عاقبت دوستان و دشمنان حضرت علی(ع) از زبان عمر بن خطاب
خلاصه مقاله
در روایات فراونی که از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) وارد گردیده است، ایشان مسلمانان را به دوست داشتن اهل بیت خود ترغیب میکند، تا جایی که در برخی از این روایات به صورت اختصاصی نام اهل بیت خود را بیان میدارد، از جمله در این روایت خطاب به حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: یا علی! کسیکه تو را دوست بدارد، روز قیامت با پیامبران و در درجهی آنها خواهد بود و کسیکه بمیرد در حالیکه بغض و کینهی تو را در دل داشته باشد، پس باکی نباشد که یهودی بمیرد یا نصرانی.
متن مقاله
پیامبر اسلام بارها و بارها از زمان انتشار رسالتش تا آن هنگامیکه چهره در خاک نقاب کشید و در جوار پروردگار آرمید، علاوه بر اینکه خود را پیامبری از جانب خدا معرفی کرد، حضرت علی (علیهالسلام) را هم به عنوان وصی و جانشین بعد از خود به همگان معرفی کردند که نمونههای زیادی از آن در کتب تاریخی میتوان نام برد، از جمله یوم الانذار، غدیر خم و... و از طرف دیگر هر دوی این بزرگواران برگزیده الهی بودند و مقام نبوّت به پیامبر خاتم و امامت و وصایت به حضرت علی (علیهالسلام) عطاء گردید و این در حالی بود که مخالفین و دشمنان آن را قبول نداشتند. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ يَقُولُ الَّذينَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفي بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ.[رعد/42] و کسانیکه کفر ورزیدهاند میگویند تو پیامبر نیستی، بگو خدا و آن کس که علم کتاب نزد اوست، برای گواهی میان من و شما کفایت میکند.»
و این خداوند است که دربارهی ایشان اینگونه آیه نازل میکند و علم کتاب را که همان اسرار و علوم نهفته در قرآن است را به ایشان عنایت و مرحمت میکند. لذا اگر به آیه دقت کنیم میبینیم که خداوند، خود و حضرت علی (علیهالسلام) را پشتوانه راستگویی پیامبر در امر رسالت بیان میدارد و پیامبر هم در مناسبتهای مختلف درباره جانشینی بعد از خود دربارهی علی (علیهالسلام) میفرماید: «انّ الله تعالی جعل لاخی علیّ فضائل لاتحصی کثره، فمن ذکر فضیله من فضائله مقرّاً بها، غفرالله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر...[1] محققاً خداوند فضائلی برای برادرم علی قرار داده، که از حیث فراوانی به شمار نیاید، پس کسیکه فضیلتی از فضائلش را ذکر کند، در حالیکه اقرار به آن داشته باشد، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را بیامرزد.»
اکنون با توجه به اینگونه آیات و روایات وارده و پر محتوا که مندرج در منابع شیعه و اهل سنت است، این سؤال پیش میآید که پس چگونه شد که بعد از رحلت پیامبر اکرم اطرافیان حضرتش بنای ناسازگاری با حضرت علی (علیهالسلام) را گذاشتند و شروع به مخالفت و کارشکنی آشکار کردند؟ مگر مسلمانان به ویژه اصحاب پیامبر موقعیت و جایگاه ویژه و ممتاز حضرت علی (علیهالسلام) را نمیدانستند؟ مگر شأن نزول آیات قرآن دربارهی اهل بیت پیامبر را نمیدانستند؟ مگر سفارشات پیامبر اسلام را در موارد مختلف به یاد نمیآوردند که بعد از رحلت پیامبر اکرم آن فجایع تلخ را که تاریخ از بیان آن شرم دارد، بهوجود نیاوردند. برخی از علما و بزرگان اهل سنت مانند طبری و ابن قتیبه دینوری و دیگران... کمی انصاف به خرج دادند و به صورت کم و زیاد آن وقایع شوم را بیان داشتند، که در این مقوله جای تبیین آن نیست و خوانندگان میتوانند با مراجعه به کتب فریقین از لابلای آن به عمق حوادث بهوجود آمده پی ببرند.
اما آنچه مهم و ضروری مینماید این است که خداوند با صراحت دربارهی اهلبیت به پیامبرش دستور میدهد که به مردم بگوید: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى.[شوری/23] بگو هیچ اجر و پاداشی از شما نمیخواهم، الاّ محبت و دوست داشتن اهل بیتم.» و این مردم با این آیه چگونه با اهل بیت پیامبر رفتار کردند؟ تا بهشتی و جهنمی شوند، اصلاً آخر و عاقبت دوستان اهل بیت و دشمنانشان در روز قیامت چگونه خواهد بود؟ آیا در پیشگاه خداوند و پیامبر خاتم مخالفین و دشمنان و موافقین و دوستداران آنها جوابی از عملکرد خود بعد از رحلت پیامبر دارند یا نه؟
کشفی ترمذی روایتی را از عمر بن خطاب نقل میکند که پیامبر فرمود: «من احبّک یا علیّ کان مع النبیین فی درجتهم یوم القیامه، و من مات یبغضک فلا یبالی مات یهودیاً او نصرانیاً.[2] کسی تو را دوست بدارد، ای علی! روز قیامت با پیامبران و در درجهی آنها خواهد بود و کسیکه بمیرد در حالیکه بغض و کینهی تو را در دل داشته باشد، پس باکی نباشد که یهودی بمیرد یا نصرانی.» و روایاتی از این قبیل با کمی اختلاف در متن از کتب اهل سنت که فراوان به چشم میخورد که سخن از محبت و دوست داشتن اهل بیت پیامبر به میان آمده است.[3]
در نتیجه از این روایت عمر بن خطاب که نقل شده معلوم میشود که محبین اهل بیت و مبغضین ایشان چه کسانی هستند و آخر و عاقبتشان چگونه خواهد بود.
پینوشت:
[1]. کفایه الطالب، گنجی شافعی، دار احیاء التراث اهل البیت، تهران، ایران، باب 62 ص252.
فرائد السمطین، جوینی، موسسه المحمودی، بیروت، لبنان، ج1 ص19.
[2]. کوکب الدرّی، کشفی ترمذی، دار الشجون، بیروت، لبنان، (1404ق)، ص125.
[3]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، موسسه المحمودی، بیروت، لبنان، ج43 ص985.
کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج13 ص109.
افزودن نظر جدید