معذور بودن جاهل در حدیث نبوی احراق

  • 1397/01/13 - 22:41
احادیث نبوی مملو از احادیثی است که اندیشه‌های تکفیری را مورد خدشه قرار می‌دهد. اندیشه‌هایی که در پی رد افراط و افراط گرایی است. اندیشه‌هایی که نشان از معذور بودن انسان‌ها در اعتقادات به دلایلی مانند جهل و غیره است. جالب است که فهم بزرگان سلفی نیز موید این اندیشه است و وهابیت باید در نوع افراط گرایی‌های خود تجدید نظر کند.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ حدیث احراق یکی از روایات مهم در تبیین معذوریت جاهل در مقابل اندیشه سلفی‌ها و تکفیری‌ها است.

حدیث احراق

«از پیامبر اکرم روایت شده است که فرمود: مردی زیاد گناه می‌کرد، زمانی که وقت مرگش فرا رسید به فرزندانش گفت: هنگامی‌که از دنیا رفتم، مرا بسوزانید تا خاکستر شوم، سپس خاکستر مرا به باد دهید. به خدا قسم اگر پروردگارم بر من قدرت بیابد؛ مرا عذابی می‌کند که احدی را این‌گونه عذاب نکرده باشد. زمانی که آن مرد از دنیا رفت، فرزندان به وصیت پدر عمل کردند. پس خداوند به زمین دستور داد: آن خاکستر را به حالت اول دربیاور. پس زمین این عمل را انجام داد، تا این‌که آن مرد ایستاده در پیشگاه خداوند حاضر شد و خداوند از او پرسید: به چه دلیلی این رفتار، از تو سر زد؟ آن مرد جواب داد: پروردگارا! به دلیل ترس از تو. پس خدا او را مورد مغفرت قرار داد.»[1]

شخص مذکور در این روایت، با این‌که خداوند را قبول کرده بود، اما در قدرت خداوند متعال شک داشت و به همین علت گمان می‌کرد، چنان‌چه سوزانده شود و خاکسترش در هوا پراکنده گردد، ذرات بدنش در زمین از بین می‌رود و خداوند نمی‌تواند دوباره او را زنده کند. اما اگر سالم دفن شود، خداوند به راحتی او را برمی‎گرداند و مورد عذاب قرار می‎گیرید.

چه کفری بالاتر از این‌که انسان گمان کند که می‌تواند از تحت سیطره قدرت الهی رهایی یابد. این فرد با این‌که چنین فکر و عقیده‎ی کفر آمیزی داشت و به فکرش ترتیب اثر داد، ولی خداوند از گناه وی گذشت و او را به خاطر جهلش عذاب نکرد. بنابراین اگر انسان در مسائل مربوط به اصل توحید جهل داشته باشد، معذور است و مورد مغفرت الهی قرار می‎گیرد.
ابن تیمیه نیز در ذیل این حدیث، جهل را علت بخشیده شدن آن شخص می‎داند؛ لذا می‎گوید: شک و جهل این مرد در قدرت خداوند متعال بود، که زنده شدن انسان بعد از مرگ (معاد) را انکار می‌کرد.[2] اما به سبب این شک و جهل نمی‌توان کسی را تکفیر کرد.[3] ابن قیم نیز جهل را مانع تکفیر معین دانسته و در ذیل این حدیث می‎گوید: انکار توحید اگر از روی جهل باشد، موجب تکفیر شخص نمی‎شود. مانند فردی که در قدرت خدا تشکیک کرد و به خانواده‌اش دستور داد که او را آتش زده و خاکسترش را به باد دهند، زیرا این جهل از روی عناد یا تکذیب نبود.[4]
ابن حزم نیز با پذیرش معذور بودن جاهل، ذیل این حدیث تاکید می‌کند: این مرد به دلیل این‌که شک در قدرت خدا نمود و آن شک این بود که آیا خدا می‌تواند او را بعد از متلاشی شدنش احیاء نماید؟ باید تکفیر می‎شد، لذا به دلیل جاهل بودنش، مورد بخشش قرار گرفت و تکفیر نشد.[5]

پی‌نوشت:

[1]. «عَنِ النَّبِی صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: كَانَ رَجُلٌ یسْرِفُ عَلَى نَفْسِهِ فَلَمَّا حَضَرَهُ المَوْتُ قَالَ لِبَنِیهِ: إِذَا أَنَا مُتُّ فَأَحْرِقُونِی، ثُمَّ اطْحَنُونِی، ثُمَّ ذَرُّونِی فِی الرِّیحِ، فَوَاللَّهِ لَئِنْ قَدَرَ عَلَی رَبِّی لَیعَذِّبَنِّی عَذَابًا مَا عَذَّبَهُ أَحَدًا، فَلَمَّا مَاتَ فُعِلَ بِهِ ذَلِكَ، فَأَمَرَ اللَّهُ الأَرْضَ فَقَالَ: اجْمَعِی مَا فِیكِ مِنْهُ، فَفَعَلَتْ، فَإِذَا هُوَ قَائِمٌ، فَقَالَ: مَا حَمَلَكَ عَلَى مَا صَنَعْتَ؟ قَالَ: یا رَبِّ خَشْیتُكَ، فَغَفَرَ لَهُ».بخاری، صحیح البخاری، ج4، ص176. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم،بی‎تا،بی‎نا، ج4، ص2109، ح2756.
[2]. ابن تیمیه، مجموع الفتاوى،بی‎تا،بی‎نا، ج12، ص491.
[3] . ابن تیمیه، مجموع الفتاوى، بی‎تا،بی‎نا، ج12، ص492.
[4] ابن قیم ، مدارج السالكین، بی‎تا،بی‎نا،ج1، ص348.
[5]. ابن حزم، الفصل فی الملل والأهواء، بی‎تا،بی‎نا، ج3، ص140.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.