کسب آرامش حقیقی، با بازگشت به فطرت الهی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مشکلات اساسی دنیای مدرن، وجود اضطرابها و نگرانیهایی است که روح و روان انسانها را آزار میدهد. بسیاری از حالات و برخوردهای انسان مدرن، حکایت از ناراحتی و وجود اضطراب شدید روحی و روانی در زندگی او دارد. مشکلات روحی و روانیای که ناشی از ذات ماتریالیستی دنیای مدرن بوده که آرامش را انسانها ربوده و موجب پناهندهشدن آنها به سمت معنویت و بازگشت به روح الهی شده است. تاکنون دانشمندان، نویسندگان و صاحب نظران مختلفی در شناسایی عوامل ناامنی روحی و پیشگیری و درمان آن، مطالب بسیاری بیان کردهاند؛ ولی این نظریات به دلیل نگاه غیرالهی به انسان، سلیقهای بودن و نداشتن تکیهگاه وحیانی؛ پایدار نبوده و عملاً قدرت حل مشکلات و رفع نیازها و مشکلات روحی مردم را ندارند.
از آنجایی که انسان فطرتاً خداجو بوده و میل به آرامشجويى در فطرت او نهفته شده است، بنابراین انحراف از فطرت الهی، به سبب عوارضىای است، كه از ذات فطری انسان بيرون است. به همین دلیل هر فردی باید نسبت به شناخت دقیق عوامل دور کننده از فطرت، اهتمام ویژهای داشته باشد.
واژه فطرت از جمله اصطلاحاتی است که برای نخستینبار در قرآن مورد طرح قرار گرفته و اعراب قبل از اسلام، هیچ گونه آشنایی با آن نداشتند.[1] در قرآن کریم اولین مرحله برای مقابلهی با فشارهای روانی و درمان آسیبهای روحی، بازگشت انسانها به فطرت معرفی شده است.
برای بازگشت به فطرت، در قرآن کریم راهکارهایی معرفی شده است، که به چند مورد از آنها اشاره میشود.
تمسک به قرآن؛
خداوند متعال در قرآن میفرماید: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَيْكَ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[زخرف/43]؛ پس به قرآنی که تو را وحی میشود تمسّک کن که البته تو به راه راست (و طریق حق) هستی.» با توجه به آیه مذکور، انسان برای غلبه بر فشار روانی و رسیدن به آرامش، باید به صراط مستقیم الهی توجه جدی داشته و با تمسک جستن مستمر، از خداوند متعال طلب آرامش بکند.
قرآن مجید همان کتاب الهی است که توسط جبرئیل امین بر قلب نبی مکرم اسلام(صلیاللهعلیه و آله) نازل شد و راه رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی بشر در آن است. به اتفاق همه مکاتب فکری، اعتقاد به وحیانی بودن و عدم تحریف قرآن بر همه واجب و منکر آن کافر است. برای بیان عظمت قرآن خداوند میفرماید: « قل لئن اجتمعت الانس والجن علی ان یأتو بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً[اسراء/88]؛ بگو، اگر جن و انس اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هرچند یکدیگر را کمک کنند.»
ممارست بر ذکرالله
همچنین ذکرالله جزو آموزههایی است، که قرآن نسبت به آن تاکید فراوانی کرده است. در حقیقت با ذکرالله است که انسان فطرت الهی خود را از زنگار فراموشی و غفلت رهانیده و زمینهی رسیدن به آرامش و اطمینان روانی خود را فراهم میکند. انسان میتواند با ذکرالله، ظرفیت روحی و روانی خود را گسترش داده و به سوی صراط مستقیم که در حقیقت همان قرب الهی است، با سرعت بیشتری حرکت کند.[2]
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[روم/30]؛ پس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور در حالی که از همه آئینها روی به خدا آری، و پیوسته از طریقه دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، این است آیین استوار حق، و لیکن اکثر مردم (از حقیقت آن) آگاه نیستند.» در واقع وقتی که انسان از دین حنیف منحرف میشود از خداوند دور شده و اعتدال خارج میشود و با بهم خوردن تعادل قوای داخلیش قوای ادراکی و عملکردش نیز نابهنجار میشود.[3]
در تفاوت فطرت و غریزه باید گفت: فطرت نوعى هدایت تکوینى انسان در دو قلمرو شناخت و احساس بوده، اما غریزه ویژگى ذاتى حیواناتی است که از نوعى شعور و آگاهى برخوردارند، ولى شعور و آگاهى آنها عقلى و کلىگرا نیست؛ بلکه ازنوع حسى، خیالى و وهمى است.
بنابراین بازگشت به فطرت از عوامل اصلی انسانها در رسیدن به خداست. و یکی از نتایج بازگشت به فطرت، رسیدن به آرامش حقیقی و نائل شدن به سرمنزل قرب الهی است.
پینوشت:
[1]. مطهری، فطرت، نشر صدرا، ص29.
[2]. حسینی ابوالقاسم، اصول بهداشت روانی، نشر آستان قدس رضوی، ص56.
[3]. علامه طباطبایی، المیزان، ج5، ص112.
افزودن نظر جدید