فضائل امیرالمؤمنین
اگر کسی تاریخ اسلام را دقیقا مطالعه کند، یقیناً خواهد فهمید که خلیفه و جانشین بعد از پیامبر اکرم حضرت علی (علیهالسلام) است که خداوند به آن دستور داده و پیامبر آن را برگزید. چرا که فقط اوست که میتوانست مردم را هدایت کند، اما برخی کودتاگران مانع از این امر مهم شدند و خود را بالاجبار خلیفه پیامبر نامیدند.
در احادیث نبوی فراوانی، امامت و جانشینی ایشان برای مردم بازگو شد، اما بعد از رحلت پیامبر این مردم به بیراهه رفتند، خصوصا برخی از اصحاب این امر مهم الهی را با تشکیل جلسهای در سقیفه بنی ساعده به انحراف کشاندند و حاضر به پذیرش ولایت امیرالمؤمنین نشدند و بهانههای باطلی را مطرح کردند.
غلو حامیان احمد بن حنبل و روایت سلمه بن شبیب: شخصی چهارصد فرسخ راه را پیمود و نزد احمد بن حنبل آمده و میگوید: در خواب به من گفتند: نزد احمد بن حنبل برو و به او بگو: خداوند و ملائکه آسمانها و زمین از تو راضی هستند.
فضائل امیرالمؤمنین بر هیچ کس پوشیده نیست، و خداوند هم در قرآن آیات فراوانی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم دربارهی ایشان نازل کرده است، تا شأن و منزلتشان بر همگان اثبات شود و پیامبر هم در مناسبتهای مختلف از او تمجید و تعریف کرده است تا جایگاه وجودی ایشان برای مردم آشکار گردد.
در روایات فراونی از پیامبر اسلام وارد گردیده است که مسلمانان را به دوست داشتن اهل بیت خود ترغیب میکند، در روایتی خطاب به حضرت علی (علیهالسلام) آمده: یا علی کسی که تو را دوست بدارد، روز قیامت با پیامبران خواهد بود و کسیکه کینهی تو در دل داشته وبمیرد، باکی نیست که یهودی بمیرد، یا نصرانی.
خاندان اهل بیت پیامبر، خصوصاً حضرت علی (علیهالسلام) چنان فضیلت و ویژگی منحصر به فردی دارد که احدی از مسلمانان و حتی صحابه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به آن نرسند. این ویژگیهای خاص در روایات فراوانی از رسول خدا در وصف این حضرت بیان شده و خداوند آیاتی را در قرآن در شأن ایشان نازل فرموده است.
در طول تاریخ بسیار بودند دشمنان حقیقت که سعی کردند انسانهای متقی را از صحنه روزگار محو کنند، ولی اگر مشیت الهی بر بزرگ شدن کسی تعلق گیرد، نقشه معاندان نقش بر آب میشود؛ یکی از نوادگان زبیر در مورد امیرالمؤمنین میگوید: امویان 60 سالِ تمام، همت و تلاش خود را در تنقیص او به کار بستند، اما خداوند هر روز بر مقام و منزلت او افزود.
احمد بن علی بن شعیب معروف به نسایی، نویسنده یکی از صحاح سته اهلسنت از جمله بزرگان و حفاظ حدیث است که به دلیل بیان فضائل امام علی (علیهالسلام) مورد غضب و ضرب و شتم طرفداران و حامیان حکومت اموی قرار گرفت.
حاکم نیشابوری به صورت علنی و آشکارا از معاویه و عملکرد وی انتقاد میکرد و به خاطر همین موضع گیریها توسط کرامیه (که قائل به تشبیه و تجسیم خداوند هستند) مورد تعرض قرار گرفت و منبرش شکسته شد و در منزلش محبوس شد.
عبدالله بن محمد بن عثمان واسطی معروف به ابن سقّا که از جمله محدثین معروف و مشهور واسط است، پس از آنکه حدیث طیر را بر سر درس خود نقل کرد، با واکنش شدید واسطیها روبرو شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
ابنقتیبه میگوید: «بسیاری از محدثان از بازگو کردن فضائل حضرت علی (علیه السلام) و اظهار مواردی که شایسته مقام آن حضرت بود خودداری میکردند. هر محدثی را که نامی از حضرت علی (علیه السلام) میبرد و یا حدیثی درباره فضائل ایشان بیان میکرد، طرد میکردند.»
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در باب فضیلت امیرالمونین علی (علیهالسلام)، آن حضرت را حق خوانده و از طرف دیگر «حق» را نیز همراه حضرت علی (علیهالسلام) دانسته است.
ابنتیمیه با تجاهل و تغافل، روایات نبوی در شأن امیرالمومنین (علیهالسلام)، حتی سخن عمر و عایشه را نیز نادیده انگاشته و حاضر به بیان فضیلت و دانایی حضرت علی (علیهالسلام) نشده است.
پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، حضرت علی (علیهالسلام) را دروازه دانش خود و تبیین کننده احکام دانسته ومیفرمایند: «علی باب علمی و مبیّن لأمتی ما ارسلت من بعدی» و در حدیث دیگری فرمودند: من شهر علم هستم و علی درب آن است. کسی که علم را اراده کند باید از درب آن وارد شود.