تکفیری ها
عقل انسان میتواند به خوبی درک کند، هر شخصی در برابر گناه انجام داده اگر جاهل باشد، و در جهلش مقصر نباشد، نباید مورد مؤاخذه قرار گیرد، البته شاید اثر وضعی گناه خود را به ناچار متحمل شود، ولی عذاب برای جاهل، خلاف فطرت انسانی است. این قانون فطری و الهی در عرف و ادبیات تکفیری فهمیده نمیشود.
اخنس بن شریق مردی زیبا و خوشزبان بود و تظاهر به دوستی با پیامبر (ص) میکرد و خود را مسلمان جلوه میداد، و سوگند میخورد که آن حضرت را دوست دارد. رسول خدا که مأمور به ظاهر بود با او به گرمی و با محبت رفتار میکرد، ولی او در باطن مرد منافقی بود. در ماجرایی، زراعت بعضی مسلمانان را آتش زد و چهارپایان آنان را کشت.
تفسیرهای غلط از مفهومهای دینی باعث شده است نیروها و پتانسل گروههای اسلامی بدون فایده برای جامعه اسلامی و برخلاف مصالح اسلامی به هدر رود. یکی از تفاسیر غلط و ناصواب در فهم دینی عدم فهم درست و منطقی معنای جهاد و سبیل الله و سبیل الطاغوت است. کلمهای که اشتباه آن باعث شده است، رفتارهای ناصوابی از گروههای تکفیری دیده شود.
هر وقت مجازاتی برای رفتار اشتباهی در نظر گرفته میشود برای مخاطب آن از قبل اعلامها و اخطارهایی در نظر گرفته میشود. نوع این استدلال برای تکفیر نیز قابل قیاس است. یعنی همانگونه که تعذیب بلا بیان مورد اشکال است تکفیر بلا بیان و با جهل مخاطب مورد اشکال است. نکتهای که مجاهدین تکفیری در رفتار خود با مسلمانان از آن غافل هستند.
علمای اسلام در مسائل اختلافی به خاطر روشن نبودن حکم اسلام فتوا به تکفیر مخالفین نمیدهند. به همین علت علمای اسلام فرمودهاند، اگر فردی کفرش آشکار بود، یعنی منکر ضروری دین شد، تکفیر میشود، اما در مواردی که میان علمای اسلام اختلاف است، نمیتوان فرد خاطی را تکفیر کرد. این دقیقا مخالف نظر جهادی است.
فتوا دادن شرایطی دارد که رهبران القاعده و داعش این شرایط را ندارند، اما خیلی سریع فتوا میدهند و جهان اسلام را وارد چالشهائی میکنند که بیرون آمدن از آن بسیار سخت است. مفسرین و فقهای اسلام درباره تفسیر آیات بحثهای فراوانی انجام داده و اختلاف زیادی در این زمینه دارند. وقتی در باره فهم آیهای اختلاف باشد نباید به نظر واحد اصرار داشت.
گروههای تکفیری افراد بیاطلاع و غافل، کودکان و پیرمردان بیسواد را کافر قلمداد میکنند و هر کس از مبانی سنگین و اعتقادات مبهم ایشان در اقصی نقاط جهان بیخبر باشد را به جرم همراهی نکردن با آنها به قتل میرسانند. این روش برخلاف اصل عقل فطری و مبانی قرآنی است. در قرآن برای افراد جاهل معذوریت در نظر گرفته میشود.
سنت الهی بر این اساس استوار است که برخلاف عقل سلیم و فطری که از ذات الهی نشات میگیرد، هیچ اتفاقی در دستگاه و قوانین و شریعت اعمال نشود. از این جمله است نگاه آسمانی به عذر و معذور بودن کسیکه جاهل است. این دقیقا بر خلاف اتفاقی است که در جامعه سلفی میافتد و مثلا کودکی را به دلیل کفر پدر به قتل میرسانند.
مطابق بسیاری از آیات قرآن، اتمام حجت با فرستادن رسول و نذیر محقق میگردد در این صورت کسی که رسول و نذیری از طرف خداوند به او نرسیده باشد، معذور است و به بیان دیگر حجت بر او تمام نشده است. شخص جاهل نیز از جمله افرادی است که حجت بر او تمام نشده است در این صورت مورد عذاب الهی واقع نمیگردد.
احادیث نبوی مملو از احادیثی است که اندیشههای تکفیری را مورد خدشه قرار میدهد. اندیشههایی که در پی رد افراط و افراط گرایی است. اندیشههایی که نشان از معذور بودن انسانها در اعتقادات به دلایلی مانند جهل و غیره است. جالب است که فهم بزرگان سلفی نیز موید این اندیشه است و وهابیت باید در نوع افراط گراییهای خود تجدید نظر کند.
یکی از دلایل اصلی عملکرد وحشیانه گروههای تکفیری، کافر دانستن کشورهای اسلامی است. نظریهپردازان این گروهها معتقدند که حاکمان کشوهای اسلامی باید طبق تفکر ایشان سیر کرده و اگر مبنای دیگر عالمان اهل سنت را در ملاک کشور اسلامی بپذیرند، کافرند.
تکفیری ها بدون در نظر گرفتن موانع و معذوریت های تکفیر به راحتی مسلمانان را تکفیر می کنند. این که جهل می تواند یک معذوریت به حساب آید، نکته ایست که در آیات و روایات به آن تصریح شده است. به عبارتی قرآن نیز به عدم تکفیر جاهل و شک کننده در مبانی توحیدی نظر داده است. این نظر باید مورد دقت جریانات تکفیری و سلفی قرار بگیرد.
برخی از اهل سنت کسانی که صحابه را سب کنند کافر میدانند این در حالی است که روایات احترام به صحابه را شرط اسلام ندانسته است و ثانیا اگر بنا باشد سب کننده صحابه کافر باشند، خود صحابه کافر هستند. زیرا در بسیاری از منابع ثبت شده است که صحابه یکدیگر را سب کردهاند.
وهابیت از جمله گروههای تندرو در عصر حاضر هستند که هرکس با عقایدشان کوچکترین مخالفتی داشته باشد محکوم به مرگ است و متاسفانه این رویه را برای به نتیجه رساندن اسلام واقعی در پیش گرفتهاند، حال آنکه خداوند مسیر عقلانیت را در پیش رو قرار داده و انسانها را در انجام امور آزاد گذاشته تا خود با تکیه بر عقلانیت و اراده تعیین مسیر کنند.