آگاهی معنوی، مهمترین عامل دوری از انحراف
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کسب معنویت و رسیدن به خدا، یکی از مسائل فطری بوده و انسان هیچ زمانی خود را از آن بینیاز ندیده است. در تعریف معنویت آمده است، معنوی و معنویت به هر آنچه شامل یا مربوط به معنا و روح باشد اطلاق میشود که در مقابل ظاهر و ماده است. به عبارتی معنویت یعنی وجود معنا و هر آن چه مادی نباشد را گویند. البته از دین نیز به معنویت، استعاره آورده شده است.[1]
معنوی در مقابل لفظی نیز به کار رفته و به روحانی در مقابل مادی و باطنی در مقابل ظاهری نیز اطلاق شده است. بنابراین معنویت میتواند امر قدسی، غیبی، ارزشهای اخلاقی، دین، عرفان و... باشد، که هر نوع معنا بخشی به زندگی را دربر گیرد.[2] خودآگاهى عرفانی یا عارفانه، در حقیقت آگاهى پیدا کردن به ظرفیتهای درونیای است که از طرف خداوند در وجود انسان نهادینه شده است. یعنی انسان باید با ایفای نقش بندگی و عبودیتِ خود به نحو احسن و عالی، خود را به خداوند عرضه کرده و از او طلب تعالی و معرفت بکند.[3]
در حقیقت، گرایش به معنویت و پیمودن مسیر عرفانی، برخواسته از یک تشنگی درونی بوده و به صورت فطری و ذاتی هر انسانی به دنبال گمشدهای است که توسط آن از گرفتاریها و تاریکیهای دنیای ماده رها شده و به آرامش حقیقی برسد. حال در آشفته بازار دنیای امروز، بسیاری از فرقهها و گروههای منحرف که رشد قارچ گونهای هم دارند، با ظاهری آراسته و اُتو کشیده، دامهای خود را پهن کرده و با اسم معنویت و وعده اتصال به خدا انسان ناآگاه و تشنه را به سمت خود جذب کرده و گرفتار خرافات و انحرافات میکنند.
برخی از شاخصهها و ویژگیهای معنویت اصیل و دروغین که با شناخت آنها انسان میتواند آگاهی معنوی و عرفانی خود را ارتقاء داده و گرفتار برخی فرقههای شبه معنوی نشود، اشاره میشود.
1- اعتقاد به خدای واجبالوجود، در مقابل عدم اعتقاد به واجبالوجود بودن خداوند؛
در معنویت اصیل، اعتقاد به خدای حقیقی، جزو اصول اصلی و لاینفک به شمار می رود. در حالی که در مبانی معنویتهای دروغین، عکس این قضیه، یعنی عدم اعتقاد به آفریدگار عالم، صادق است.
2- خدا محوری در مقابل انسان محوری؛
از دیگر شاخصههای معنویت اصیل، محوریت خداوند در تمام مسائل انسان است. این اصل مهم، در معنویتهای دروغین با بیاعتنایی مواجه شده و برای جذب افراد بیشتر، انسان محوری و توجه به لذتهای نفسانی، اصالت پیدا کرده است.
3- خِرَدگرایی و بهرهبرداری از عقل، در مقابل عقلگریزی و ستیز با آن؛
در معنویت اصیل، یک عارف هیچ زمانی آموزههای عرفانی و عقلانی را در مقابل هم تصور نمیکند. در حالی که در آموزههای عرفانهای کاذب، به دلیل دوری از مباحث عقلانی، خردستيزی و نفی عقلانیت به شدت موج میزند.
4- شریعتمحوری و عمل به آموزههای شریعت، در مقابل دوری از شریعت و مبارزه با آن؛
آموزههای شریعت جزء لاینفک عرفان و معنویت اصیل بوده و یک عارف حقیقی در هر مرتبه عرفانی که باشد، خود را مقید به انجام دستورات شرعی و دینی میداند. شخصیتهای عرفانی زیادی وجود دارد که با داشتن مراتب عرفانی بالا، فقیه و مرجع تقلید عصر خودشان نیز بودند. اما آموزههای معنویتهای کاذب، به دلیل داشتن مبانی اومانیستی(انسانمحور) همیشه با شریعت سرستیز و ناسازگاری داشته و بزرگان این جریانها به مبارزه با آن برخواستهاند.
بنابراین بر هر انسانِ جویای معرفت و عارف طریق الیالله، لازم است آگاهی معنوی خود را افزایش داده و با علم به مولفهها و شاخصههای معنویت اصیل و دروغین، علاوه بر گمراه نشدن، از انسانهای مشتاق کسب معارف عرفانی و الهی نیز دستگیری کرده و آنان را به صراط مستقیم الهی هدایت بکند.
پینوشت:
[1]. ویکی پدیا، دانش نامه آزاد، جستجو در واژه معنویت.
[2]. همان.
[3]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج 2، ص 319-320.
افزودن نظر جدید