سلفی
حاکمان کشورهای عربی مانند سگ نگهبانی هستند که از مرزهای اسرائیل محافظت میکنند.
ابوبصیر طرطوسی در علت حضور آمریکا در منطقه می گوید: دفاع از یهود و نفت باعث حضور آمریکا در منطقه شده است.
آیا البانی یک سلفی است یا یک وهابی؟ برخی گمان کردهاند که وی وهابی نیست، ولی حقیقت آن است که وی یک وهابی است.
سلف، نام فرقهای است که در ظاهر به دین اسلام تمسک میجویند، خود را پیرو سلف صالح میدانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود میکوشند از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، صحابه و تابعین پیروی کنند. به گذشتگان از صحابه و تابعان آنان، سلفی اطلاق میشود، ولی در سخنان امروزی به پیروان احمد بن حنبل و اهل حدیث، سلفی میگویند.
سلفیه جهادی معتقدند مسلمانان باید از دارالکفر به دارالاسلام هجرت کرد تا دینشان در امان باشد. مراد آنان از دارالکفر، کشورهای اسلامی و منظورشان از مسلمانان، داعشیان و سلفیه تکفیری هستند.
سلفیان جهادی و جریانات تندرو تکفیری با استناد به قاعدهای از متون دینی به نوعی افراط در تکفیر اقدام کردهاند و آن قاعده من لم یکفرالکافر است. طبق این قاعده هر کس کافری را کافر نداند، علیرغم اعتقاد خود به اسلام کافر میشود. از ادله آنان در اثبات این قاعده، تمسک به منابع تاریخی است که با دقت در این اسناد معلوم میشود ادعاهای ایشان درست نیست.
اهل سنت واژهای است که در دوران معاصر، هر مذهبی از آن به نفع خود استفاده میبرد. سلفیه و وهابیت، فقط خود را اهل سنت مینامند، در حالیکه اشاعره و ماتریدیه نیز فقط خود را اهل سنت میدانند. بنابراین واژه اهل سنت دارای کاربردهای متعددی است.
علمای اسلام در مسائل اختلافی به خاطر روشن نبودن حکم اسلام فتوا به تکفیر مخالفین نمیدهند. به همین علت علمای اسلام فرمودهاند، اگر فردی کفرش آشکار بود، یعنی منکر ضروری دین شد، تکفیر میشود، اما در مواردی که میان علمای اسلام اختلاف است، نمیتوان فرد خاطی را تکفیر کرد. این دقیقا مخالف نظر جهادی است.
فتوا دادن شرایطی دارد که رهبران القاعده و داعش این شرایط را ندارند، اما خیلی سریع فتوا میدهند و جهان اسلام را وارد چالشهائی میکنند که بیرون آمدن از آن بسیار سخت است. مفسرین و فقهای اسلام درباره تفسیر آیات بحثهای فراوانی انجام داده و اختلاف زیادی در این زمینه دارند. وقتی در باره فهم آیهای اختلاف باشد نباید به نظر واحد اصرار داشت.
گروههای تکفیری افراد بیاطلاع و غافل، کودکان و پیرمردان بیسواد را کافر قلمداد میکنند و هر کس از مبانی سنگین و اعتقادات مبهم ایشان در اقصی نقاط جهان بیخبر باشد را به جرم همراهی نکردن با آنها به قتل میرسانند. این روش برخلاف اصل عقل فطری و مبانی قرآنی است. در قرآن برای افراد جاهل معذوریت در نظر گرفته میشود.
سنت الهی بر این اساس استوار است که برخلاف عقل سلیم و فطری که از ذات الهی نشات میگیرد، هیچ اتفاقی در دستگاه و قوانین و شریعت اعمال نشود. از این جمله است نگاه آسمانی به عذر و معذور بودن کسیکه جاهل است. این دقیقا بر خلاف اتفاقی است که در جامعه سلفی میافتد و مثلا کودکی را به دلیل کفر پدر به قتل میرسانند.
مطابق بسیاری از آیات قرآن، اتمام حجت با فرستادن رسول و نذیر محقق میگردد در این صورت کسی که رسول و نذیری از طرف خداوند به او نرسیده باشد، معذور است و به بیان دیگر حجت بر او تمام نشده است. شخص جاهل نیز از جمله افرادی است که حجت بر او تمام نشده است در این صورت مورد عذاب الهی واقع نمیگردد.
احادیث نبوی مملو از احادیثی است که اندیشههای تکفیری را مورد خدشه قرار میدهد. اندیشههایی که در پی رد افراط و افراط گرایی است. اندیشههایی که نشان از معذور بودن انسانها در اعتقادات به دلایلی مانند جهل و غیره است. جالب است که فهم بزرگان سلفی نیز موید این اندیشه است و وهابیت باید در نوع افراط گراییهای خود تجدید نظر کند.
تکفیری ها بدون در نظر گرفتن موانع و معذوریت های تکفیر به راحتی مسلمانان را تکفیر می کنند. این که جهل می تواند یک معذوریت به حساب آید، نکته ایست که در آیات و روایات به آن تصریح شده است. به عبارتی قرآن نیز به عدم تکفیر جاهل و شک کننده در مبانی توحیدی نظر داده است. این نظر باید مورد دقت جریانات تکفیری و سلفی قرار بگیرد.