فضایل امیرالمؤمنین
از پیامبر و امامان معصوم (علیهم اسلام) وارد شده است که روایات ما را به قرآن عرضه کنید، اگر موافق به قرآن بود آن را اخذ کنید و اگر مخالف بود آن را طرد نمایید. لذا بعد از رحلت پیامبر دشمنان اسلام با جعل روایات و ساختن احادیث باعث شدند تا انحراف عجیبی در دین بوجود بیاید و از این رهگذر برخی که صلاحیت هیچ چیزی را نداشتند به وسیله این گونه روایات مقامی را برای خود کسب کردند
علمای شیعه معتقدند ارتدادی که در برخی روایات به صحابه نسبت داده شده، بهمعنای کفر و بازگشت به بتپرستی نیست، بلکه به معنای شکستن پیمان ولایت و بیعت در روز عید غدیر و نافرمانی پیامبر (ص) در امر خلافت است و شیعیان نسبت به صحابهی پیمان شکن، از کارشان تبری میجویند، همانگونه که پیامبر از کار اشتباه خالد تبری جست.
حضرت علی (علیه السلام) در بین سلفیه مقامی بالا دارد. حضرت علی جزء خلفای راشدین و عشره مبشره است. بنابر اعتقاد سلفیه هر کس به صحابه توهین کند اهل بدعت، بلکه کافر است. با این اوصاف قطعا باید ابن تیمیه اهل بدعت و کافر باشد، زیرا ابن تیمیه معتقد است که امام علی در 17 مورد اشتباه کرده است، که این اشتباه مخالف صریح قرآن بوده است.
وقتی معاویه بن ابی سفیان در جمادی سال 51 مغیره بن شعبه را والی کوفه قرار داد، وی را نزد خویش فراخواند... به او گفت: میخواستم خیلی مسائل را به تو سفارش کنم، اما به اعتماد اینکه میدانی رضایت من و حکومتم در چیست از آن چشم پوشی کردم، ولی تو را به یک کار سفارش میکنم و آن اینکه از ناسزا گفتن به علی و مذمت وی کوتاهی مکن.
یکی از فضایل معصومین ولایت تکوینی آنهاست؛ وقتی از این فضیلت سخن بهمیان آید، میگویند شیعیان در حق اهل بیت غلو میکنند؛ اما در روایتی که خطیب بغدادی نقل کرده، و ذهبی و ابن حجر عسقلانی آن را صحیح دانستهاند، به وضوح تصریح به ولایت تکوینی اهل بیت و تصرف در عالم مادی توسط آن حضرات توسط عمر شده است و این قول موافق کلام خداوند است.
برخی افراد بیشترین تلاششان را در پوشاندن حقیقتها بکار میبرند تا واقعیت اصحاب و خلفا و حقانیت اهلبیت پیامبر آشکار نشود؛ لذا میبینیم که گاهی احادیث را توجیه و تاویل میکنند و گاهی احادیثی را که به نفعشان نیست تکذیب میکنند و گاهی هم دو سوم حدیث را میگویند و مابقی را خود اضافه میکنند، غافل از اینکه نور حق خاموش شدنی نیست.
یکی از شاخصههای فکری و اعتقادی برخی غلو این فرقه درباره پیشوایان خود است. از باب نمونه: صدقه مقابری میگوید: «نسبت به احمد بن حنبل بدبین بودم. شبی در خواب دیدم که پیامبر اکرم دست او را گرفته، همچون دو رفیق، با محبت در کنار هم راه میروند. هنگامیکه از خواب بیدار شدم، بغضی که در دل نسبت به احمد بن حنبل داشتم از بین رفت.»
در کتب تاریخی فریقین واقعه ارسال و ابلاغ آیات سوره برائت وارد شده است، که در بار اول پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را توسط ابوبکر فرستاد، تا آن را برای مردم در مکه بخواند؛ اما بلافاصله از طرف جبرئیل به پیامبر دستور داده شد که قرائت این آیه یا توسط خودت یا از طرف یکی از نزدیکانت برای مردم مکه خوانده شود.
عایشه همسر پیامبر، در مورد رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغوش حضرت علی (علیه السلام) و وصی بودن امیرالمؤمنین گفت: چه کسی این سخن را گفته است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام مرگ به سینهی من تکیه داده بود، و در همان حال از دنیا رفت، من متوجه این معنی نشدم، پس چگونه علی را وصی خود قرار داد.
ابن جوزی حدیث بسته شدن درب تمام خانهها به مسجدالنبی غیر درب خانه امیرالمؤمنین را جعلی دانسته و گمان کرده که شیعیان این حدیث را در برابر حدیثی در همین زمینه درباره ابوبکر ساختهاند؛ ابن حجر خطای او را زشت شمرده و گفته این حدیث طرق زیادی دارد و احادیث صحیح با گمان به تعارض، در حالیکه جمع بین دو حدیث ممکن است، رد نمیشوند.
در ماجرای غزوه خیبر، یهودیان برای اینکه روحیهی نیروهای اسلام را تضعیف کنند، مهمترین قهرمان خود را به نام «مرحب» به میدان فرستادند، اما کسی از مسلمانان جرأت عرض اندام در مقابل او را نداشت، تا اینکه پیامبر گرامی اسلامی علی را به میدان فرستاد و چنان شمشیر را بر فرق مرحب کوبید، که کلاهخود و سر را درهم شکست.
فضایل و مناقب امیرالؤمنین به حدی است که هیچکس را یارای انکار آن نیست. دوست و دشمن در رابطه با عظمت و بزرگی علی (ع) سر تعظیم فرود آوردهاند، تا جایی که احمد بن حنبل پیشوای مذهب حنبلی در رابطه با فضایل امیرالمومنین علی (ع) میگوید: برای هیچیک از اصحاب رسول الله به اندازه امیرالمومنین، علی (ع) فضیلت نقل نشده است.
از فخر رازی پرسیدند چرا "بسم الله الرحمن الرحیم" را در نماز بلند تلاوت میکنی؟ گفت: چون علی بن ابیطالب (علیه السلام) در جمیع نمازهایش «بسم الله الرحمن الرحیم» را بلند میخواند و هر کس در دینش به علی اقتدا کند، قطعا هدایت خواهد یافت، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حق علی فرمود: خدایا حق را آنجا قرار ده، که علی هست.
در جریان انتخاب رهبر برای جامعه اسلامی، بهترین معیار بعد از قرآن و روایات، عقل انسان است. طبق یک قاعده عقلی، مقدم کردن شخص مفضول بر فاضل قبیح میباشد. آنچه که در صدر اسلام اتفاق افتاد خلاف این قاعده بود، چرا که با وجود حضرت علی که از هر حیث، برتری داشتند، افرادی دیگر بر سر کار آمدند و اسلام را از مسیر اصلی خود خارج کردند.