم در کتاب قدس، اکثریت ملاک حقانیت نیستند.
مسیحیان تبشیری مدعیاند الهیات اسلامی معطوف به عمل انسان برای رسیدن به خداست، اما در مسیحیت این خداست که به سمت انسان آمده است. پاسخ این است که ادعای مسیحیان مقدمه اشتباهی دارد که عبارت است از مجازات فرد بیگناهی بهجای انسانها و پاسخ دیگر اینکه در اسلام هم خدا نزد انسان است و نیازی به باور به آموزه فدا و تجسد نیست.
آسیب دیدگان مشکلات خانوادگی، گروه مخالفهای سیاسی، اجتماعی، معتادان و طردشدگان اجتماعی، افراد شریعت گریز، افراد دارای مشکلات معیشتی، شبهه زدگان دینی و خرافه پرستان طعمه های خوبی برای فرقهها مخصوصاٌ مسیحیت تبشیری هستند. راهکارهای مقابله با جذب فرقهها، مختلف است و عامل اعتقادی، نقشی ضعیف در تغییر دین دارد. نهادهای مسئول در هر بخش باید تلاش کنند تا زمینهها را از بین ببرند.