عرفان اسلامی
کتاب در جستجوی عرفان اسلامی، نگاشته آیت الله مصباح یزدی، محصول دید تیزبین این عالم برجسته بوده که نسبت به سالکان طریق عرفان اسلامی، احساس وظیفه کرده و با تبیین شاخصههای عرفاناسلامی، تلاشی برای نجات آنها از دامهای عرفانهایبدلی، داشته است.
برای رسیدن به عبودیت الهی، باید او را شناخت و تنها راه شناخت خدا، از طریق رهنمودهای اهلبیت(ع) و تربیت یافتگان در مکتب آنها میسر خواهد شد؛ میتوان طبق منابع دینی، برای استاد الهی که همان تربیت یافتگان اهلبیت(ع) هستند، ویژگیهایی را مشخص کرد که سالک در این مسیر، دچار انحراف نشود.
خودآگاهى عرفانی یا عارفانه، نوعی آگاهى پیدا کردن انسان به ظرفیتهای درونی خود، برای رسیدن به خداوند متعال است. بنابراین رابطه انسان با خداوند، رابطه ای است که یک ممکن الوجود(انسان) باید با واجب الوجود(خداوند) داشته باشد.
یکی از مشکلات اساسی دنیای مدرن، وجود اضطرابها و نگرانیهایی است که روح و روان انسانها را آزار میدهد. بسیاری از حالات و برخوردهای انسان مدرن، حکایت از ناراحتی و وجود اضطراب شدید روحی و روانی در زندگی او دارد. مشکلات روحی و روانیای که ناشی از ذات ماتریالیستی دنیای مدرن بوده که آرامش را انسانها ربوده و موجب پناهنده شدن آنها به سمت معنویت و بازگشت به روح الهی شده است.
در دیدگاه سرکرده فرقه حلقه، تمامی عرفانها هدفی جز نجات بشریت از پوچی و سرگردانی ندارند و اهمیتی ندارد که این معنویتها با تکیه بر کدام اصول و مبانی شکل گرفته باشند. محمدعلی طاهری، در تحریک احساسات ملی و حس وطن دوستی ایرانیان، با به میان کشیدن اعتلای عرفان ایران، به نوعی به آن هویت مستقل داده و جالبتر اینکه یکی از رسالتهای عرفان کیهانی را، اعتلاء و رشد عرفان اسلامی-ایرانی عنوان میکند.
یکی از ویژگیهای عرفان حلقه، بهرهگیری از هر وسیله و ابزاری برای رسیدن به اهداف است. یکی از ادعاهای محمدعلی طاهری سرکرده این فرقه، گسترش و ترویج عرفان اسلامی-ایرانی در بین مردم و جامعه مدرن امروزی است. به گفته طاهری، چنین کاری تا به الان انجام نشده و عرفان سنتی صرفاً در بین خواص جاری بوده و به بدنه جامعه و عموم مردم سرایت نکرده است.
مخفی کاری و عدم ادعای کرامت یکی از خصوصیات عارفان راستین است. یک عارف اسلامی هرگز برای رسیدن به اهداف دنیایی، مدعی دارا بودن ویژگیهای خاص را ندارد. برخلاف مدعیان معنویتهای نوظهور که با داشتن اندک توانایی ظاهری و اثبات نشده، گوش عالم را کر کرده و در بوق و کرنا میکنند که، ای مردم، ای دنیا، بدانید که دوای درد شما همین جاست، پس بشتابید.
یکی از اصول روش مدیتیشن یا همان مراقبه غربی، تاکید بر (مانترا) است. بدین معنا که تاکید میشود واژهای بیمعنا تکرار شود تا در این بیمعنایی، هیچ تفکری ایجاد نشود، تا فرد به سرعت بتوانید با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شوید! در حالی که در عرفان اسلامی، هدف سالک قرب الهی بوده و عارف میکوشد با نزدیک شدن به منبع لایزال الهی، به فانی شدن در خدا برسد. به همین خاطر بر خلاف مراقبه غربی که تاکید روی بیمعنا بودن مانتراها و تکرار آنهاست، در عرفان و مراقبه اسلامی، به ذکرهای معنادار و اصیل پرداخته میشود.
چندسالی است که در کشورهای اسلامی دیده میشود که مراکزی معنوی و آیینهایی عرفانی ترویج میشود. این آیینها که با هدف ضربه به اعتقادات اسلامی مردم به کشورهای اسلامی وارد شده است، مردم را با بهانههایی همچون ورزش و آرامش ذهن جذب میکنند. اما واقعیت، غیر از این است.
برای سلوک الیالله دو مرحله بیان شده است. سلوک عقلانی و سلوک عرفانی. وظیفه ابتدایی انسان در مقام سیرالیالله، سلوک با تکیه بر عقلانیت است؛ و سلوک عرفانی در مرحله بعدی قرار دارد. در سلوک عقلی لزومی به استاد خاص نبوده، و فرد سالک باید با افزایش آگاهی، تفکر، کسب علم و بهره بردن از دانشمندانی که در حوزه علوم اسلامی و عقلی تبحر دارند، در مسیر سلوک الیالله حرکت کند. در سلوک عقلانی، انسان باید به مرحلهای برسد، که برای تمام اندیشهها و باورهای خود، حجت عقلی ارائه کند.
برخی معتقدند تعالیم عرفانی دین اسلام توسط هدایت یافتگان وارد شده است و اصل دین اسلام اشارهای به تعالیم عرفانی نداشته است. و حال آنکه با مروری بر آموزههای ائمه اثنی عشری شیعه که برگرفته از کتاب و سنت نبوی (ص) است، خلاف این مساله ثابت میشود.